معرفی کتاب همه بدون استثنا: رمان اثر آنا کوئیندلن مترجم سیدسعید کلاتی

همه بدون استثنا: رمان

همه بدون استثنا: رمان

آنا کوئیندلن و 2 نفر دیگر
3.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

5

ناشر
نون
شابک
9786226652131
تعداد صفحات
352
تاریخ انتشار
1398/10/18

توضیحات

        آنا کوئیندلن نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی است که بابت ستونش در روزنامه نیویورک تایمز، معروف به «عمومی و خصوصی» در سال 1992 جایزه پولیتزر را از آن خود کرد. در سال 1998 نیز از رمان شبه اتو بیوگرافیک او با نام یک چیز واقعی (1994) فیلمی با بازی مریل استریپ و رنه زلوگر ساخته شد. تعداد زیادی از رمان های کوئیندلن حول محور مادر و به خصوص مادرخودش است که در چهل سالگی، وقتی آنا فقط نوزده سال داشت، بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت.رمان همه بدون استثنا روایت سرگذشت یک خانواده آمریکایی است که مادر خانواده، ماری بث، نقش کانونی و محوری در آن بازی میکند. در این رمان نفس گیر و زیبا پرتره ای فراموش ناشدنی از یک مادر، یک پدر، یک خانواده و پیامدهای ویرانگر و خشونت آمیز آنچه به نظر رفتارهای پیش پا افتاده این خانواده می آید ترسیم میشود.همه بدون استثتا را «مادرانه ترین تراژدی عصر ما توصیف کرده اند.
      

لیست‌های مرتبط به همه بدون استثنا: رمان

choobin

choobin

1404/2/30

استاد عروسکاستاد عروسکاستاد عروسک

کتاب های چشمک زن

71 کتاب

کتاب ها برای من در زندگی زنده ترین موجودات بی جان هستند...همونطور که معجزه آخرین پیامبر ما هم یک کتاب هست.اما بین همه کتاب هایی که خوندم همه کتاب هایی که به زندگیم وارد شدند و خیلی وقتا وسیله های نجات بخش من بودند، کتاب های زیادی بودند که مثل ستاره های دنباله دار توی زندگیم می درخشیدند و من محو زیباییشون می شدم و بعد محو می شدند...کتاب هایی هم بودند که اثرشون یه گوشه ای از وجود من مونده ولی حتی خیلی وقتا یادم میره که وجود دارند...اما معدود کتاب هایی هم بودند و هستند که وارد زندگیم شدند و مثل ستاره درخشیدند...ستاره هایی که هرموقع به یادشون میفتم و بهشون نگاه می کنم بهم چشمک می زنند و میدونم که هستند و هرموقع که بخوام میتونم دری رو به دنیاشون باز کنم و دوباره توی دنیاشون غرق بشم...بعضی ازونا کمکم کردند فراموش کنم ...بعضی التیام بخش بودند ...بعضی ملاقات با دنیای دیگه ای بود که دوست داشتم درونشون زندگی کنم یا حتی گاهی منو از لب پرتگاه برگردوندند...شاید خیلی ازونا از نظر دیگران پوچ ،کسل کننده ،بی محتوا یا بچگانه باشند یا حتی خیلی مهجور مونده باشند و چاپ تموم ، اما نقش مهمی رو تو زندگی من ایفا کردند ...بخاطر همین دوست داشتم ازشون یه لیست درست کنم...تا همینطور که داخل خونه جدا از بقیه کتاب ها گذاشته شدند و بهم قوت قلب میدن ، اینجا تو خونه جدیدم در بهخوان هم جا و مکانی داشته باشند.

89

یادداشت‌ها