معرفی کتاب بورخس و اورانگوتان های ابدی اثر لوئیس فرناندو وریسیمو مترجم امیر یداله پور کتابعمومیداستان بورخس و اورانگوتان های ابدی لوئیس فرناندو وریسیمو و 2 نفر دیگر 2.8 4 نفر | 2 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 6 خواهم خواند 8 ناشر بان شابک 9786226414524 تعداد صفحات 128 تاریخ انتشار 1399/12/24 نسخههای دیگر نشر بان توضیحات کتاب بورخس و اورانگوتان های ابدی، نویسنده لوئیس فرناندو وریسیمو. لیستهای مرتبط به بورخس و اورانگوتان های ابدی Danesh 1402/12/26 کتابای ۱۴۰۲ 20 کتاب ۱۴۰۲... سالی که دانشجو شدم:))) پر فراز و هبوط! از پشت کنکور تا دانشگاه فرهنگیان چند تا کتاب فاصله بود، اما از اینجا تا مقصد اصلی چند کتاب؟ چند تا کتاب دیگه بخونم آدم میشم؟ به قول امام (ره) ، خدایا مارا آدم کن 1 20 پستهای مرتبط به بورخس و اورانگوتان های ابدی بهخوان 1400/12/28 بهترین کتابی که در سال 1400 خوانده اید، چه بوده است؟ انتخاب های نویسندگان نامدار ایرانی! 1 27 احسان رضایی 1400/12/25 آقای بورخس عزیز 1 18 احسان رضایی 1400/11/18 با حضور افتخاری عالیجناب بورخس 0 7 یادداشتها محبوبترین جدیدترین محمدامین اکبری 1401/4/9 به نام او من و خیلیهای دیگر عاشق خورخه لوئیس بورخس هستیم. بهشخصه کتاب یا مقالهای نیست که در آن نشانی از بورخس باشد و کنجکاوی مرا برنیانگیزد و مرا مجبور نکند که آن را تهیه کنم و بخوانم. کتاب «بورخس و اورانگوتانهای ابدی» هم از این قاعده مستثنا نبود. یک نویسنده برزیلی که شیفته بورخس است داستانی جنایی نوشته که بورخس یکی از شخصیتهای اصلی آن است. داستان بهمانند نوشتههای خود بورخس ساختاری لابیرنتگون یا هزارتومانند دارد، در واقع یک داستان وفادارانه به سبک بورخس و علایق ادبی و غیرادبیش (مانند اسطوره، نشانه شناسی و ...). و انصافاً نویسنده شرمنده مراد خود نشده و داستانی قابل قبول ارائه کرده است. رمان «بورخس و اورانگوتانهای ابدی» ساختار بدیعی دارد. لوئیس فرناندو وریسیمو نویسنده برزیلی رمان، نویسنده و مترجمی برزیلی و آلمانیالاصل به نام وگلشتاین را خلق میکند که او هم شیفته بورخس است و داستانی از او را در جوانی ترجمه کرده و چیزی بر داستان افزوده که نویسنده آرژانتینیِ معروف را خوش نیامده است، بعد از این قضیه او به بورخس نامههای زیادی مینویسد که همگی بیجواب میماند تا اینکه بیست و پنج سال بعد از ترجمه آن داستان در جریان نشستی درباره آثار ادگار آلن پو (از بنیانگذاران ادبیات جنایی) در بوینس آیرس با نویسنده محبوبش بورخس روبرو میشود، و بهواسطه قتلی که در یکی از روزهای این نشست رخ میدهد، رابطه صمیمانهتری با او پیدا می کند و با همدیگر به حل معماهای این جنایت میپردازند. رمان هفت فصل دارد. وریسیمو در پنج فصل اول از زبان وگلشتاین به شرح وقایع میپردازد در فصل بسیار کوتاهِ شش با نامهای از وگلشتاین به بورخس روبروییم که در آن از نویسنده محبوبش میخواهد که او فصل آخر را بنویسد، فصلی که معماها در آن حل میشود و نتیجهگیری نهایی انجام میپذیرد فصلی که بسیار خوب و شگفتانگیز نوشته شده است. وریسیمو بهخوبی توانسته در قالب بورخس فرو برود و داستانش را به پایان برساند. و طنز قضیه این است که آیا این رمان داستانیست به قلم وگلشتاین و بورخس یا داستانیست نوشته وریسیمو با شخصیتهای وگلشتاین و بورخس؟ اصلا قتلی رخ داده است؟ نشستی درباره آلنپو برگزار شده است یا نه؟ و این یعنی همان ساختار هزارتومانندِ بورخسی که وریسیمو بهخوبی از پسش برآمده. ولی نمی دانم که من بهعنوان یک بورخسدوستِ دیگر در معرفی این رمان موفق عمل کردم یا نه؟ :) 1 13 Danesh 1402/7/13 اصلا جالب نبود:/ با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود. 1 13