معرفی کتاب در میان گمشدگان: مجموعه داستان اثر دن چاون مترجم امیرمهدی حقیقت

در میان گمشدگان: مجموعه داستان

در میان گمشدگان: مجموعه داستان

دن چاون و 1 نفر دیگر
3.6
18 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

22

خواهم خواند

15

شابک
9643057569
تعداد صفحات
156
تاریخ انتشار
1383/2/20

توضیحات

        در داستانهای دن چاون، که تاکنون چندین جایزه ی ادبی را در آمریکا به خود اختصاص داده اند، گویی همیشه کسی در حال رفتن است؛ در حال ترک شهرش، خانه اش، خانواده اش، یا کسانی که به خیال خودشان، خوب او را می شناسند. آدم ها همین طور تصادفی می آیند و می روند؛ بعضی ها بی خبر ناپدید می شوند، کسانی هم هستند که زندگی فعلی شان را فقط یک توهم می بینند و خیال می کنند زندگی کس دیگری را تجربه می کنند. دن چاون سعی می کند تراکم مه آلود فکرها و احساسات پیچیده و متناقض آدم ها را که از سر ترس یا عشق، درون خود پنهان می کنند، به تصویر بکشد.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به در میان گمشدگان: مجموعه داستان

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          خلاصه بگم: روایت هایی از پریشانی انسان های مدرن. کم پیش میاد که داستان کوتاهی آدم رو تحت تاثیر قرار بده چون قبل از ساختن بستر مناسب، داستان تموم شده؛ اما دن شاون از همین کمبود وقت هوشمندانه استفاده می کنه، آشفتگی درونی کاراکترها رو نه فقط با افکار و اعمالشون، با روایت غیر خطی و آشفته کردن زمان و مکان بهتون منتقل میکنه. نکتۀ جالب دیگۀ این داستان ها، حضورِ آدمهاییه که در واقع دیگه نیستند. در دو داستان شما حیات پررنگ یک شخصیتِ غایب رو در ذهن و روزمرۀ یک شخصیت دیگه می بینید و به نظرم این دغدغه و حرف  اصلی شاون باشه، که ما آدم ها خیلی وقت ها، نه فقط در اتفاقات گذشته، حتی در حضورِ دائمیِ آدم های گذشته گیر می افتیم! این یادآوری برای شخص من بی نهایت ارزشمند بود و لطف مطالعه رو در چنین تلنگرهایی می بینم: حتی به قدر لحظه ای درنگ و توجه.
تجربۀ شخصیم از خوندن داستان «پشیمان» هم غیرقابل وصفه. با اینکه حرفای عجیب و غریبی نزده اما همزمانی غریبی با اتفاقات زندگیم داشت.
        

5

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          کتاب در میان گمشدگان شامل 6 داستان کوتاه است. 
"شاون قصه ی زنها و مردها و بچه هایی را تعریف میکند که مانده اند کدام تصمیم کدام انتخاب و کدام حادثه آنها را به جایی که هستند کشانده است. از خانواده هایی میگوید که خود را میان رنج ها و آلام این دنیای آشفته ی مدرن گمشده یافته اند و به حکم غریزه می کوشند همچنان با هم بمانند. 
معمولاً پیش از این که هر داستان را شروع کنیم مرگ بیماری مشکلات روانی یا چیزهایی از این قبیل خانواده ی شخصیت اصلی را از هم پاشیده و کسانی که در این میان بیش از همه زجر میکشند نوجوانان سردرگمی هستند که انگار وسط یک میدان مین تلوتلو میخورند آدمها زل می زنند به قلب وقایعی که برایشان رخ داده است و هر چه را که میبینند تعریف میکنند.
موضوع و فضای کتاب برایم یادآور فیلم افتر سان بود. 

در یادداشت مترجم آمده :
در داستان های دن شاون، "گذشته" همیشه یک "حال" بزرگ است و حضورش حتی اغلب پر رنگ تر از "حال"
به چشم می‌آید.

.
.
.
درباره قلم شاون:
دن شاون در توصیف عمیق ترین احساسات و تجربیات درونی واقعا مهارت دارد.
میتوانید حداقل با چند کاراکتر داستان ارتباط برقرار کنید.
در جای جای داستان از این توصیفاتِ نزدیک به تجربیات شخصی خودتان به وجد میایید و لذت می‌برید. 
کتاب را تقریبا به همه پیشنهاد میکنم 
به خاطر موضوع کتاب که شاید همه یا با آن درگیریم یا آن را پشت سر گذاشته و با  آثار آن دانسته یا نادانسته در زندگی کلنجار می‌رویم. 
در ضمن کتاب کوتاه و خوش خوان و روان است. 
من دو داستانش را بیشتر دوست داشتم :
 "پایان در خور" و "پشیمان".
9/10



بخشی از کتاب: 
با خودم گفتم این اتفاق برای من نخواهد افتاد. من هیچ وقت نمی گذارم بچه هایم از من متنفر شوند.
حالا که آنها دارند بزرگ میشوند میدانم نفرت احتمالی است قطعی در انتهای تونل دور و دراز پدر و مادر بودن و گمان میکنم کار چندانی هم نمی شود کرد.
        

47

choobin

choobin

1404/5/28

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          عشق من به داستان کوتاه به ده یازده سال پیش برمیگرده و با خوندن کتاب خوبی خدا شروع شد‌.‌...که اون موقع عاشقش شدم و  باعث شد بیشتر به سمت کتاب های با موضوع داستان کوتاه علاقمند شدم و بعد هم کتاب های مجموعه داستان مژده دقیقی منو شیفته خودشون کردند مثل کیک عروسی و ...
بعد ازون کتابای موراکامی و داستانهای کوتاهش این حس رو تشدید کردند و  ر نهایت عشقم به داستان کوتاه با کتاب گاردن پارتی که یکی از محبوب ترین و عزیزترین کتاب هامه به اوج رسید...
و اما این کتاب؛ ازونجایی که جیبی بود طی یه تصمیم ناگهانی  تبدیل شد به کتابی که قرار شد بذارم تو کیفم و بخونم ...اما من به دو دلیل آدم کتاب خوندن تو صف انتظار نیستم. اولین دلیل اینکه وقتی غرق کتاب میشم چنان از دنیای بیرون غافل میشم که گذر زمانو نمی فهمم و باید تکون تکونم بدن تا برم سراغ کاری که براش اومدم و یه دلیل دیگه که خیلی مهم نیست...برای همین هم این کتاب مدت خیلی زیادی تو کیفم بود و خونده نمیشد مگر خیلی جزئی وبعد هم از کیفم گذاشتمش بیرون تا در یه زمان دیگه و جایی غیر از بیرون خونه برم سراغش و کشید به الان که دارم نصفه هارو می خونم  ...تاسف می خورم که کتاب رو قسمتهاییش رو بیرون از خونه خوندم...این کتاب مستلزم فضای آشنا  و آروم و سکوت خونه بود که همونم به سختی  به دست  میاد ...کتاب‌هایی که خونده نشده بودند رو کم کم خوندم و داستان عضو مصنوعی و پشیمانی رو خیلی دوست داشتم ...اما چین چیلا که داستان آخر بود بهم حس خیلی بدی داد و هنوز درک نمی کنم که دلیلش دقیقا چی بوده ...بااین حال خوشحالم از خوندن کتاب و غرق شدن در برش هایی از زندگی که نویسنده داخل این کتاب به رشته تحریر درآورده بود.
        

7