داستانی جذاب و باستانی، به قدمت تاریخ جهان 
از عشق، شجاعت و دوستی...
داستانی که بهمون یاد میده برای تبدیل شدن به چیزی که میخوایم بشیم، اول باید یاد بگیریم چیزی که هستیم رو بپذیریم.

مرسی از دیانا که معرفیش کرد و مرسی از نور که هدیه اش داد⁦(⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠)⁠❤⁩
        

          میخوام درباره ی بهترین قصه ی که تا به حال خوندم بنویسم. بهتر از همه ی بهترین هایی که قبلا خوندم
میخوام بگم اگه فقط یه قصه قرار بود نوشته بشه تو همه ی تاریخ ، "آخرین تک شاخ" همون یک قصه است
میخوام بگم دیگه هیچ نیازی نیست کسی راجع به تک شاخ داستانی بنویسه. یعنی نباید بنویسه. فقط همین یکی بسه.
آخرین تک شاخ یه شعره. یه شعر عمیق و جادویی
پر از احساسه. باید آهسته آهسته بخونیش. باید هر کلمه اش رو مثل یک شعر بنوشی
تا رویا بره توی رگات جاری بشه و توی دلت خونه کنه
همچین داستانیه.
حتما بخونید و حتما هدیه بدید.
        

          خوندنش حس خوبی به آدم میده.تلفیقی از شعر و معما 
ماجراجویی اسرارآمیز آخرین تک شاخ بدنبال دیگر هم نوعان
لذت بخش برای کودکان و نوجوانان و بزرگسالان

        

          کتابی با موضوع تک‌شاخ🦄 اونم آخرین تک‌شاخ روی کره‌ی زمین. اول از همه، موضوع کتاب و بعد جلد ساده و جذابش باعث شد به سمتش جذب بشم. 
حالا که تمومش کردم، باید بگم نسبت به نظراتی که در موردش خوندم در حد تعریف‌هایی که ازش می‌شد برام جذاب نبود. با اینکه ترجمه عالی بود، ولی نتونستم‌ خیلی با فضای داستان  ارتباط برقرار کنم. یه جورایی با اینکه دوست داشتم بدونه قصه به کجا می‌رسه، هیچ تمایلی هم به ادامه دادن کتاب نداشتم. 
داستان در مورد تک‌شاخی تنهاست که سال‌ها توی جنگل خودش زندگی می‌کنه. روزی بر حسب اتفاق متوجه میشه که تبدیل به آخرین نفر از نسل خودش شده و همه‌ی هم‌نوعانش ناپدید شدن.
تک‌شاخ تصمیم می‌گیره شجاعت به خرج بده و به دنبال هم‌نوعانش بگرده. اما مسیر، هموار نیست. با اینکه در حین سفر با افرادی آشنا میشه که کمکش می‌کنن، باز هم دچار مشکلات زیادی میشه و خطرات زیادی رو تجربه می‌کنه.
آیا تک‌شاخ می‌تونه همه‌‌ی سختی‌ها رو پشت‌سر بذاره و در نهایت هم‌نوعان خودش رو پیدا کنه؟ آیا واقعاً تبدیل به آخرین نفر از نسل خودش شده؟ 
امتیاز در گودیدز: 4.16