معرفی کتاب ناخن کشیدن روی صورت شفیع الدین اثر قاسم فتحی

ناخن کشیدن روی صورت شفیع الدین

ناخن کشیدن روی صورت شفیع الدین

4.0
3 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

1

شابک
9786225696587
تعداد صفحات
116
تاریخ انتشار
1403/1/1

توضیحات

        خانواده‌ی مسعود در آخرین خانه‌ی مسکونی نزدیک حرم زندگی می‌کنند، در محاصره‌ی هتل‌های پرطبقه‌ و چندستاره، وسط اسکلت‌های فلزی پاساژهای درحال‌ساخت. خیلی‌ها چشمشان دنبال خانه‌ی آن‌هاست، که این یکی را هم بخرند و بکوبندش.

اما ظاهراً خراب کردن این مِلک ساده نیست: به‌خاطر آن قبر وسط حیاط، به‌خاطر همان میتی که چهل سال پیش آن وسط چالش کرده‌اند. ولی حالا هم قبر پدربزرگِ مسعود و هم خودِ خانه به‌خاطر ساخت‌وسازها و حفاری‌ها شکاف خورده و روبه‌ویرانی است. شکاف خانه به دل روابط خانوادگی هم تسری پیدا کرده، گویی از این درزها رازهای مگو بیرون زده. راز مگوی پدر خانواده، گریزش از عراق روزگار صدّام و راز مهمان کم‌حرفی که ناگهان سروکله‌اش در مشهد و این خانه پیدا شده...
      

یادداشت‌ها

          یک‌نفر دستِ خودش گیر افتاده!

«شما نمی‌توانید با نقل مکان کردن از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر از خودتان بگریزید» این را همینگوی 100 سال پیش نوشته است اما می‌تواند یک‌خطی داستان بلند ناخن کشیدن روی صورت شفیع‌الدین باشد. داستانی که اگرچه درباره مشهد و هسته مرکزی آن و روزمره مسافران و شهروندانِ تکه‎ای از شهری زیارتی که اقتصادش دقیقا در دلِ شلوغی و تزاحم شکل می‌گیرد، است اما داستان قاسم فتحی ماجرای یک خانه قدیمی در حوالی حرم است که قبری وسط خانه، آن را در میان هجوم هتل و آسمانخراش‌ها یا به‌قول تاجیک‌ها آسمان‌بوس‌ها حفظ کرده است. اما این هم همه ماجرا نیست ماجرا از جای دیگری شروع شده است، جایی که یک نفر از دست دیکتاتوری صدام گریخته اما همچنان از دست خودش رها نشده و قرار است با هر اتفاق ریزودرشت بخشی از رازهایش آشکار شود.
ناخن کشیدن روی صورت شفیع‌الدین شکلِ داستانی نوعی از مستندنگاری مشکلات مجاورت مسافران و شهروندان است. مسافران عربی که با پول می‌توانند مشکل فهم زبان را حل کنند، مسافرانی که خیلی از میزبانان دنبال پوست کردن آن‌ها هستند و نویسنده که خودش تجربه مترجمی برای مسافران عرب‌زبان را داشته است به‌خوبی توانسته این بخشِ کمتر گفته شده وسطِ دو فرهنگ و دو زبان قرار گرفتن را در این کتاب در دلِ جغرافیای مشهد که با همین تضادها شکل گرفته است، شرح دهد.
راوی داستان در چنین چندگانه‌ای که یک سمتش مهاجرت است و سمت دیگرش مجاورت، توانسته صحنه‌آرایی تئاترگونه‌ای داشته باشد و موقعیت‌های شخصیت‌های اصلی گیر افتاده در خانه قدیمی و ارتباطشان با هتل‌های اطراف که مالکان و کارمندان سودجویی دارد و همچنین مسافران عرب را به‌خوبی باهم گره بزند و به‌نفع پیشبرد داستان همراه با تلخی گزنده‌ای از آن‌ها استفاده کند.
مسئله دیگری که در ناخن کشیدن روی صورت شفیع‌الدین اهمیت دارد مشهد است که به عنوان شهری که قصه در آن اتفاق می‌افتد و درباره آن اطلاعات و توصیفاتی گیر خواننده می‌آید. شهری که کمتر دیده‌ایم نویسنده‌ها آن را مورد توجه قرار بدهند و معمولا در قصه‌های آیینی و دینی بیشتر نامش به میان آمده است.


{منتشر شده در شماره ۹۰، ماهنامه اندیشه‌پویا}
        

3