یادداشت محمد رئوف سیبویه
1402/7/13
" آهستگی " رمانیست در نقد مدرنیته و جزء لاینفک آن یعنی "سرعت" نویسنده با مهارت خاصی دو داستان در دو زمان متفاوت(قرن ۱۸ و اواخر قرن ۲۰) با محوریت احساسات عمیق بشری را روایت میکند و در انتها هر دو را به هم پیوند میزند. قرن ۱۸ شروع انقلاب جنسی میباشد و نویسنده به خوبی نشان داده که چگونه و با چه سرعتی مفهوم لذت جنسی با گذشت زمان تغییر یافته و این سرعت چه صدمه ای به این مفهوم زده! میلان کوندرا، به شیوهای عالی، زمان داستان را (از قرن ۱۸) به سمت اکنون، میگرداند و تعارض کنشهای غریزی انسان اکنون، و انسان قرن هجدهم را روی در روی هم قرار میدهد. در اتوبانی که ماشینها در حال حرکت هستند کسی طول مسیر را گز نمیکند، هیچ کس توجهی به همسفر و لذت هم جواری ندارد، در سرعتی که ابزار ماشین ایجاد میکند همه چیز به حاشیه رانده میشود و انسان ماشینی فقط به سرمنزل مقصود و رسیدن به نقطه پایان میاندیشد. و در راه رسیدن به این هدف به مبارزه به خشونت به هر کنش غیر اخلاقی تن میدهد. کاراکتر شوالیه (قرن ۱۸) که ریتم و زمان معاشقه اش همانند حرکت درشکه آهسته، طولانی و ماندگار است و ونسان(انتهای قرن بیستم) که همانند یک موتور سوار یا دونده کوتاه و گذرا کامجویی میکند و به همان سرعت فراموش میکند؛جالب اینجاست که هردو معتقدند که شب بینظیری را سپری کرده اند! میلان کوندرا در کنار تبیین عدم انسان امروز به دریافت لذتها و گذر از رنج و تنیدگی ماشینیسم و جنون سرعت و عدم ارامش انسان در عیش گرایی و ارگاسم سریع و پوچی به مبحثی دیگر به نام رقاصی میپردازد. کاراکتر برک رقاص نماد انسان مدرن میباشد که تمایل به خودنمایی و شهرت دارد. همه ما، در درونمان یک آدم رقاص داریم که البته در این دوران هم بر تعداد آنها و هم شدتشان افزوده شده است. با پدیدۀ رسانههای جمعی، ویژه اثرات تکنولوژی وصفحات مجازی و بازی دوربینها، این شومن بازیها و نمایشهای افراطی و دامنۀ فالوورها و دنبال کنندههای چنینی هم گستردهتر شده و ابزار نمایشی بیشتر شده است که این خود یکی دیگر از آفات مدرنیته میباشد. رمان "آهستگی" فارغ از محتوا(که با بخشی از آن اختلاف مبنایی دارم) در فرم یک شاهکار است. در عین تنوع شخصیتها و دو زمان متفاوت و چرخیدن داستان بین آنها ،مخاطب را سردرگم نمیکند. و با اینکه قسمتهای آروتیک دارد مبتذل نیست به این معنا که این قسمتها و الفاظ در خدمت محتوا و درک کامل مقصود نویسنده میباشند.(بر خلاف بعضی داستانها که در آنها از این کلمات و صحنه ها برای جذابیت قصه استفاده میشود)
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.