خورشید را بیدار کنیم ادامه کتاب درخت زیبای من است. زه زه ۵ ساله که در کتاب قبلی زندگی دردناکی داره حالا تبدیل به نوجوانی شده که هنوز خیال پردازه،سعی می‌کنه خورشید درونش رو به کمک دوست‌های خیالیش روشن کنه، زه‌زه‌ی نوجوان تمام سعیش را می‌کنه که درست زندگی کنه ولی خیلی اطرافیانش نمی‌تونن درکش کنند زه زه نوجوان همچنان معصوم ،پاک و غمگینه. 
هنوز هم زه زه رو با تمام وجود دوست دارم کاش از این کتاب هم فیلم ساخته می‌شد هرچی گشتم چیزی نبود بعد از یک استراحت یک روزه سراغ جلد سوم میرم که بزرگسالی زه زه هست
        

          هر چقدر که بزرگ تر میشیم رویاهامون و تمام خیال‌های کودکی هامون رو ترک میکنیم ولی همیشه خاطره ی شیرین اونها همراه ما میمونه.
خورشید را بیدار کنیم ،داستان شیرین و دوست داشتنی پسر بچه ای شیطون است که دوستان خیالی اون  قراره خورشید امید رو  در دلش زنده کنند و اون رو برای دنیای بزرگسالی آماده کنند .
  
        

          "چرا در زندگی مقدر بود که همه چیز برود؟ زه‌زه، خیلی ساده: برای این که متولد شدن یعنی رفتن. رفتن از همان ساعت اول. از همان لحظه‌ای که انسان شروع به نفس کشیدن می‌کند و تو نمی‌توانی با واقعیت زندگی دست و پنجه نرم کنی."