معرفی کتاب ژنرال دلا روره اثر ایندرو مونتانللی مترجم وازریک درساهاکیان

ژنرال دلا روره

ژنرال دلا روره

4.0
13 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

18

خواهم خواند

17

ناشر
نشر نو
شابک
9786004902922
تعداد صفحات
96
تاریخ انتشار
1400/1/2

توضیحات

کتاب ژنرال دلا روره، نویسنده ایندرو مونتانللی.

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به ژنرال دلا روره

خنده سرخسفر به انتهای شبدر جبهه  غرب خبری نیست

ادبیات ضدجنگ

52 کتاب

قرار است وجود خود را بفروشم. قرار است نیست شوم، غرق در شومی و پلیدیِ جنگ. می‌خواهم خود را فدا کنم. از وجودم چیزی نخواهد ماند. نمی‌دانم این کار را چرا انجام می‌دهم، می‌دانم وجودم زخم خواهد دید. شاید زخمش هیچگاه التیام نیابد. اما انجامش می‌دهم. چرا؟ ضروری است؟ برای روحم تحمل این زجرِ مطالعه‌ٔ ادبیات ضدجنگ ضروری شده است. چرا؟ معمولا شرح علتِ امورِ ضروری کارِ سختی است. علتی ندارم برایش. توجه‌ام به آن جلب شده است، قوای ذهن‌ام را اشغال کرده است و وجودم معطوف به آن شده است. پس انجامش می‌دهم و زجر می‌کشم. اینجا لیستِ آثار ادبیات ضدجنگی که پیدا کرده ام را قرار می‌دهم (مشخصا ترجمه‌ها و آثار فارسی را. چون هدفم فهم جامعهٔ ایران است). حتما برای هرکدام از این کتاب‌ها که بخوانم، مرور خواهم نوشت و سعی خواهم کرد تکه تکه تصویرِ کلیِ ادبیات ضدجنگی را که می‌خواهم معطوف به فهمِ جامعهٔ ایران باشد را تکمیل کنم. اصلا ادعا چیه؟ باور دارم که ادبیات تصویری از جامعه را نشان می‌دهد، این بدان معنا نیست که تصویرِ تمام جامعه در ادبیات منعکس می‌شود (هیچ اثر و روایتی نمی‌تواند همه‌چی را به تمامه در خود بازنمایی کند) و این گزاره بدان معنا نیز نیست که ادبیات چیزی جز بازنمایی جامعه نیست، یعنی کارکردهای دیگری نیز برای متنِ ادبی قابل تصور است. در کنار این، باور ندارم که برای فهمِ جامعه نوعی متن‌بسندگیِ ادبیات‌پایه مکفی و از قضی حتی ممکن است؛ یعنی ادبیات مفری برای فکر در باب جامعه است و فهمِ جامعه طبیعتا و قطعا منحصر در متنِ ادبی نیست. پس، متنِ ادبی به فراتر از خود (تاریخ و جامعه) ارجاع دارد و از این حیث منطقی است که برای فهمِ جامعه بتوانیم ادبیات را فراخوانی کنیم. در این لیست، که تا اینجا بدونِ جست‌وجوی روشمند و صرفا با پرسان پرسان گشتن، سرچرخاندن و بُر خوردن میانِ کتاب‌ها تشکیل شده است، سعی کردم به جوانب مختلفِ چیزی که بهش "ادبیات ضدجنگ" می‌گیم توجه داشته باشم. در نهایت هیچ ادعایی ندارم و با تمام وجود گشوده هستم به هر اتفاقی که در این مسیر بیافتد. هیچ چیز را مفروض نخواهم گرفت جز اینکه "جنگ سراسر پلیدی است و چیزی در جنگ پرتویی از روشنایی ندارد." این لیست را بسیار ادیت/ویرایش خواهم کرد. حتما اگه نکته‌ای هست، اثری را جا انداخته ام، اثری را به اشتباه در لیست قرار داده و خلاصه هرچه بود خیلی خوشحالم می‌کنید بهم اطلاع بدید. اگر در این مسیر به هر کدام از کتاب‌ها رسیدم که دوست داشتید همخوانی کنیم، البته باید جدی و ضربتی باشید، بهم خبر بدید. شاید بتونیم هماهنگ کنیم و هم‌فهمی کنیم با کتاب‌ها. جا دارد از همهٔ کسانی که در مورد این دغدغه باهاشون حرف زدم و توی پیدا کردن آثار بهم کمک کردن تشکر کنم. مشخصا از علی آقای عقیلی‌نسب عزیز که واقعا زیادی کمکم کرد. دمت‌گرم مرد 🙏✌️ پی‌نوشت: لیست ابتدایی است و هرچی ایراد است برگردهٔ منه و حتما بهم اطلاع بدید. خوشحال می‌شم.

57

یادداشت‌ها

          باسمه
🔰 اینقدر ذوق گفتن از تجربه فوق‌العاده‌ام با این کتاب رو دارم که نمی‌دونم باید از کجا شروع کنم! شاید این بد نباشه: «برای ژنرال؛ مردی که خودش نبود»... در اصل با کتابی مواجه هستیم که جلدش، توضیحاتش و حتی مقدمه مترجم و مولف اصراری بر لو نرفتن قصه ندارن! وقتی همچین چیزی رو در مورد یک کتاب کم حجم دیدم، انتظار غافلگیر شدن نداشتم؛ اما اشتباه می‌کردم.... پس شما هم نگران لو رفتن نباشین...

🔰 داستان، در مورد انسان‌هاست... داستان آدم‌های غیرخاص هست - اگه نخوایم بگیم معمولی - در شرایط خاص... داستان تغییرات کوچیک و ریزی که در نهایت تفاوتی بزرگ نسبت به شروع کار رو رقم می‌زنه... الحق که نویسنده، کار عجیبی کرده... در این حجم، اینهمه انتقال احساس! تازه اصل داستان، واقعی هست و خود نویسنده هم در اون حاضر بوده! اوج این انتقال حس رو توی دو جا دیدم:
🔹نفرت: زمانی که جووانی پول پس‌انداز مدت‌ها عمل پست الگا رو گرفت و سر عیش، به بادش داد...
🔹حماسه: زمانی که ژنرال بعد از شکنجه به سختی در حال بازگشت به سلول هست و اسرا با هر قدمش، بخشی از سرود ملی ایتالیا رو می‌خونن...

✅ کتاب، ترجمه خوب و روانی داره. چاپش خوبیه و حجمش هم کم. این دومین تجربه‌ام از ادبیات ایتالیا بوده که هر دوتاش عالی بودن. جالب نیست که بدون تجربه زیسته یه نویسنده از یه گوشه دیگه دنیا، اینقدر قشنگ حسش نسبت به کشورش رو میشه درک کرد؟ پیشنهاد میدم حتماً کتاب رو بخونین...

پ.ن: از این داستان، اقتباس‌های زیادی شده. مشهورترینش «ژنرال دلا روره» ساخت ۱۹۵۹ ایتالیا هست. جالبه بدونین سینمایی «تشریفات» ساخته ۱۳۶۴ ایران هم از این داستان الگو گرفته...
        

15