معرفی کتاب شاگرد تکاور؛ پل سوخته اثر جان آنتونی فلناگن مترجم سعیدا زندیان

شاگرد تکاور؛ پل سوخته

شاگرد تکاور؛ پل سوخته

4.4
31 نفر |
7 یادداشت
جلد 2

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

69

خواهم خواند

9

شابک
9786002516237
تعداد صفحات
400
تاریخ انتشار
1395/5/17

توضیحات

        
ویل و ایولنلین نگاهی به هم رد و بدل کردند.اوراس متوجه نگاه انها شد.
هردوشان به یک نتیجه رسیده بودند.
هردو در یک زمان با هم گفتند:«باید پل را به آتش بکشیم»
یک داستان واقعی...میشود بارها آن را خواند.
داستانی خواندنی برای همه ی سن ها...جان فلنگن خود را با این رمان معرفی کرد.
داستان فانتزی بود منتظرم تا بقیه ی ماجراها را دنبال کنم.
ماجراجویی تکاوران جوان را در داستان بعد به نام سرزمین یخبندان دنبال کنید.در آن داستان،ویل و دوستانش در قلعه ی ردمونت ماجراهایی را رقم خواهند زد...

      

لیست‌های مرتبط به شاگرد تکاور؛ پل سوخته

پست‌های مرتبط به شاگرد تکاور؛ پل سوخته

یادداشت‌ها

فهیمه

فهیمه

1400/10/23

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

3

ROBIN HOOD

ROBIN HOOD

1404/4/18

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        به نام خدا
خودمم تو اینکه اول نقاط ضعف رو بگم یا قوت موندم ولی به رسم همیشه بریم سراغ نقاط ضعفش :)
ضعف : 
1.آتیش گرفتن پل رو خوب به تصویر نکشیده و اینکه وقتی پل داشته آتیش میگرفته چرا این ویل و اوانلین روش بودن ؟
آیا وقتی رو پل بودن پل افتاده تو دره ؟
یا افتادن پایین
اوانلین خیلی مبهمه ولی ویل سنگ خورده تو کلش مثل اینکه.
یکی این جریان پل بود که خوب به تصویر نکشیده شده بود.
2.موقعیت های جغرافیایی رو زیاد اما مبهم توضیح داده، مخصوصا توی مسائل نظامی، درست توضیح نداده بود که مثلا مورگاراث از کجا میاد و اسکاندیایی ها از کجا.
 بعدشم مگه گذرگاه سه پله فریب نبود ؟
پس چرا از اونجا مورگاراث لشکر وارگال هارو برد؟ کلا اینجاش مبهم بود.

3.همون کلیشگی قدیمی، یعنی چی که هوراس میتونه ارباب تاریکی مورگاراث رو به این راحتی نابود کنه؟
4. چرا از هوراس بیشتر از ویل تعریف میکنه ؟ :/ (من که تو سری بعد اصلا چشم دیدن اینکه مردم هوراس رو تشویق زیاد میکنن ندارم، عشقم فقط ویل، گیلان و هالتِ بزرگ D: )

5.ماموریت هالت با آلیس به معنای واقعی چرت بود.به شخصیت هالتِ بزرگ خدشه وارد شد :)

خب زیاد حرف زدم زیادتر هم میشه 
بریم سراغ نقاط قوت 

1.تصویر پردازیِ محشر، مخصوصا توی تمرینات گیلان با هوراس و صدای چکاچک شمشیر ها. سربازا هم بد نبود اما اون ایراد موقعیت های جغرافیایی تو چشم بود.

2. هالت هم مثل همیشه بی نظیر توی نقشه ی پوشیدن لباس اسکاندیایی ها.

3.عاشق سفر گیلان،ویل و هوراس بودم تا قبل از اینکه اوانلین اضافه شه :) بعد از اون دیگه تبدیل به داستان جدی شد و اون حالت صمیمی از دست رفت.(فلنگن خدا بگم چیکارت کنه چرا اون صحنه ی پل رو خوب توضیح ندادییییی)
شاید موافق نباشید ولی من جلد قبل رو بیشتر دوست داشتم.

امیدوارم سرتون رو درد نیاورده باشم و کمک کرده باشم.
البته اینا فقط نظر منه و ممکنه اشتباه باشه :)
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3