یادداشت حامد خسروشاهی

 قصه قبرستون
قصه قبرستو
        قصه قبرستون روایت حسین شرفخانلو است از دیده‌هایش در سال‌های تصدی مسئولیت سازمان آرامستان‌های خوی.
شتری که دم‌در همه خواهد خوابید و دیر یا زود راه همه را به قبرستان خواهد انداخت. پس نحوه مواجهه‌ها با این پدیده به خودی خود می‌تواند جذاب باشد، به خصوص فصلی از این کتاب که درباره دوران کرونا است.
کتاب با این که قرار است روایتگر نحوه مواجهه آدم‌ها با مرگ باشد، اما در برخی جاها و مخصوصا در اوایل، به بیان خاطرات اداری می‌گذرد که اگر مکان وقوع را از آرامستان به مثلا اداره اقتصاد و دارایی تغییر دهیم فرقی به‌حال اصل ماجرا نمی‌کند. ایکاش تغییری در فصل‌بندی می‌شد و ریتم کند ۱۰۰صفحه اول با برخی فصل‌های انتهایی جابجا می‌شد. فصل آخر، بهترین فصل کتاب است از نظر من.
هرجا و در هر شغلی هستید حتما روایت جذابی دارید از شغلتان. کاش بنویسید و بگوئید.
      

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.