خانه قانون زده

خانه قانون زده

خانه قانون زده

چارلز دیکنز و 1 نفر دیگر
4.5
4 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

16

ناشر
دبیر
شابک
9786005955941
تعداد صفحات
92
تاریخ انتشار
1395/11/5

توضیحات

        
روزگار غریبی است، روزگار تضادها و تناقصات، همانی را که پارادوکسیکال می خوانند، مردم گرفتار و پر مشغله اند، اما وقتی پای خواندن مطرح می شود، یا اصلا نمی خوانند و یا در جست وجوی رمان های ده جلدی و عظیم مثل غرش توفان و دلشاد خاتون هیجده جلدی هستند... .

      

یادداشت‌ها

مهسا

6 روز پیش

          یادداشتی بر بلیک هاوس:

سرگذشتی از قربانیان عدالت‌خواهی، قربانیان گناه دیگران، قربانیان ستم و خشونت جامعه، داستان بی‌نوایان و فقرا، نقض مفهوم اصالت خانوادگی در حلال‌زادگی. 

«بلیک هاوس در سال‌های ۵۳-۱۸۵۲ به‌صورت سریالی منتشر شد و در سال ۱۸۵۳ در قالب کتاب درآمد. این رمان نه‌مین اثر دیکنز است و به عنوان یکی از به‌ترین آثار نویسنده‌اش شناخته می‌شود. دیکنز در این رمان به شدت از دادگاه قضاوت و عدالت انگلستان انتقاد می‌کند و مانند سابق لایه‌های جامعه‌ی عصر ویکتوریایی را به دقت بررسی می‌کند.»

در این رمان با یک راوی اول شخص روبه‌رو هستیم و یک راوی دانای کل. حال آن‌که کدام یک بهتر عمل می‌کنند بستگی به واقعه‌ای دارد که روایت می‌شود. هرچند بار احساسی و شخصی‌سازی در راوی شخص اول، استر سامرسن، بیش‌تر است. 

قلب داستان، یعنی پرونده‌ی جارندایس و جارندایس، منشأ شکل‌گیری روابط و آشنایی ما با شخصیت‌های گوناگون و زیاد رمان است. این پرونده سال‌ها قبل از زمان روایی رمان در دادگاه شکل گرفت و موضوع آن میراث مردی به نام جارندایس است که طی وصیت‌نامه‌های متعددی هنوز روشن نیست ثروتش به چه کسی خواهد رسید، و این پرونده تقریبا نسل به نسل در دست بررسی بوده است. 

خلاقیت و استعداد دیکنز در به‌وجود آوردن شخصیت‌های کمیک، گروتسک و منحصر به فرد، در بلیک هاوس به اوج خود می‌رسد، و با طرح داستانی عالی و کم‌نقصش، به یک رمان غنی تبدیل می‌شود. 
ترجمه‌ی ابراهیم یونسی کامل‌ترین و بهترین ترجمه‌ی موجود است.

البته باعث تأسف است که رمان‌های دیکنز ابتدا برایم ممکن است کسل‌کننده باشند، اما بعد از خواندن نیمی از آن، زمین‌نگذاشتنی‌اند. این موجب طولانی شدن زمان خواندن آن‌ها می‌شود، هرچند بعد از پایان خوش‌حالم که دیرتر تمام شد!
        

2

          متأسفانه «انوره دو بالزاک» در سال 1850 فوت کرد. کاش حضرت عزرائیل، چندسالی برنامه کاری‌اش را برای این نویسنده به تعویق می‌انداخت. آن‌گاه بالزاک فرصت می‌کرد خانه قانون‌زده را -که در 1852 چاپ شده- بخواند و با اولین پرواز فیرست کلس (که در قرن نوزدهم، مد بود) برود لندن، «چالز دیکنز» را پیدا کند و بهش بگوید: «حاجی به مولا توی اطناب، روی ما فرانسوی‌ها رو سفید کردی!» البته کاش عزرائیل برنامه کاری‌اش را برای هر دو نویسنده، چندین دهه به تعویق می‌انداخت. آن‌گاه هر دو زنده می‌ماندند و بعد از خواندن «در جستجوی زمان از دست رفته» یکدیگر را می‌دیدند و می‌گفتند: «الان که فکرش رو می‌کنم، ما خیلی هم اهل ایجازیم! در «اطناب» این «مارسل پُرّرّوست»!»
===
خب از این شوخی‌های بی‌نمک بگذریم... «خانه قانون‌زده» یکی از مهمترین رمان‌های «چارلز دیکنز» و البته انگلستان قرن 19 است. اگر این رمان، چندمین اثری باشد که از وی می‌خوانید، حتی بدون نام دیکنز روی جلد، حدس خواهید زد که نویسنده کیست و چیست! [«و ما ادراک دیکنز؟»] چون خیلی از خطوط داستانی و حتی برخی توصیفات، شبیه به دیگر آثار او به نظر می‌رسد. اما «خانه قانون‌زده» با اغلب شاهکارهای نویسنده، تفاوتی اساسی دارد: بیشتر از شخصیت‌پردازی به تیپ‌سازی متکی است. تیپ‌هایی که بر اساس یک صفت برجسته می‌شوند: نظامی بازنشسته‌ای که از خودش هیچ نظری ندارد و می‌گوید: هرچی آباجی بگه! ؛ پیرمرد رباخوار و ضعیف -از نظر بدنی- که دوست دارد عالم و آدم را حقیقتاً و مجازاً بزند! ؛ آدم فرصت‌طلبی که از نیک‌خواهی دیگران سوءاستفاده می‌کند؛ دختر یتیمی که باهوش و پاک و مهربان است و ... .
اشتباه نکنید! «خانه قانون‌زده» اصلاً رمان بدی نیست. وقتی این تیپ‌سازی به نحو احسن صورت گرفته و در کنارش چند شخصیت صیقل‌یافته داریم (مخصوصاً «لیدی ددلاک») چندان کمبودی احساس نمی‌کنیم.  دیکنز تمرکز ویژه‌ای روی نقد دستگاه قضائی انگلستان دارد که انگار از جایی به بعد، هیچ مقصدی نمی‌جوید و فقط «نون‌دونی» عده‌ای وکیل و قاضی بی‌خاصیت شده! ماجراها سیری منطقی طی می‌کنند و هرچند مشکلاتی که سر راه قهرمانان قرار می‌گیرد، در حد برخی از آثار نویسنده نیست، باز هم هیجان و تعلیق کافی برای مشتاق نگه‌داشتن خواننده وجود دارد. «خانه قانون‌زده» اگر هم ایرادی داشته باشد، همین اطناب است! دیکنز رمان‌های طولانی دیگری هم دارد ولی هر کدام از آن‌ها – مثلاً «دیوید کاپرفیلد» و «آرزوهای بزرگ»- به‌نحوی این طولانی بودن را توجیه می‌کنند. راستی از سهم ترجمه خوب «ابراهیم یونسی» در لذت بردن از این کتاب، نباید گذشت. آدم باورش نمی‌شود که مترجم «خانه قانون‌زده»، همانی است که «داستان دو شهر» را به بدترین شکل ممکن به فارسی برگردانده است (در مورد «داستان دو شهر» ترجمه «مهرداد نبیلی» را توصیه می‌کنم).
خلاصه که هلا دوست‌داران ادبیات کلاسیک، حتماً «خانه قانون‌زده» را بخوانید.
        

50