لیست‌های کتاب

شرلوک هلمز : اتود در قرمز لاکینشانه چهاردرنده باسکرویل

محبوب‌ترین کاراگاه جهان، شرلوک هولمز

13 کتاب

پوآرو با آن سبیل قشنگ و مرتب،‌ آداب‌دانی و احترامش به دیگران، با آن سبک‌ زندگی تر‌و‌تمیز شاید دومین یا سومین کاراگاه محبوب جهان باشد(تازه شاید)، اما شرلوک هولمز با آن یک‌دندگی و خودنمایی، در کنار شلختگی‌های گاه‌و‌بیگاه، تغییر قیافه‌ها و پرسه‌زدن‌هایش و استدالال‌های فوق منطقی‌اش که حال آدم را میگرد و حس نفهمیدن را القا میکند، بی شک محبوب‌ترین کاراگاه جهان است. هولمز انسان‌ معمولی نیست، زیادی بی‌احساس و زیادی عقل‌مند، مغزش مثل ساعت سوییسی کار میکند و یک در هزار خطا میکند، اما همین آدمی که از دیگران فاصله‌ گرفته و رفیقی جز دکتر واتسون عزیز ندارد(واتسون برای من یکی که عزیز است.) چنان خوانندگان را شیفته‌ی خود کرده بود که وقتی کانن دویل نویسنده‌ی داستان های هولمز پایانی بر ماجراهای او‌ و ضد قهرمان معروف کتابهایش، موریارتی(که دست‌کم از شرلوک ندارد، همان هوش و فراست را دارد، فقط در جهت منفی از آن استفاده میکند)نوشت، ملت( ملت انگلستان سال ۱۸۹۳،این حدودا و ناشران البته) درخواست کردند که جان عزیزت شرلوک دوباره برگرده و داستان‌هاش تموم نشه... جالب است دویل مدرک پزشکی داشته(یعنی جدی جدی دکتر بوده) و شخصیت شرلوک هولمز را هم از یکی از اساتیدش به نام جوزف بل وام گرفته بود. فهرست زیر تمام داستان‌های بلند و کوتاهی ایست که سر آرتور کانن دویل با محوریت شخصیت هولمز نوشته است. ۱. داستان‌های بلند اتود در قرمز لاکی نشانه‌ی ۴ تازی بسکرویل(خاطرات واتسن) دره‌ی وحشت ۲.داستان‌های کوتاه چاپ هرمس رسوایی در بوهم برق‌نقره‌ای جعبه‌ی مقوایی سیمای زرد(شامل اخرین داستان هولمز و موریارتی) عینک دور طلایی( داستان بازگشت هولمز) سه دانشجو یا خون‌آشام ساسکس مردان رقصان سرباز رنگ‌پریده حلقه ی سرخ ۳. نام مجموعه‌های داستان کوتاه در چاپ انگلستان ماجراهای شرلوک هولمز، خاطرات شرلوک هولمز، بازگشت شرلوک هولمز، پرونده‌های شرلوک هولمز و آخرین تعظیم. ۴. کتاب‌ها برمبنای سال‌چاپ در انگلستان اتود در قرمز لاکی ۱۸۸۷ نشانه‌ی ۴ ۱۸۹۰ ماجراهای شرلوک هولمز( ۱۱ داستان کوتاه) ۱۸۹۱ خاطرات شرلوک هولمز( ۱۲ داستان کوتاه) ۱۸۹۲ وقفه‌ای طولانی و درخواست نوشتن مجدد داستان ها تازی بسکرویل ۱۹۰۱ بازگشت شرلوک هولمز(۱۲ داستان کوتاه) ۱۹۰۳ آخرین تعظیم(۶ داستان کوتاه) ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۷ در هنگام نوشتن این کتاب دره وحشت ۱۹۱۴ پرونده‌های شرلوک هولمز (۱۱ داستان کوتاه)۱۹۲۱ ۵. متاسفانه داستان های کوتاه به صورت پراکند توسط هرمس چاپ شدن. رسوایی در بوهم،برق نقره‌ای،جعبه‌ی مقوایی،سیمای زرد(دو کتاب ماجراها و خاطرات) حلقه‌ی سرخ(اخرین تعظیم) عینک دور طلایی،سه دانشجو(خون آشام ساسکس)،مردان رقصان،سرباز رنگ‌پریده(دو کتاب بازگشت و پرونده‌ها) اگر هولمز محبوب ترین کاراگاه جهان نیست، ده‌ها اقتباس داستانی و سینمایی از این شخصیت بیهوده خلق شده!!! اگر شرلوک هولمز نه! پس کی؟!

21

قصه های همیشگی؛ طلسم آرزوخاطرات یک گیشاهری پاتر و زندانی آزکابان

آنچه در سال کتابی من گذشت...

15 کتاب

در این قسمت(۱۴۰۳) آغاز بهار با پایان کتاب خاطرات یک گیشا،همراه بود.بعد کتاب اول مه‌زاد و هری پاتر تمام شد، اولین کتاب آوینیون که خیلی سخت و سنگین بود. فداکاری مظنون ایکس، همون اوایل سال شروع شد، بعد مه‌زاد که تا خرداد ماه طول کشید، بعد ادامه‌ی هری‌پاتر با سرعت ۱.۲۵ تا تمام شود. دو ماهی کارم شده بود شنیدن هری پاتر خسته از این همه هری، برای بار اول قصه‌های همیشگی را شنیدم، اردیبهشتی بود که اصلا بهشتی نبود، اما گذشت، من برای این که بگذرد باز چنگ انداختم به هری. چند تایی نمایشنامه خواندم، داشتم میفهمیدم که نمایشنامه در سلیقه‌ام نیست، اما هنوز داشتم میفهمیدم وطول کشید تا واقعا فهمیدم. خواندم چگونه یک نماز خوب بخوانم و نرفتم نمایشگاه، کتاب های نمایشگاه که رسیدن دستم، شروع کردم به خواندن.داستانک های ادواردو آنیلی را یک روزه تمام کردم، ۳۱ اردیبهشت، یو نسبوی عزیز با خورشید نیمه شب در حدود ۵ روز. شروع کتاب دوم مه‌زاد در خرداد و پایانش دی ماه.جنایی خواندم، جنایی، معمایی، کاراگاهی، قدیمی، جدید،با چه تنوعی خواندم. باشگاه گپ خرداد تاسیس شد، اول سیاه دل خواندیم و من برای چندمین بار خواندم و مو را باز ملاقات کردم. دوباره حکایت دو شهر و قصر ابی را خواندم(البته چندباره) تیر ماه که شد هری پاتر کسلم کرده بود و تمام نمیشد، وای از شاهزاده‌ی دورگه که شده بود دفتر خاطرات اسمش رو نبر. مرداد و بلاخره یادگاران مرگ و البته طلسم سیاه دل با باشگاه، همراه معمای اقای ریپلی که هنوز هم نمیدانم چرا دوستش داشتم‌(عملا هیچی نداشت) هری پاتر در نهایت مرداد ماه پرونده‌اش بسته شد، اما برای من آن داستان جادویی نشد، که نشد. شهریور ماه جین ایر بود، دنبال کردن سفرم به نارنیا، دیزی دارکر، شروع سفر به جهان پهناور با مهدی میر کیانی و تن‌تن. مرگ سیاه دل و بسته شدن پرونده‌ی اولین مجموعه‌ی باشگاه. سلام  به اگاتا کریستی در شهریور با ساعت ها. پرنده به پرنده‌ی آوینیون و وارد شدن به ماه مهر همراه شرلوک هولمز و مگره، گذری بر ادبیات روسی که دوستش ندارم با سعادت زناشویی، ارازل و اوباش و زامپیشی‌ها، شروع همیشه‌ یک نفر دروغ میگوید، آلیس فینی. قصه‌های همیشگی با باشگاه شروعش از شهریور ماه، ادامه‌اش تا اذر ماه،و پایان ‌های جذابش. آه کالفر خدای پایان های جذاب. باز هم کریستی، مهدی میرکیانی و تن‌تن. با کریستی و قتل شیطان وارد ابان شدم و همون فرمون مهر ماه رفتم جلو، کریستی، میرکیانی و تن‌تن و البته قصه‌های همیشگی. شروع خواندن چغر بد بدن، شیمی ترکیبات طبیعی، برای تلطیف فضا آن شرلی، یه کم زبان انگلیسی.شروع اخرین نبرد و با همین وارد آذر شدم. آذر از چای و خیال خواندم، با باشگاه ارباب حلقه‌ها رو شروع کردم. سرم شلوغ بوده، کم کتاب خواندم.البته اخرش آناتومی داستان رو تموم کردم. با تن‌تن و کریستی رفتم دی ماه، یه ملاقات با شرلوک، سری به امپراطور فرانسه و دزیره کلاری زدم. با رفقای نوجوون ایکه‌باگ خواندم و اینطوری نوجووانانه رفتم به استقبال بهمن. بهمن فصل ارباب دزد ها و چرخ وفلک جادویی بود. فصل ارباب حلقه ها و دو برج، فصل قول و عجب قولی خواندم. سر شلوغی و آمادگی کنکور و خواندن آن چغر بد بدن. قول ۲۹ بهمن تمام شد. با مهدی میر کیانی و بازگشت پادشاه اسفند رو شروع کردم، تو راه برخوردم به مومو و چه قدر از هم نشینی کنارش لذت بردم، با کاراگاه مونک و کمسیر کوگل بلیتس پرونده حل کردم، بعد از مدت ها شعر خواندم... همین حالا ۳۰ اسفند پرونده ی ارباب حلقه ها را بستم و پادشاه بازگشته است...

11

قصر آبیریلا در اینگل سایدآنی شرلی در خانه رویاها

عاشقانه‌های کلاسیک بخش چهارم قصر آبی در سایه‌ی آنه

20 کتاب

اثرگذار و گرم در سرمای کانادا، ال.ام مونتگومری امکان ندارد اسم آنه‌شرلی را نشینیده باشید، اگر هم نسل من باشید، تکرار غریبانه‌ی روزهایت چگونه گذشت را به یاد دارید، اگر جوان‌تر باشی احتمالا تا حالا آهنگ careless whisper جرج مایکل را شنیده اید، یه کم جوانتر احتمالا اسم‌ دره‌ی سبز به گوشتان آشنا باشد، خلاصه امکان ندارد به نحوی آنه‌شرلی دختر موقرمز ککی‌مکی که به گرین گیبلز می‌آید و همدم متیو و ماریلا کاتبرت میشود، به پست‌تان نخورده باشد. لوسی ماد مونتگومری نویسنده‌ی محبوب آن‌شرلی بیش از ۱۵ اثر شناخته شده و تعداد متعددی اثر کوتاه ناشناخته متولد کانادا و جزیره‌ی پرنس‌ادوارد است. بله همان پرنس ادواردی که میشناسید، در شارلوت تون به دانشگاه رفته، معلم شده و بعد در نوا‌ اسکوشا شروع به تدریس کرده و‌ بعد در جزیره معلم شده. همه‌ چیز برای شما آشنا نیست، شما آنه، یا خانواده‌ی کینگ را در وجود او‌ نمیبینید... زمان انتشار اولین کتابش «۱۹۰۸» آنه‌شرلی در گرین گیبلز ۳۴ سال داشت اما محبوبیت آنه انقدر زیاد بود که با همان کتاب به نویسنده‌ای سرشناس بدل شد و داستان آنه تا سال ۱۹۲۱ ادامه یافت. بعد از آنه، مونتگومری نوشتن امیلی را آغاز کرد اما هرگز محبوبیت آنه‌شرلی نصیب امیلی نشد. مجموعه‌ی دختر قصه‌گو یا همان قصه‌های جزیره و کیلْمِنی را در میانه‌ی نوشتن مجموعه‌ی آنه‌شرلی نوشت و بعد از امیلی شروع به نوشتن قصر آبی کرد، که معروف‌ترین داستان تک‌جلدی او و یکی از بهترین‌های عاشقانه‌های کلاسیک است. شاید اکثر کسانی که این‌مجموعه‌ها را خوانده‌‌اند موافق باشند که‌ نوعی لطافت و حس دلپذیر و گرم را میتوان از کتاب دریافت کرد. توصیفات جادویی و سحرانگیز مونتگومری همراه داستان پر‌فراز و نشیب اما به غایت ساده و خودمانی، مملو از روزمرگی و اشتیاق برای زیستن ویژگی‌های جدانشدنی آثار او هستند که‌ کم‌و‌بیش در هر کتابی پیدا میشوند. مونتگومری طبیعت را به شکلی تصویر میکند که گویی در یک نقاشی قدم میزنید با همین‌ تبحر و توانایی او زادگاهش، جزیره‌ی کوچکی در ساحل شرقی کانادا در خلیج سنت لارنس را به ما شناسانده است. میدانیم ساحل ماسه‌ای زیبایی دارد، پر است از رودها و جویبارهای کوچک، میدانیم بهارش چگونه است، زمستانش چگونه است، میدانیم پرنس ادوارد کجاست. غروبش را دیده‌ایم، بادهای سردش را حس کرده‌ایم، در ساحل ماسه‌ای نرمش قدم زده‌ایم و میان درختانش به گردش رفته‌ایم، تصویر مونتگومری چنان زنده‌است که‌ گویی انجا بوده‌ایم. مونتگومری چنان بر فرهنگ و‌ هویت کانادا اثر گذاشت که از پادشاه جرج پنجم نشان افتخاری دریافت کرد، تنها عضو‌زن انجمن هنری سلطنتی بریتانیا و دارای مقام سلطنتی بود.خانه‌هایش در انتاریو(که در حال حاضر‌موزه‌ی لوسی ماد مونتگومری نام دارد) و در زمین های اطراف گرین گیبلز در خود جزیره‌ی پرنس ادوارد اماکن ملی هستند، در سال ۱۹۷۵ تمبری به یادش چاپ شد و پارکی در تورنتو به نام‌ اوست. متاسفانه مونتگومری هم زندگی شادی را تجربه نکرد و در نهایت بر اثر ایست قلبی درگذشت، البته عده‌ای اعتقاد دیگری دارند، هر چه باشد او سرمای کانادا را برای چندین نسل به گرمایی تبدیل کرده که هنوز منتشر میشود. او شخصیت هایی ساخته که هنوز بعد از گذشت نیم قرن از زمان مرگش و بیش از ۱۰۰ سال از زمان انتشار اولین رمانش در یادها زنده هستند. اثرگذار، گرم و دلنشین مثل مونتگومری... قصر آبی قصر آبی داستان ولنسی استرلینگ است(باز هم اثری از خود مونتگومری)شخصیتی رویاپرداز و شوخ‌و شنگ که میان فامیل خشک و سنتی گرفتار در ارزش های پوچ و پوشالی زندگی آرام و یکنواختی را سپری میکند. مونتگومری در قصر آبی رمانی سحر انگیز خلق کرده البته نه از نظر شخصیت که از نظر وقایع و رویداد ها به طوری که هنوز قصه ای تمام نشده قصه ای دیگر آغاز شده... او با قرار دادن ولنسی در محیطی که اجازه ی ظهور و بروز استعداد ها را از او گرفته شده، جایی که کوته‌فکری افراد خانواده مثل حصاری به دور او پیچیده شده،‌ راه رهایی را نشان میدهد، ولنسی میخواهد هر طور که میل دارد زندگی کند. در پی این تصمیم ولنسی میفهمد نه میشود به میل دیگران و نه فقط به میل خود زندگی کرد. او تعادل را در زندگی پیدا میکند و آنگاه زندگی به کامش میشود‌. قصر آبی داستان پیدا کردن راه در میان بیراهه هاست. داستان خطر کردن ،رها کردن ،یافتن داستان فهم و درک عمیق از زندگی... ولنسی و قصر آبی او را دوست دارم اول به خاطر سادگی و متانتی که ولنسی از گذشته اش به ارث برده از همان محیط خشک خانه و دوم به خاطر جسارتی که آینده نصیبش میکند. بخوانید و در دنیای ولنسی غرق شوید. اصول و عقاید درست را بشناسید به اصول و عقاید پوچ پشت پا بزنید و جسارت تجربه های جدید داشته باشید. بیاموزید درست و غلط چیست. آنگاه مثل ولنسی زندگی کنید در کمال لذت و آرامش.

21

دزیرهربکادزیره

عاشقانه های کلاسیک بخش سوم تک ستاره‌های پر فروغ

5 کتاب

نویسندگانی هستند که اگر چه اثاری خلق کرده اند اما گویی یک اثر بیشتر ندارند، این اثر چنان خاص و متفاوت بوده که خودش و نویسنده‌اش را جاودانه کرده. در داستان‌های کلاسیک عاشقانه ربه‌کا و دزیره در این دسته هستند. آثاری که چون تک ستاره‌ای درخشان در آسمان آثار این نویسنده همه چیز را تحت تاثیر قرار می‌دهد. ربه‌کا دافنه دو‌موریه بیش از ۲۰ داستان، چندین مجموعه داستان کوتاه و چند اثر ناداستان دارد، سعی کنید نام یکی را به خاطر آورید، بله، ربه‌کا اثری که دوموریه را جهانی کرده است.برای عاشقان رمان های کلاسیک ربه‌کا یک شاهکار است. دو ویژگی ربه‌کا است که آن را متمایز میکند. 1-توصیف صحنه و ویژگی ‌های آن به طوری که دوموریه را استاد این فن می‌خوانند. دوموریه آن قدر در گفتن جزئیات وسواس دارد که گاهی حوصله ی آدم سر می‌رود اما تصویری که در پی توصیفات ساخته می‌شود فوق‌العاده است. برای همین مجذوبت می‌کند. 2- شخصیت های ربه‌کا در ابتدا ناشناخته هستند. حتی خانم دوینتر اسم ندارد او فقط خانم دوینتر است....ربه‌کا و ماکسیم هم به اندازه ای که باید تعریف نمی‌شوند.به نظر می آید دوموریه دوست ندارد اول شخصیت هایش را معرفی کند بعد قصه را تعریف کند. این مرموز بودن بسیار به جذابیت کتاب می افزاید. نکته ی جالب دیگر کتاب تناقض عجیب و جالبی است. اسم کتاب، داستان و تعریف شخصیت ها حول ماکسیم و نه خانم دوینتر باعث شده کتاب در تناقض عجیب و غریب اما جالبی قرار بگیرد.(مطلب کمی مبهم است اما خوانندگان کتاب می‌دانند چه می‌گویم و توضیح بیشترش برای دوستان حساس به خطر افشا ناخوشایند خواهد بود.) ربه‌کا اثر درخشانی است که دو اقتباس سینمایی از آن میشناسم. یکی کلاسیک و ساخته ی هیچکاک ، یکی مدرن تر و هر دو جذاب هستند. دزیره رمان هایی که منطبق بر تاریخ باشند و کمترین تخیل نویسنده در آنها دخیل باشند واقعا که شگفت انگیز هستند. آن ماری سلینکو اتریشی بود در بحبوحه‌ی جنگ‌ جهانی دوم اول پناهنده‌ی دانمارک و بعد هم سوئد شد، رمان اولش را کسی نمیشناسد اما آخرین رمانش، سرگذشت ملکه‌ی سوئد برای همه آشناست. دزیره دزیره در میان کلاسیک های عاشقانه شاید متفاوت ترین آنهاست،چون به شکل عجیبی به تاریخ دو کشور پیوند خورده است. تاریخ امپراطوری فرانسه کمی پیش و پس از زمان سلطنت ناپلئون و تاریخ سلطنت سوئد از طریق شخصیتی به نام دزیره کلاری دختر یک تاجر ابریشم. شخصیت‌هادر دزیره ما بازای حقیقی دارند و همه را می‌شود در تاریخ دو سرزمین رهگیری کند. همپای داستان های عاشقانه و جریان حاکم بر رمان های کلاسیک، ما در دزیره شاهد اطلاعات تاریخی درست ،اوضاع و احوال اجتماعی آدم ها و اوضاع سیاسی دو کشور نیز هستیم. دزیره، ناپلئون و ژان انقدر خوب‌ در کنار هم قرار گرفته و قصه را روایت می‌کنند که تصویر این زندگی‌ در تمام آن لحظات به خواننده القا میشود‌ و شیرینی ها و تلخی های زندگی‌ دزیره خواننده را تا آخرین صفحه همراه خود میکند. از این دست تک ستاره ها میشناسید...

28

جیب پر از چاودارده بچه زنگیجنایت خفته

ملکه ی جنایت:آگاتا کریستی

31 کتاب

ویرایش،با تشکر ازAmaryllis@ لیست تمام آثار آگاتا کریستی. جالبه بدونید خانم کریستی آثار عاشقانه هم نوشته که البته با نام مستعار چاپشون کرده... تعدادی را خودم‌خوندم که توضیح مختصری دارن بقیه را نخوندم و صرفا نام انگلیسی اثر و ترجمه ی فارسی اش را نوشتم.تعدادی هم داستان کوتاه هستند که باز هم قید شده.کریستی یک کتاب هم به نام دریاسالار شناور داره که با همکاری انجمن کاراگاهان نوشته. اثار عاشقانه کریستی با نام مری وستمکوت، که احتمالا ترجمه هم ازشون پیدا نکنید.چون چندان مورد توجه خوانندگان نبودن.. ۱.نان غول پیکر ۲.پرتره ی نا تمام ۳.غایب در بهار ۴.گل رز و درخت سرخدار ۵.دخترِ دختر ۶.زحمت اما صرفا برای عاشقان دنیای جنایت، ۱.ماجرای اسرا امیز در استایلز ۲.دشمن مخفی(دشمن پنهان) ۳.قتل در زمین گلف ۴.مردی در لباس قهوه ای ۵.راز دودکش ها(قضیه ی نامه های عاشقانه) ۶.قتل راجر اکروید،یکی از متفاوت ترین اثار کریستی. ۷.چهار بزرگ(چهارغول بزرگ) ۸.راز قطار آبی ۹.راز هفت ساعت ۱۰.قتل در خانه ی کشیش،اولین حضور خانم مارپل. ۱۱.راز سیتافورد ۱۲.خطر در خانه ی آخر ۱۳.لرد اجورد می‌میرد ۱۴.قتل در قطار سریع و السیر شرق،بهترین اثری که تا به حال خوانده ام. ۱۵.چرا از اوانز نپرسیدند ۱۶.تراژدی در سه پرده ۱۷.مرگ‌در میان ابرها ۱۸. قتل‌های A.B.C(قتل های الفبایی) ۱۹.قتل در بین النهرین ۲۰.ورق ها روی میز(شیطان به قتل می‌رسد) ۲۱.شاهد خاموش ۲۲.کریسمس پوآرو(جنایت در کریسمس) ۲۳.ملاقات با مرگ ۲۴.و آنگاه هیچ‌کس نماند(ده بچه ی زنگی) ۲۵.سرو غمگین ۲۶.یک،دو،سگک کفش من(جنایت های میهن پرستانه) ۲۷.شیطان زیر‌آفتاب(شرارتی زیر آفتاب) ۲۸.ان یا ام؟ ۲۹.جسدی در کتابخانه ۳۰.پنج خوک‌کوچک،بازخوانی یک‌جنایت قدیمی توسط هرکول پوآرو ۳۱.انگشت متحرک(دست پنهان) ۳۲.به سمت صفر(به طرف صفر) ۳۳.جنایت خفته،بازخوانی یک جنایت قدیمی با حضور خانم مارپل ۳۴.اعلام یک قتل ۳۵.گناه مضاعف«داستان کوتاه» ۳۶.مرگ در پایان می‌آید(و سرانجام مرگ) ۳۷.حفره(قتل در تعطیلات) ۳۸.سیانور درخشان(نوشابه با سیانور) ۳۹.سگ شکاری مرگ(شاهدی برای دادگاه) ۴۰.اقای کوئین مرموز«داستان کوتاه» ۴۱.آینه ی سرتاسر ترک برداشته ۴۲.فیل ها به یاد می‌آورند ۴۳.به بغداد آمدند ۴۴.موج سواری ۴۵.گربه ای در میان کبوتران(گرگ در لباس میش) ۴۶.مرگ بر روی نیل ۴۷.جیبی پر از چاودار ۴۸.مقصد نا معلوم ۴۹.در هتل برترام ۵۰.شب بی پایان ۵۱.حماقت مرد مرده(شکار قاتل) ۵۲.ماجرا های پارکر پاین(خانه ای در شیراز)«داستان کوتاه» شامل ۱۲ داستان کوتاه با حضور شخصیت پارکر پاین. ۵۳.تله موش«نمایشنامه» ۵۴.نخستین پرونده های پوارو«داستان کوتاه» ۵۵.مصیبت بیگناهی ۵۶.دختر سوم ۵۷.معمای کارائیب ۵۸.سوزش سر انگشتان ۵۹.سیزده معما«داستان کوتاه» ۶۰.خانه ی کج(خانه ی وارونه) ۶۱.مرگ‌خانم مک‌گینتی ۶۲.پس از تشییع جنازه ۶۳.چشم بندی ۶۴.قتل در مجتمع مسکونی(جنایت در شب آتش بازی)«داستان کوتاه»،شامل سه داستان از پوآرو ۶۵.هیکوری دیکوری داک(قتل در خوابگاه دانشجویی) ۶۷.الهه ی انتقام ۶۸.پرده ۶۹.تحقیقات پوآور«داستان کوتاه» ۷۰.اسب رنگ پریده(مرکب مرگ) ۷۱.ساعت ها ۷۲.جشن هالووین ۷۳.مسافری به فرانکفورت ۷۴.پوستر سرنوشت(دروازه ی سرنوشت) ۷۵.قطار ۴:۵۰ پدینگتون ۷۶.شرکا در جنایت(شرکای جرم)«داستان کوتاه» ۷۷.رمز و راز لیسترودیل(اواز قو)«داستان کوتاه» ۷۸.مشکل در خلیج پولنسا«داستان کوتاه» ۷۹.روشنایی ماندگار«داستان کوتاه» ۸۰.دوازده خان هرکول«داستان کوتاه» ۸۱.ماجرای پودینگ کریسمس(رویا)«داستان کوتاه» ۸۲.سه موش کور«داستان کوتاه» ۸۳.راز رگاتا(راز مسابقه ی قایق رانی)«داستان کوتاه» ۸۴.پرونده اخر خانم مارپل«داستان کوتاه» ۸۵.قتل آسان است و پایان ضمیمه ی کتاب ها باشه برای بعد...

125

فرار از شوروی (تن تن در سرزمین شوراها)تن تن در آمریکاتن تن در کنگو

تن‌تن‌،‌کاپیتان هادوک و دوستان

24 کتاب

هرژه متولد بلژیک در سال ۱۹۲۹ دست به‌‌ خلق شخصیتی زد که تا سالها برای نسل نوجوان نمادی از ماجراجویی بود. شاید برای اولین بار پای کمیک استریپ( داستان مصور) به کتب چاپی باز شد و گروهی را شیفته‌ی خودش کرد. کتاب های ابتدایی تحت تاثیر روحیات حاکم بر جامعه‌ی آن زمان رنگ و بوی نژادپرستانه داشتند(تن‌تن در شوروی)اما هرژه انتقادات وارده را پذیرفت و لحن کتابهایش کم‌کم به سمت پیام های بشر‌دوستانه رفت(گل آبی)و تن‌تن تبدیل به شخصیتی دوست داشتی و محبوب شد. به مرور زمان هرژه که آموزشی برای نقاشی و کارتون ندیده بود در تصویر سازی هم پیشرفت کرد و کتاب ها به کیفیتی مطلوب رسیدند. هرژه قبل از پایان کتاب هنر الفبا مرد و بنا به وصیت او هیچ کس اجازه ندارد داستان جدیدی از این شخصیت محبوب و دوستانش خلق کند. آخرین کتاب توسط بنیاد هرژه تکمیل و روانه ی بازار شد تا تن‌تن برای همیشه از دنیای خبرنگاری خداحافظی کند. جالب است که با وجود تن‌تن، حماقت های دوپون و دوپونت، تورنسل که همیشه گیج میزند و‌ کاستافیوره‌ی مغرور و خوش صدا!، محبوب ترین شخصیت، کاپیتان دمدمی مزاج و پرخشگری است که ازقضا بهترین دوست تن‌تن هم هست(میلوی با‌وفا ناجی همیشگی، فراموش نشده خیالتان راحت). کاپیتان هادوک که حضورش و طنازی گاه‌و‌بی‌گاهش، شیرینی مجموعه را صد چندان میکند. تن‌تن ،هادوک و دوستان در قصر مولینسار(مارلین اسپایک)، خاطرات شیرینی برای نسل من ساخته که فراموش کردنش ممکن نیست.... شما را به این تجربه‌ی شیرین و جذاب دعوت میکنم...

27

مهمانی شکارآپارتمان پاریسفهرست مهمانان: رمان

لوسی فولی، یک روایت و چند راوی

3 کتاب

لوسی فولی نویسنده‌ی جوان بریتانیایی که از سال۲۰۱۵ به داستان نویسی پرداخته و سه کتاب اخیرش «مهمانی شکار؛۲۰۱۹»،«فهرست مهمانان؛۲۰۲۰»و «آپارتمان پاریس؛۲۰۲۲»در صدر پر فروش های نیویورک تایمز بوده اند. احتمالا خواننده با اولین برخورد بگوید که هر سه شبیه به هم هستند که درست هم هست، اما با وجود این شباهت، تفاوت هایی نیز وجود دارد. علت این شباهت سبک‌ لوسی فولی در تعریف روایت است،فولی یک روایت را از زبان چند راوی تعریف میکند،درست مثل وقتی که به یک اتفاق از چند زاویه نگاه می‌کنید. برای من این یک ویژگی جذاب است،حالتی سینمایی و فیلم گونه دارد،اطلاعات را اندک اندک اما کامل در اختیار خواننده قرار میدهد،معما طرح میکند و به جا پاسخ میدهد. به علاوه فولی داستان را در دو خط زمانی دنبال میکند، گذشته را آنقدر با خود می‌کشاند تا به زمان حال برسد، من این روایت رفت و برگشتی(یا پینگ پونگی؛اصطلاحی است که خودم برای آن ابداع کرده ام) را خیلی دوست دارم. مهمانی شکار فضایی دوستانه اما خصمانه دارد.فضای تاریک و سرد اسکاتلند به خوبی به داستان کمک میکند تا همه چیز سرد و بی حس روایت شود. فهرست مهمانان فضایی خانوادگی و راز آلود دارد، در جزیره ای تاریک و طوفانی در ایرلند میگذرد که به خوبی با فضای رازآلود همخوانی دارد. کتاب سوم اما متفاوت تر است، در پاریس اما نه در شهری باشکوه و شگفت انگیز،بلکه در پاریس مخوفی میگذرد که شاید آن را نشناسید.کتاب سوم به دلیل همین تفاوت های جزیی و دغدغه ای که مطرح میکند برای من از دو کتاب قبلی جذاب تر بود. لوسی فولی هم خوب توصیف میکند هم شخصیت هایش را تمام و کمال میسازد.برای من توصیفات جذاب و گیرا نقش مهمی در روایت یک کتاب دارد. شما را دعوت میکنم به ضیافت یک روایت و چند راوی با حضور لوسی فولی.

33

غرور و تعصبدنیای سوفیحکایت دو شهر

خاطره ساز و فراموش نشدنی....

8 کتاب

کتاب هایی هست که یادآوری یه چیز هایی هستند.یه دوست،یه لحظه،یه خاطره... یه دوست بهخوانی شخصیت های اطرافش را به کتاب هایی که خونده بود تشبیه کرده بود،متاسفانه چنین توانایی خارق‌العاده ای ندارم و نمیتونم همچین تصور نابی را توی ذهنم بپرورانم، اما کتاب هایی را ‌که نمیخوام هرگز فراموش کنم،اینجا لیست میکنم تا با نگاه بهشون اون خاطره ها و لحظه ها برام تداعی بشه... غرور و تعصب شروع کتابخوانی حرفه ای و بزرگسالانه ی من بود.پا گذاشتن به دنیای بزرگ تر ها و عشق و عاشقی ها،با این کتاب عجیب لذت بخش بود... دنیای سوفی را معلمی که خیلی دوستش داشتم (معلم شیمی دبیرستانم)و باعث شد من یه شیمیست بشم،بهم پیشنهاد کرد...تازه هدیه هم هست. حکایت یا داستان دو شهر هم پیشنهاد معلم زبان آموزشگاهم بود....یادش بخیر...خودم الان مدرسم... کنکوری بودم،مدرسه ها تعطیل بود...یادمه خوابیده بودم پای مبل و کتاب سیاه دل و هل داده بود زیر مبل هر وقت کسی حواسش نبود که چی میخونم ،میکشیدمش بیرون و به جای خیلی سبز زیست شناسی،سیاه دل میخوندم... به خاطر شاهزاده و گدا تا سه صبح بیدار موندم و با تشر های مامان خوابیدم.آخرش تموم نشد... هدیه گرفتن کتابی مثل کلیله و دمنه چیزی نیست که خاطره اش فراموش بشه،اونم در نوجوانی... از مزایای داشتن دوست کتابخوان،کتاب کادو گرفتنه.بر باد رفته کادو بود،با یک کاغذ کادوی مشکی ِسربی ِقلبی، دوستم برام یادداشت نوشت،میخواستیم اندِ باکلاسی باشه،کاغذ کادوش شبیه مجلس عزا شد.... یک‌ماهه خوندمش... خون بر برف که تازگی خوندمش ،تجربه ی خاص و عجیبی بود،کتاب صوتی،از اون کتاب هایی که دوست دارم چاپی اش رو توی کتابخونه ام داشته باشم،گل خشکی لا به لای صفحاتش بزارم و گاه گاهی دستی به جلدش بکشم و خاطراتم را زنده کنم.

33

داستان دو شهرآرزوهای بزرگراز ادوین درود

چارلز دیکنز،خالق دنیاهای تاریک و دوست داشتنی

13 کتاب

شاید گفتن من از دیکنز ،پر گویی باشد.تا به الآن فقط داستان دو شهر و آرزو های بزرگ را از او خوانده ام.اما کم و بیش از خلال فیلم ها و داستان ها دنیایش را میشناسم.لااقل برداشت خودم از دنیای دیکنز را مینویسم. دنیاهایی که دیکنز خلق میکند سرد،تاریک اما دوست داشتنی است.اغلب شخصیت ها از وجاهت اجتماعی برخوردار نیستند.این اما ظاهر قضیه است.دیکنز هم مثل بسیاری از نویسندگان هم عصر خود سلطه‌ی اصول پوچ حاکم بر عصر ویکتوریایی و سلطنت مآبانه ی انگلستان را نکوهش میکند.در شخصیت های دیکنز این وجاهت و جایگاه اجتماعی نیست که پیروز است بلکه تلاش انسان ها و روح‌والا‌ی آنها که با سجایای اخلاقی پیوند خورده است آنها را به سرمنزل مقصود میرساند. به همین خاطر است که محیط اطراف شخصیت ها زمخت و زننده است ،سرد و بی روح، تا زمینه ی ظهور و‌بروز یک انسان،به معنای واقعی کلمه را فراهم کند. شخصیت هایی مثل سیدنی کارتن در داستان دو شهر،الیور و دیوید در الیور تویست و دیوید کاپرفیلد،آقای اسکروچ در سرود کریسمس،نیکلاس در نیکلاس نیکلبی،ابل مگویچ در آرزوهای بزرگ و حتی نل،دوریت و لویز در کتاب های مغازه ی عتیقه فروشی،دوریت کوچک و دوران مشقت،فقط میتوانستند از چنین دنیای تاریکی ظهور کنند. برای همین است که دنیای دیکنز با همه ی تلخی،سختی و مشقتی که به باز می آورد،جذاب و دوست داشتنی است. برخی از آثار دیکنز را آورده ام.دوران مشقت به نام روزگار سخت و مغازه ی عتیقه فروشی به نام دختری به نام نل و خانه ی غم زده به نام خانه ی قانون زده به چاپ رسیده است

103

جین ایرشرلیویلت

عاشقانه های کلاسیک بخش دوم خواهران برونته

7 کتاب

شارلوت ،امیلی‌جین و آن برونته سه خواهر اهل انگلستان هستند که تاثیر زیادی بر ادبیات کلاسیک قرن ۱۹ میلادی داشته اند. اثار خواهران برونته بیشتر دختران و زنانی را توصیف میکنند که در جامعه ی ناعادلانه ی عصر ویکتوریایی انگستان به دنبال شکوفایی هستند.زنانی که اگر چه از مواهب و ارزش های پوچ و پوشالی دوران خود بی بهره اند اما ارزش هایی دارند که روح آنها را متعالی میکند.بار ها در کتاب های مختلف میبینیم که به شخصیت و تعالی روحی به خصوص آموزه های معنوی بیشتر از ظواهر اهمیت میدهد و سعی در برجسته کردن آنها برای زنان هم عصر خود دارند. اثاری که خواهران برونته خلق میکنند از روح لطیف و پاک خود آنها سرچشمه گرفته و به خصوص متاثر از شرایط زندگی و روحیه ی آسیب دیده ی آنهاست شاید به همین دلیل است که شخصیت های آنها ،همه خود به دنبال سرنوشت خویش هستند و در این راه سنگ های ریز و درشت بسیارند، پس باید با اتکا به قدرت خود پیش بروند و چه قدر حیف است اگر پایان این مسیر پر پیچ و خم ،خوش و خرم نباشد. در عصری که تنها ازدواج با مردی ثروتمند و خوش نام میتواند یک زن را به سعادت برساند، چه پایانی بهتر از این برای زنان اثار برونته هاست....

17

سیاه دلطلسم سیاه دلمرگ سیاه دل

ورود به دنیای فانتزی در نوجوانی

6 کتاب

مجموعه ی سیاه دل برگرفته است اولین کتاب یک سه گانه بانام های Ink heart,Ink spell,Ink death که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان جلد اول را اولین بار در سال ۸۸ چاپ کرده و در سال ۹۱ تجدید چاپ شده و دو جلد بعدی در سال ۹۳ و ۹۵ به ترتیب چاپ شدند . نشر افق مجدد آن را با نام کمی متفاوت به چاپ رسانده است. جدا از نام کتاب آرزوی هر کتابخوانی زنده کردن شخصیت‌ها و زندگی با اون هاست ،ورودشان به دنیای ما و یا ورود ما به دنیای کتاب و این همون چیزی است که در سیاه دل با آن روبرو می‌شوید‌ پس ایده ی کتاب برای هر کتابخوانی ناب و جذاب است. قصه از ورود یک آدم عجیب آغاز میشود آ دمی که مال این دنیا نیست و در ادامه اتفاقاتی رقم میخورد که دوست داشتنی هستند.کتاب اول در دنیای ما اتفاق می‌افتد کتاب دوم با نام طلسم سیاه دل در میانه دنیای ما و دنیای کتاب و کتاب سوم وارد دنیای سیاه دل میشود. اما اگر فکر میکنید این دنیاها قرار است دوست داشتنی باشند اشتباه می کنید.کتاب پر است از آدم های قاتل و جانی که حالا وارد دنیای ما شده اند.قرار است چه طور با آنها بجنگیم؟قهرمان قصه چه کسی است؟یک دختر ۱۳ساله؟ یک صحاف یا دکتر کتاب یا یک موجود غریبه مثل انگشت خاکی یا فرید؟شاید خاله ای همیشه عصبانی؟ معلوم نیست قصه ی کتاب ما را کجا میبرد به روستای کاپریکورن به دنبال سایه یا درون خود خود دنیای سیاه دل. داستانی سراسر از عشق ،دوستی، وفاداری ،تلاش برای هدف و پیدا کردن مسیر درست.این ها چیزهایی هستند که میشود آنها را در سیاه دل پیدا کرد. داستان ظهور یک قهرمان از میان آدم‌های معمولی و این باعث جذابیت بیشتر سیاه دل میشود. یک نکته درباره اسم کتاب، نشر افق کتاب‌ها رو سیاه قلب سیاه خون و سیاه مرگ ترجمه کرده که ترجمه نسبتاً خوبی است کانون پرورش فکری کتاب‌ها رو سیاه دل طلسم سیاه دل و مرگ سیاه دل ترجمه کرده که من بیشترمیپسندم اما با نسخه ی اصلی تفاوت دارد. به نظرم شاید بهترین ترجمه با توجه به داستان کتاب قلب جوهری طلسم جوهری و مرگ جوهری بودند اگر انتخاب می‌شدند نظر شما چیست؟

16

و تو خواهی یافت گنجی را که در تو خفته استروزی که زندگی کردن آموختمتو را به سرزمین ممکن ها می برم

روانشناسانه با چاشنی قصه و داستان (لوران گونِل)

4 کتاب

لوران گونل نویسنده ی فرانسوی است که عمده آثارش رنگ و بوی فلسفه و روانشناسی دارد و یکی از پرطرفدارترین نویسندگان فرانسوی می باشد.پیشرفت و توسعه ی فردی،تحول شخصیت و خودشکوفایی هسته ی اصلی داستان های او را میسازند.نگاه گونل به انسان فراتر از دنیای مادی است و در هر حال سعی دارد انسان را به جهان معنا پیوند بزند. اساسا تبحر گونل در همین روایت داستان گونه است.گونل به زیبایی قصه میگوید و در خلال قصه موضوعات فلسفی و روانشناسی را در حوزه ی خودسازی و خود شناسی بیان میکند. آشنا ترین کتاب او برای خواننده ی ایرانی احتمالا کتاب «مردی که میخواست خوشبخت باشد» است. کتابی که نظرات مثبت و منفی زیادی را به خود جلب کرده است اما داستان پردازی کتاب هنوز خام است.شاید بهترین پردازش قصه و البته شخصیت را باید در «تو را به سرزمین ممکن ها میبرم» جست و جو کرد جایی که گونل ما را به میان قبایل بومی آمازون میبرد و سرنوشت قومی را برای ما روایت میکند. اما بهترین کتاب او «روزی که زندگی کردن آموختم» با روایت جذاب و گیرای داستان زندگی به ظاهر موفق جاناتان نیست، کتابی است که محجور مانده و کمتر به آن پرداخته شده « و تو خواهی یافت گنجی را که در تو خفته است» که در نسخه ی انگلیسی با نام آلیس سوال میپرسد به چاپ رسیده و فضای جست و جو گونه ی آلیس در سرزمین عجایب را در عنوان تداعی میکند.کتابی که حتی مسیحیت رایج در جامعه و فرهنگ غربی را به چالش میکشد و در اخر گنج خفته در وجود انسان را نمایان میسازد. گونل بهترین آثار حوزه ی خودشناسی را نوشته است که اگر شناخته شود میتواند اثراتی شگفت انگیز در زندگی هر کسی پدید آورد. گونل را به عنوان یکی از سه نویسنده ی محبوبم به شما معرفی میکنم.

11

انجمن قتل پنجشنبه هامردی که دوبار مردگلوله ای که خطا رفت

جنایت بدون خون و خیانت

3 کتاب

اکثر کتاب های جنایی به خصوص کتاب های جدید پیرامون یک موضوع خاص نوشته میشوند:خیانت سخت میشود کتابی پیدا کرد که از این موضوع به دور باشد یا این که خیانت در آن کمرنگ‌ترین وجه ممکن باشد به همین دلیل کتاب هایی که ریچارد آزمن نوشته برای من جذاب تر بودند از بسیاری از اثار جنایی که خوانده ام.. تعدادی پیرمرد و پیرزن دور هم جمع میشوند و پرونده های قتل قدیمی را حل و فصل میکنند و به نوعی آخر عمری وقت میگذرانند اما پای یک قتل جدید به ماجرا باز میشود. فکر کنید یک‌پیرمرد دست به تعقیب و گریز بزند یا کشیک بدهد یا پیرزنی برود بالای سر جنازه برای بررسی یا با خانواده ی قربانی حرف بزند.همین اتفاقات کوچک‌رگه هایی از طنزی شیرین و دلنشین را به کتاب اضافه میکند و این داستان جنایی را بدون خون و خونریزی پیش میبرد. ریتم تند و بالا و پایین های فراوان کتاب های جنایی یک ویژگی محسوب میشود اما آزمن به خوبی از بستر موجود در داستان استفاده کرده و قصه را در یک ریتم آرام پیش میبرد درست متناسب با شخصیت ها و فضای موجود در کتاب. فضا سازی آزمن در خلق دهکده ی سالمندان به خوبی قابل تصور است.شخصیت ها شیرین و دوست داشتنی هستند درست مثل پدربزرگ ها و مادربزرگ ها و شخصیت های فرعی نیز به خوبی شناسانده میشوند شاید برای برخی بزرگترین عیب کتاب روند آرام و ملایم آن باشد اما برای امثال من که خون و خونریزی از توصیف صحنه ی قتل و فیلم ترسناک بیزارند این مجموعه میتواند بهترین اثر جنایی باشد.در زمره ی اثار اگاتاکریستی به دور از شعارزدگی های امروزی و خیانت های گاه و بیگاه مثل اثار روث ور(روث ور را اگاتاکریستی عصر حاضر میخوانند،یک کتاب از او خوانده ام ،شاید بهترین اثر نبود اما باعث شد دیگر اثری از او نخوانم) امیدوارم از اثار آزمن لذتی را تجربه کنید که‌من تجربه کردم.

9

غرور و تعصبعقل و احساسترغیب

عاشقانه های کلاسیک بخش اول جین آستین

6 کتاب

جین آستین نویسنده ی قرن ۱۸و۱۹انگلیستان قطعا یکی از شناخته شده ترین نویسندگان کلاسیک جهان است. نبوغ آستین در به تصویر کشیدن جامعه ی انگلستان در قرن ۱۸و ۱۹ به ظریف ترین و زیبا ترین شکل ممکن است. جین آستین با نگاه و سبک خاص خود سرگذشت زنان را در دوران خاصی از انگلستان روایت میکند.نبوغ آستین جایی هویدا میشود که میخوانیم در زندگی اش هرگز چنین لحظاتی را تجربه نکرده است. آستین را به نوشتن درباره ی زنانی که کاری ندارند جز ازدواج کردن متهم میکنند اما باید اوضاع اجتماعی زمان آستین را در نظر گرفت. با توجه به این موضوع آستین بزرگترین منتقد جامعه ی خود بوده است البته با زبانی لطیف و طنز در بستر آنچه زمانه اش می‌پسندید. شخصیت های آستین اغلب مستقل و متفکر هستند.از وقایع پیرامونشان می آموزند و رشد میکنند در عین حال که متعلق به همان دوره ای هستند که در آن زندگی میکنند. آستین عشق را در غایی ترین شکل خود به تصویر میکشد. بدون افعال و رفتار های دم دستی و عیان ؛بدون ولنگاری و خود‌تحقیری؛ بدون توجه به ظواهر و صورت ها چنان که عشق در نگاه آستین دارای جایگاهی الهی و آسمانی است. این شما و این عاشقانه های جین آستین

9