روانشناسانه با چاشنی قصه و داستان (لوران گونِل)
4 کتاب
لوران گونل نویسنده ی فرانسوی است که عمده آثارش رنگ و بوی فلسفه و روانشناسی دارد و یکی از پرطرفدارترین نویسندگان فرانسوی می باشد.پیشرفت و توسعه ی فردی،تحول شخصیت و خودشکوفایی هسته ی اصلی داستان های او را میسازند.نگاه گونل به انسان فراتر از دنیای مادی است و در هر حال سعی دارد انسان را به جهان معنا پیوند بزند.
اساسا تبحر گونل در همین روایت داستان گونه است.گونل به زیبایی قصه میگوید و در خلال قصه موضوعات فلسفی و روانشناسی را در حوزه ی خودسازی و خود شناسی بیان میکند.
آشنا ترین کتاب او برای خواننده ی ایرانی احتمالا کتاب «مردی که میخواست خوشبخت باشد» است. کتابی که نظرات مثبت و منفی زیادی را به خود جلب کرده است اما داستان پردازی کتاب هنوز خام است.شاید بهترین پردازش قصه و البته شخصیت را باید در «تو را به سرزمین ممکن ها میبرم» جست و جو کرد جایی که گونل ما را به میان قبایل بومی آمازون میبرد و سرنوشت قومی را برای ما روایت میکند.
اما بهترین کتاب او «روزی که زندگی کردن آموختم» با روایت جذاب و گیرای داستان زندگی به ظاهر موفق جاناتان نیست، کتابی است که محجور مانده و کمتر به آن پرداخته شده « و تو خواهی یافت گنجی را که در تو خفته است» که در نسخه ی انگلیسی با نام آلیس سوال میپرسد به چاپ رسیده و فضای جست و جو گونه ی آلیس در سرزمین عجایب را در عنوان تداعی میکند.کتابی که حتی مسیحیت رایج در جامعه و فرهنگ غربی را به چالش میکشد و در اخر گنج خفته در وجود انسان را نمایان میسازد.
گونل بهترین آثار حوزه ی خودشناسی را نوشته است که اگر شناخته شود میتواند اثراتی شگفت انگیز در زندگی هر کسی پدید آورد.
گونل را به عنوان یکی از سه نویسنده ی محبوبم به شما معرفی میکنم.
1402/11/6
0