کتاب تلخون و چند قصه دیگر - نقد و نظرات دربارۀ کتاب تلخون و چند قصه دیگر

در این مجموعه ده قصه و افسانه آذربایجانی به روایت صمد بهرنگی برای نوجوانان فراهم آمده است .این داستان ها عبارت اند از :((تلخون))، ((بی نام))، ((عادت))، ((پوست نارنج))، ((قصه آه))، ((آدی و بودی))، ((به دنبال فلک))، ((بز ریش سفید))، ((گرگ و گوسفند)) و ((موش گرسنه)) .((تلخون)) حکایت دختر تاجری است که برخلاف شش خواهرش، به ظواهر زندگی بی اعتنا بود .روزی تاجر پیش از سفر به شهر از دخترانش خواسته هایشان را جویا شد تا پس از بازگشت برایشان به ارمغان آورد .دختران به مناسبت جشنی که در پیش بود هر یک، زیورآلات، کفش، لباس و نظایر آن را سفارش دادند .در این میان، تلخون از پدر تنها یک دل و جگر خواست پدر با تعجب درخواست او را قبول کرد .اما در شهر خواسته تلخون را نیافت .او همان طور که ناامید به سوی خانه باز می گشت با جوانی مواجه شد که ....

محتوای جالبی نداشت. خیلی هم بی منطق و هر دم بیل پیش رفت. توصیفات و مطالب ضایعی هم داشت. «تلخون» را از طاقچه دریافت کنید https://taaghche.com/audiobook/82038

صمد بهرنگی رو از کتاب ماهی سیاه کوچولو می شناختم، وقتی چشمم به این عنوان در -طاقچه- خورد کنجکاو بودم بخونمش... در این کتاب افسانه هایی از آذربایجان رو بازگویی کردن و وقتی شروع به خوندنشون کردم یاد داستان هایی افتادم که در نوجوانی خوندم... به جز داستان های «عادت» و «پوست نارنج» که واقع گرایانه بود، بقیه ی قصه ها آمیخته به خیال و عجایب بود، قصه هایی که اگر در نوجوانی خونده بودم، برام تا حدی منطقی به نظر می رسید (وقتی میخوندم: دختر یه آینه به پشت سرش انداخت و یکهو دریایی بزرگ درست شد و غول نمیتونست به سرعت ازش عبور کنه.... قبول می کردم و بقیه داستانو می‌خوندم) ... ولی الان فقط میتونستم به ذهن سازنده داستان آفرین بگم... *میتونید «قصه آه» رو نخونید، چون همون داستان «تلخون» هست به نگارشی دیگر *کتاب دعوت به تفکر و تعقل میکنه

بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

تلخون و چند قصه دیگر

تلخون و چند قصه دیگر