معرفی کتاب قصه قبرستون اثر حسین شرفخانلو

 قصه قبرستون

قصه قبرستون

3.4
12 نفر |
7 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

16

خواهم خواند

11

شابک
9789640021835
تعداد صفحات
306
تاریخ انتشار
_

توضیحات

کتاب قصه قبرستون، نویسنده حسین شرفخانلو.

لیست‌های مرتبط به قصه قبرستون

یادداشت‌ها

          ﷽
همیشه روایت‌های آدم‌ها از آنچه دیده‌اند برای من جذاب بوده،مثل سفرنامه‌ها که یک نفر یک کشور یا شهر دیگر را روایت می‌کند یا خاطرات رزمندگان دفاع مقدس،این افرادچیزهایی دیده‌اند که برای ما شایدفرصت دیدنش کم باشد یا اصلا نباشد! قصه قبرستون روایت دیده‌های نویسنده از جایی‌ست که آنچه او دیده شاید ما اصلا فرصت دیدنش را هم پیدا نکنیم.

آقای شرفخانلو را با کتاب‌های متعددش می‌شناسم،قلمش روان است و جذاب، خواننده را درگیر کتاب می‌کند،تا آنجا که من کتاب شبیه خودش ایشان راسال‌ها پیش ایستاده خواندم!قصه‌قبرستون هم مثل همان کتاب جذاب است،چرا‌که با توجه به شغل نویسنده مشاهداتی داشته از سازمان و مکانی که اسمش را شنیده‌ایم ولی هیچ خبر ازش نداریم برایم بعضی روایت‌ها بُهت آور بود که چرا ما آدم‌ها حتی موقع مرگ هم دنبال سواستفاده از دیگران هستیم یا گاهی خنده دار است روایت ها که چرا باید یک آدم قبل از فوت والدینش دنبال تقسیم ارث و میراث باشند!
        

5

          «قصه قبرستون» مجموعه‌ای از خاطرات حرفه‌ای رئیس آرامستان شهر خوی است. حسین شرفخانلو در این کتاب به‌طور مستقیم و غیرمستقیم به دشواری‌ها، حاشیه‌ها، اتفاقات، تشریفات اداری و قانونی و، به‌طور کلی، مسائل مربوط به شغل خود و همکارانش پرداخته است. فصلی نیز به رویدادهای دوران کرونا و پیامدها و حاشیه‌های این همه‌گیری و تاثیر آن بر فعالیت شغلی نویسنده و همکارانش اختصاص یافته است.

روایت‌ها عمدتاً به زبان طنز نوشته شده است. نویسنده برای پیشبرد روایت از کنایه، مثل، تشبیه و اصطلاحات محلی نیز بهره گرفته است. شرفخانلو در خلال بازگو کردن خاطرات حرفه‌ای خود به مسائل فرهنگی و اجتماعی شهر و منطقه خود نیز اشاره کرده است. استفاده از زبان طنز تا حدی تلخی ذاتی خاطرات مشاغل این‌چنینی را زدوده است. روایت و توصیف با جملات بلند از ویژگی‌های چشمگیر کتاب است که نویسنده در اغلب موارد در پرداخت آنها موفق بوده است.

خواندن کتاب احتمالاً برای علاقه‌مندان به روایت‌های مستند سودمند خواهد بود.

این مرور نظر «شخصی» مرورنویس است.
        

3

        قصه قبرستون، از معدود کتاب هایی هستش که محیط اداره رو به تصویر میکشه. با ریشه ای که خودم در خوی داشتم از خوندن این کتاب وخط روایی و شخصیت هایی که توش توصیف شده بودند لذت بردم. همراه شون بستنی خوردم، از دست یه عده حرص خوردم، دلم به حال مرگ در غربت یه عده سوخت، منتظر بودم ببینم آبدارچی آقای شرفخانلو چه کارهایی میکنه. خلاصه که باهاشون زندگی کردم.
بخصوص اون قسمت صبحانه های اداری که مزه دیگه ای داره غذا توی اداره. به طرز عجیبی واقعیت داره. :)
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

4

          ‌
چند سال قبل، مجله‌ای چاپ میشد به اسم "روایت" که در هر شماره‌‌اش به روایت‌های مختلف درباره یک موضوع می‌پرداخت. شماره‌ی مورد علاقه‌ی من، آنی بود که سراغ پزشکان و بیماران رفته بود و چند روایت از زبان و تجربه‌ی آنها نوشته بود‌. قبلترش کتاب "مورتالیته و جیغ سیاه" را خوانده بودم؛ روایت‌های خانم دکتری از دوران رزیدنتی زنان و قبل‌ترش  کتاب "بگو آآآآآ" و روایت‌هایش از مشاغل مختلف.
این سبک مطالب برایم جذاب بود. روایت‌ آدمها از شغل و موقعیت‌هایی که در آن بوده‌اند. انگار زندگی دیگری را زندگی کنم و در موقعیتی قرار بگیرم که هیچ از آن نمی‌دانستم و در آینده نیز به احتمال زیاد نخواهم دانست.

اخیرا کتابی خواندم در همین حال و هوا. یعنی موضوعی که زیاد درباره‌اش نمی‌دانم و احتمال زیاد، نخواهم دانست. کتابی از زبانِ مدیر یک آرامستان. آرامستانی در یکی از شهرهای مرزی؛ خوی. روایت‌هایی از توقعات آدم‌ها از یک مدیرِ شهری؛ روابط و ساخت‌وپاخت‌های کاری؛ سرنوشت فوت‌شدگانِ غیرایرانی و روایت‌هایی از صاحب عزاها و رفتارهای بعضا عجیبشان.
باید بگویم جملاتِ من و هر معرفیِ دیگری که از این کتاب خواندم، نمی‌تواند جذابیت و تحیر قصه‌های کتاب را به خوبی بیان کند. خودتان باید بخوانید و با بعضی روایت‌ها بخندید، با بعضی بغض کنید، با بعضی چشم‌هایتان گرد شود و با بعضی از شدت عصبانیت بخواهید کتابِ بیچاره را به دیوار بکوبید!
‌
قلمِ نویسنده یا همان آقایِ مدیرِ شهری که از قضا سال‌های قبل وبلاگ می‌نوشت جذاب است، یعنی مخاطب را به دنبال خود میکشد و اگر مثل من، نخواهید آن را فقط زمان‌هایی که همسرتان در حال رانندگی است، بلند بخوانید تا او بشنود، خواندنش به‌جای یک ماه، نهایت دو روزه یا به عبارتی شش ساعته تمام میشود. تنها نکته اذیت‌کننده‌ی قلم، جملاتِ طولانی‌اش است که نفسِ مخاطب تا فعل بیاید و بعدش نقطه بنشیند، بند می‌آید. دقیقا شبیه جمله‌ی بالایی.
البته ویراستاری کتاب نیز، اصلا خوب نیست که امیدوارم در چاپ‌های بعدی اصلاح شود.
‌
خلاصه اینکه اگر می‌خواهید چند ساعتی جایِ یک مدیر آرامستان بنشینید، خواندن این کتاب را از دست ندهید.

کتاب "قصه قبرستون" نوشته‌ی حسین شرفخانلو را انتشارات امیرکبیر در سال ۱۴۰۰ به مبلغ هفتاد هزار تومان، منتشر کرده است.
        

0