آهستگی
در حال خواندن
0
خواندهام
18
خواهم خواند
12
توضیحات
در رمان "آهستگی"، "کوندرا" کوشیده تا مرز بین واقعیت و خیال را درهم شکند و با تانی افسانه "ویوان دنون" را در زمان حال و در یک عمارت قدیمی به تصویر کشد. روند آهستگی، توام با تانی خاصی است: تانی با شخصیت آفرینی های بیش از اندازه، در این رمان کوچک، همزمان 7 الی 8 شخصیت و خارج از ارتباط هم، درون داستان تنیده می شوند. هر یک از شخصیت ها دارای باور خاص هستند که با موضوع اصلی داستان همخوانی ندارند. آهستگی با تعریف حکایت "مادام T" امتداد می یابد. "ورا" ـ همسر کوندرا ـ خود را درگیر رویاهای شوهرش می بیند و حضور اشباح قصه باعث سردرگمی اش می شود. راوی غیر از حکایت مادام T و تداخل رویا و واقعیت برای ورا که تبدیل به لابیرنتی عجیب و غیر قابل توصیف شده، از دو شخصیت دیگر با عناوین "برک" و روشنفکری به نام "دوبیرکه" استفاده می کند که در برابر هم ایستاده اند. تا نیمه های کتاب، گونه ای از واقعیت و خیال، جلوه ای از اخبار و افراد و دیدگاه های گوناگون قهرمانان مطرح است؛ پس از آن، شخصیت های جدیدی به داستان افزوده می شود و خواننده نمی داند که هدف نویسنده، از این همه شخصیت آفرینی چیست. از نیمه به بعد، همه چیز به همان عمارت اربابی برمی گردد. افراد چونان زنجیر به هم متصل می شوند و در انتهای کتاب با پایان یافتن سمیناری همه به موطن و خانه های خویش برمی گردند....