بی خویشی و خویشتن داری: در نسبت تجربه عرفانی و اخلاقی

بی خویشی و خویشتن داری: در نسبت تجربه عرفانی و اخلاقی

بی خویشی و خویشتن داری: در نسبت تجربه عرفانی و اخلاقی

5.0
1 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

0

شابک
9786005492996
تعداد صفحات
164
تاریخ انتشار
1396/3/7

توضیحات

        پژوهش حاضر بررسی فلسفی تأثیر تجربه عرفانی بر اخلاق است و به این مسأله می پردازد که آیا عرفان، به طور کلی، و تجربه عرفانی به نحوه خاص، پشتیبان رفتار اخلاقی است، زائل کننده آن است، یا اینکه الزاماً تأثیری بر آن ندارد. به بیان ساده، این کتاب می کوشد به این سؤال پاسخ گوید که: آیا عرفان،  انسان ها را  اخلاقی تر می کند یا غیر اخلاقی تر؟به این منظور، نگارنده در این کتاب، در بخش نخست، به بررسی تأثیر تجربه عرفانی بر اخلاق در فلسفه و تحلیل آراء فیلسوفان غرب  (به خصوص آراء آرتور دانتو و منتقدانش) در این زمینه و سپس، در بخش دوم، به واکاوی این مسئله در عرفان خراسان و عارفانی چون بایزید بسطامی، ابوالحسن خرقانی و ابوالسعید ابوالخیر می پردازد.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به بی خویشی و خویشتن داری: در نسبت تجربه عرفانی و اخلاقی

بی خویشی و خویشتن داری: در نسبت تجربه عرفانی و اخلاقی
بریدۀ کتاب

صفحۀ 25

در نقد اخلاقی عرفان از منظر اجتماعی ؛ دست کم سه پیش فرض مسلم انگاشته شده است . ✓نخست اینکه عرفان مستلزم عزلت و انزواست . ✓دوم اینکه عزلت و انزوا مستلزم بی توجهی به دیگران است .و ✓ سوم اینکه اخلاق مستلزم توجه به دیگرانسان هاست . از نظر نگارنده کتاب هیچ کدام از این پیش فرض ها قابل دفاع نیست چون *نخست ، اگر چه شمار زیادی از عارفان در سنت های مختلف عرفانی خلوت گزیده اند ،اما شمار زیادی از عارفان برای مثال اهل فتوت در عرفان اسلامی با زندگی و مسیولیت اجتماعی پیوند خورده . *دوم ،عزلت گرفتن هم می تواند با «توجه به دیگران» همسو باشد در یک تلقی عرفانی «عزلت گرفتن » به منظور کسب آمادگی برای دست گیری معنوی از دیگران توصیه می شود ،نه ازروی بی توجهی به دیگران . و فراموش نکنیم که در یک نظام ارزشیِ عرفانی توجه به «نیازهای معنویِ» دیگران می تواند مهم تر از «نیاز های مادیِِ» آنان باشد . *سوم اینکه ،از نظر برخی متفکران علاوه بر وظایف اخلاقی در برابر دیگر انسانها از وظایف اخلاقی در برابر خود،خدا و طبیعت سخن به میان می آورند .بر این مبنا نمی توان مدعی شد که عرفان اخلاق را زائل می کند .

4