معرفی کتاب سرزمین گوجه های سبز اثر هرتا مولر مترجم سریه سرشار

سرزمین گوجه های سبز

سرزمین گوجه های سبز

هرتا مولر و 2 نفر دیگر
3.1
20 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

28

خواهم خواند

21

شابک
9786008252542
تعداد صفحات
220
تاریخ انتشار
1398/12/25

توضیحات

        کتاب حاضر، داستانی است که روایت زندگی تعدادی دانشجو را به تصویر می کشد که در اوج دوران استبداد چائوشسکو در رومانی زندگی می کنند و قصد دارند به امید یافتن وضعیتی بهتر، کشور فقرزده و دیکتاتور خود را قبل از اینکه به وسیله ایادی حکومت دستگیر شوند به مقصد آلمان ترک کنند. رمان حاضر، تصویری است وحشتناک از کشوری که قرار بود بهشتی باشد بر ضد امپریالیسم؛ و سرشار از آزادی ها و برابری هایی که بی عدالتی را در زیر چکمه های کارگران زحمتکش لگدکوب کند، اما حال سرزمینی شده پر از ترس و ناامیدی. مملکتی که خون می مکد، پیمان شکنی می کند و تنها سرگرمی آن شایعه پراکنی درباره بیماری دیکتاتورش است.
      

لیست‌های مرتبط به سرزمین گوجه های سبز

خنده سرخسفر به انتهای شبدر جبهه  غرب خبری نیست

ادبیات ضدجنگ

56 کتاب

قرار است وجود خود را بفروشم. قرار است نیست شوم، غرق در شومی و پلیدیِ جنگ. می‌خواهم خود را فدا کنم. از وجودم چیزی نخواهد ماند. نمی‌دانم این کار را چرا انجام می‌دهم، می‌دانم وجودم زخم خواهد دید. شاید زخمش هیچگاه التیام نیابد. اما انجامش می‌دهم. چرا؟ ضروری است؟ برای روحم تحمل این زجرِ مطالعه‌ٔ ادبیات ضدجنگ ضروری شده است. چرا؟ معمولا شرح علتِ امورِ ضروری کارِ سختی است. علتی ندارم برایش. توجه‌ام به آن جلب شده است، قوای ذهن‌ام را اشغال کرده است و وجودم معطوف به آن شده است. پس انجامش می‌دهم و زجر می‌کشم. اینجا لیستِ آثار ادبیات ضدجنگی که پیدا کرده ام را قرار می‌دهم (مشخصا ترجمه‌ها و آثار فارسی را. چون هدفم فهم جامعهٔ ایران است). حتما برای هرکدام از این کتاب‌ها که بخوانم، مرور خواهم نوشت و سعی خواهم کرد تکه تکه تصویرِ کلیِ ادبیات ضدجنگی را که می‌خواهم معطوف به فهمِ جامعهٔ ایران باشد را تکمیل کنم. اصلا ادعا چیه؟ باور دارم که ادبیات تصویری از جامعه را نشان می‌دهد، این بدان معنا نیست که تصویرِ تمام جامعه در ادبیات منعکس می‌شود (هیچ اثر و روایتی نمی‌تواند همه‌چی را به تمامه در خود بازنمایی کند) و این گزاره بدان معنا نیز نیست که ادبیات چیزی جز بازنمایی جامعه نیست، یعنی کارکردهای دیگری نیز برای متنِ ادبی قابل تصور است. در کنار این، باور ندارم که برای فهمِ جامعه نوعی متن‌بسندگیِ ادبیات‌پایه مکفی و از قضی حتی ممکن است؛ یعنی ادبیات مفری برای فکر در باب جامعه است و فهمِ جامعه طبیعتا و قطعا منحصر در متنِ ادبی نیست. پس، متنِ ادبی به فراتر از خود (تاریخ و جامعه) ارجاع دارد و از این حیث منطقی است که برای فهمِ جامعه بتوانیم ادبیات را فراخوانی کنیم. در این لیست، که تا اینجا بدونِ جست‌وجوی روشمند و صرفا با پرسان پرسان گشتن، سرچرخاندن و بُر خوردن میانِ کتاب‌ها تشکیل شده است، سعی کردم به جوانب مختلفِ چیزی که بهش "ادبیات ضدجنگ" می‌گیم توجه داشته باشم. در نهایت هیچ ادعایی ندارم و با تمام وجود گشوده هستم به هر اتفاقی که در این مسیر بیافتد. هیچ چیز را مفروض نخواهم گرفت جز اینکه "جنگ سراسر پلیدی است و چیزی در جنگ پرتویی از روشنایی ندارد." این لیست را بسیار ادیت/ویرایش خواهم کرد. حتما اگه نکته‌ای هست، اثری را جا انداخته ام، اثری را به اشتباه در لیست قرار داده و خلاصه هرچه بود خیلی خوشحالم می‌کنید بهم اطلاع بدید. اگر در این مسیر به هر کدام از کتاب‌ها رسیدم که دوست داشتید همخوانی کنیم، البته باید جدی و ضربتی باشید، بهم خبر بدید. شاید بتونیم هماهنگ کنیم و هم‌فهمی کنیم با کتاب‌ها. جا دارد از همهٔ کسانی که در مورد این دغدغه باهاشون حرف زدم و توی پیدا کردن آثار بهم کمک کردن تشکر کنم. مشخصا از علی آقای عقیلی‌نسب عزیز که واقعا زیادی کمکم کرد. دمت‌گرم مرد 🙏✌️ پی‌نوشت: لیست ابتدایی است و هرچی ایراد است برگردهٔ منه و حتما بهم اطلاع بدید. خوشحال می‌شم.

71

پست‌های مرتبط به سرزمین گوجه های سبز

یادداشت‌ها

          ریویوو نسبتاً بی ربط به کتاب

عمیقاً جای خالی دوست صمیمی رو توی زندگیم حس میکنم، نه که هیچوقت نداشتما، دیگه ندارم. یکی مهاجرت کرد، یکی ازدواج کرد، یکی هم تصمیم گرفت دیگه دوست نباشه، چرا؟ الله اعلم. حالا تو این سن و سال آدم دیگه دوست هم به راحتی پیدا نمیکنه چه برسه به دوست صمیمی. آدمها به هم بی اعتماد شدن، و البته حق دارن، به محض اینکه یک قدم به یه نفر نزدیک بشی، پیش خودش میگه یعنی این چه نیتی داره؟ بگذریم....ه

در مورد کتاب

سرزمین گوجه‌های سبز داستان زندگی چند دختره که در رومانی در زمان حکومت چائوشسکو زندگی میکنند و در تلاش هستند تا زندگی بهتری داشته باشند اما... احتمالاً یا من در زمان مناسبی این کتاب رو نخوندم، یا اینکه واقعاً نظرات باعث شده انتظار من خیلی بره بالا! کتاب بدی نیست اما حجم غم و سخت خوانی توأمان کتاب خیلی من رو اذیت کرد. کتابی نیست که من به کسی پیشنهاد بدم اما قطعاً کسی بخواد بخونه بهش نمی‌گم نخون. از نظر من اورریتده. یک فیلمی دیدم قبلاً به اسم «چهار ماه و سه هفته و دو روز» که فضاش خیلی شبیه به این کتابه هر چند نویسنده و کارگردان اقتباس از این کتاب رو گردن نگرفتن ولی خب اونم آش دهن سوزی نبود
        

0