لیست‌های کتاب

راهنمای کشف قتل از یک دختر خوبدختر خوب، خون بد خوب مثل مرده ها

تابستون ۱۴٠۴

13 کتاب

خب الان آخرین ساعات تابستون هست و این لیست رو درست کردم تا هم یادم بمونه این سه ماه چه کتابایی خوندم و هم اینکه یه بار دیگه نظرمو راجع بهشون بگم. آخرای خرداد هم زمان با جنگ، "راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب" رو شروع کردم و بین سیزده تا کتاب لیست، از همه بیشتر دوسش دارم. خیلی مجذوبم کرد و حواسم رو از اخبار تلخ جنگ پرت میکرد. جلد دومش یعنی "دختر خوب، خون بد" هم زیادی قشنگ و غمگین بود برای من، جوری که آخراش تا تونستم گریه کردم. جلد سوم از بقیه جلدها هیجانی‌تر بود و واقعا دوسش داشتم. یه جلد فرعی هم هست که ربطی به اتفاقات اصلی داستان نداره اما برای شناخت بیشتر شخصیت‌ها جالب بود. بعد این مجموعه، دو تا کتاب از کالین هوور خوندم و الان که دو ماه از خوندنش گذشته، بیشتر عاشقش شدم. "ما تمامش میکنیم" درمورد یه دختر به نام لیلی هست که با یه پسر به اسم رایل آشنا میشه و اتفاقات مختلفی براشون میفته. "ما شروعش میکنیم" ادامه‌ی این کتابه و ماجراهای جلد اول رو تکمیل میکنه. به نظرم علاوه بر عاشقانه بودنش، آموزنده هم بود و خیلی دوسش دارم. "قتل در خانواده" یه داستان جنایی بود که در قالب گفتگو بیان شده و شخصیت‌ها یه پرونده قتل رو حل میکنن. حقیقتا من زیاد دوسش نداشتم اما خب خیلی معروف شد و طرفدار زیاد داره. درمورد "هری پاتر و یادگاران مرگ ۲" باید بگم که کلا هری پاتر جایگاه ویژه‌ای تو قلبم داره و مجموعه‌ی مورد علاقمه. این جلد خیلی قشنگ بود ولی خب نه به اندازه‌ی جلدهای قبل. اونا رو بیشتر دوست دارم. یه تخیلی_فانتزیِ جذاااب. "انسان در جستجوی معنا" یه داستان روانشناسی بر اساس واقعیته که درمورد اتفاقات اردوگاه کار اجباری زمان جنگ جهانیه و نویسنده که خودش اونجا حضور داشته، رفتار و شخصیت آدم‌ها از جمله افراد اردوگاه کار رو تحلیل میکنه و به این مسائل روانشناختی میپردازه. "چه کسی پنیر مرا جابجا کرد" یه داستان کوتاهه که متن روونی داره و میشه تو یه روز تمومش کرد. درس اصلی‌ای که ازش میگیریم اینه که تو زندگی وقتی یه چالشی برامون ایجاد میشه خودمونو سریع با شرایط وفق بدیم و اینکه خیلی وقتا تغییر کردن لازمه! "شب‌های روشن" و "مرگ ایوان ایلیچ" هم فکر نکنم توضیح زیادی بخواد چون اکثر کتابخون‌ها میشناسنشون. هردو داستان‌های کوتاه و ادبی هستن و خیلی تاثیر گذار و زیبا ان. و آخرین کتاب یعنی "بازگشت" که هنوز نتونستم تمومش کنم. کل شهریور وقت داشتم بخونمش اما حدودا ۱٠٠ صفحه اول خیلی کند پیش رفت و الانم که جذاب شده، مدرسه ها شروع شده:)) این سه ماه، پر کتاب‌ ترین سه ماه زندگیم بود. شاید نسبت به سنم خیلی کمتر از هم سن و سالام کتاب خونده باشم و این تعداد کتاب، خونده شده‌های یک ماه یه کتابخون دیگه باشه؛ ولی چون برای من اولین تابستونی بود که بالای ده تا کتاب خوندم خیلی جذاب بود و مثل یه دستاورد میمونه برام. انصافا هم کتابای خوبی خوندم، مثلا همین "بازگشت" با اینکه حتی به نصفش هم نرسیدم،خیلی کشش داره و علمی تخیلی‌ایه که خوندنش تمرکز بالا میخواد و محو اتفاقات داستان میشی. دوست داشتم بیشتر بخونم ولی کتابای کتابخونم تقریبا همه خونده شدن و باید امیدوار باشم چند ماه دیگه برای تولدم کتاب هدیه بگیرم(که احتمالا نمیگیرم) کاش همه کتابخونا متحد شیم بریم اعتراض کنیم به هرکی که لازمه بلکه قیمت کتاب بیاد پایین. به قول یه آقایی تو اینستا، تعداد کتابخون‌ها تو ایران همینجوریش کم هست حالا سال به سال قیمت‌ها رو جوری بالا میبرن که همین تعداد اندک هم نتونن کتاب بخرن. خلاصه اینکه این کتابای لیست پایین مخصوصا مجموعه راهنمای کشف قتل، عمیقا تو قلبم جا دارن.

3

هری پاتر ومحفل ققنوس (هری پاتر5)هری پاتر و جام آتشهری پاتر و زندانی آزکابان (هری پاتر 3)

کتاب‌هایی که رولینگ ایده‌هاش رو از روشون کپی کرده

57 کتاب

* مجموعه‌ی دریازمین(1968) از ارسولا لگویین، از معروفترین کتابا درباره‌ی یه قلعه جادوییه که یه مدرسه است برای آموزش جادوگرای جوان. تو مصاحبه‌ای که لگویین با گاردین سال 2005 داشته می‌گه:«من از منتقدان متحیرم که کتاب اول هری پاتر را اوریجینال به حساب آورده‌اند. رولینگ خصوصیات زیادی دارد اما اصالت در میانشان جایی ندارد. این است که آدم را آزار می‌دهد.» هیچوقت از خودتون پرسیدین چرا بالای 20 ناشر دست‌نوشته‌ی اولیه رولینگ از هری پاتر رو رد کردن و دست‌آخر یه ناشر کوچیک حاضر شده با تیراژ محدود چاپش کنه؟ خب من براتون توضیح می‌دم. هری پاتر یه دستمال‌سفره هزار تیکه‌ی کپی شده از ایده‌های کتابای مختلفه. * مجموعه هفت جلدی بدترین جادوگر(1974) از جیل مورفی تو مجموعه بدترین جادوگر یه مدرسه‌ی شبانه‌روزی جادوگری داریم(یه قلعه که رولینگ هاگوارتز رو ازش کپی زده) که یه جادوگر بد سعی داره مدام توش نفوذ کنه(سلام ولدمورت!) شخصیتای اصلی هم سه تا دوست(مثل رون و هری و هرمیون) هستن که همکلاسی بلوند و نازپروردشون(مثل مالفوی) و دو تا وردستش (مثل کراپ و گویل) یکسره آزارشون می‌دن. این مدرسه گروهبندی داره و استادای سختگیر که نفر اصلیشون یه استاد معجون سازیه(سلام اسنیپ). مسابقه‌ی جارو سواری هم داره(واقعا خسته نباشی رولینگ با کویدیچت) و هر دانش‌آموزی هم باید یه حیوون دست‌آموز داشته باشه. حتی شروع هر سال تحصیلی هم با یه سرود شروع می‌شه. درس‌ها هم دقیقا همون درس‌های هاگوارتز هستن. لباس فرم و کلاه جادوگری و قلم پر و اینها هم جز فضاسازی داستانه. یعنی رولینگ هیچ خلاقیتی توی این موارد هم تو مجموعه‌ش‌ نداشته. از اینا بگذریم مک‌گناگال یه زیراکس از مدیر این مدرسه است. چه خصوصیات ظاهری و چه شخصیتی. یعنی امکان نداره‌ها که شما خانم ککلز رو ببینید و یاد مگ‌گناگال نیفتید. مخصوصا که مجموعه تصویرگری هم داره. این مدرسه جادوگری حتی یه جنگل هم ضمیمه‌ش داره. اینها فقط یه سری از کپی‌های رولینگ از این مجموعه هستن. ایراد اصلی اینجاست که رولینگ حتی به پلات‌های این مجموعه هم رحم نکرده و هر جا میلش کشیده اونها رو هم کپی کرده. جلد اول این مجموعه شخصیت بد قصه جاروی شخصیت اصلی رو طلسم می‌کنه تا مسابقه‌ش رو خراب کنه، درست مثل همون بخشی که رولینگ هم توی جلد اول هری پاتر کپی کرده. توی جلد سوم هم یه جادوگری داریم که مدت‌هاست تبدیل به قورباغه شده. اینم دقیقا مثل اون جادوگری که تو کتاب سوم هری پاتر معلوم می‌شه مدت‌ها موش بوده و سال به سال با خانواده‌ی ویزلی می‌رفته هاگوارتز و بر می‌گشته. در «بدترین جادوگر» یه فستیوال هم هست برای هالووین که خب رولینگ دیده دیگه واقعا ضایع می‌شه، پس جاش رو با کریسمس و میهمانی یول عوض کرده. توی یه جلد دیگه هم شخصیت بد قصه خودش رو با معجونی که توی پاتیل درست می‌کنه به شکل یه استاد دیگه درمیاره تا از این طریق بتونه ناشناس خودش رو وارد مدرسه بکنه. این شما رو یاد چی میندازه؟ بله! طرح داستان جلد چهارم هری پاتر و اون یارو که با خوردن مرتب اون معجون خودش رو جای یکی از استادای هاگوارتز جا می‌زنه. غیر از اینها فضاسازی و لحن شخصیت‌ها و دیالوگ‌های هری پاتر و حتی تنبیه‌هایی که شاگردها می‌شن هم سراسر یادآور همین مجموعه است. * گروشام گرینج(1988) از آنتونی هورویتس شخصیت اصلی یه پسر به اسم دیویده که خانواده‌ش ازش بدشون میاد.(واو! سلام هری!) تقریبا هر المانی که در هاگوارتز هست یه کپی آشکار از مدرسه‌ی جادویی این کتابه. تابلوهای سخنگو. رمز عبور برای ورود به خوابگاها. اشباح و معلم‌هایی که روح و گرگینه هستن. رسیدن به مدرسه‌ی جادوگری با قطار. فرستادن دعوتنامه با پرنده. البته رولینگ کلی خلاقیت به خرج داده و کلاغ رو کرده جغد! بعد از اون می‌رسیم به مسابقه‌ی جادوگری. مسابقه‌ی جام آتش یه کپی از مسابقه‌ی جام نحس این کتابه. رولینگ حتی به خودش زحمت نداده چیزی رو که شرکت‌کننده‌ها دنبالش هستن عوض کنه و هری و بقیه باید برن بازم جام پیدا کنن. * راز سکوی شماره‌ی 13 از ایوا ایباتسون حتی دروازه‌ی ورود به دنیای جادویی رو هم رولینگ از کتاب راز سکوی شماره‌ی 13 از ایوا ایباتسون کپی کرده. یعنی یه سکو توی ایستگاه کینگز کراس لندن. فقط رولینگ اسمش رو از سکوی سیزده به سکوی نه و سه چهارم تغییر داده. توی کتاب «راز سکوی شماره‌ی 13» شخصیت اصلی با یه خانواده‌ی بدجنس و پسر شرور و چاقشون مجبوره زندگی کنه. خب، اینم از کپی عمو و ورنون و خاله پتونیا و اون پسر چاقشون. * بازی کامپیوتری مجموعه‌ی جادوگری (1991) که بازم توی به مدرسه‌ی جادوگری می‌گذره و حتی شخصیت اصلیش همون ظاهر و عینک هری رو داره. با کلاه جادوگری و لباسای فرم و غیره. * خانه‌ی جادوگران(1991) از جین یولن. که اونجا هم یه پسر یتیم به اسم هری، ام ببخشید، هنری! میره به یه مدرسه‌ی جادوگری و باید یه پیشگویی رو محقق کنه و یه جادوگر شرور رو شکست بده. * مجموعه‌ی ماجراهای پریدین (1968) از لوید الکساندر. تو این قصه یه پسر یتیم داریم که از مرگ نجات پیدا می‌کنه و در سرنوشتشه که یه شر بزرگ رو شکست بده. (وای بازم سلام هری!) کاراکترهای مشابه و پلاتی که حول مسئله‌ی جاودانگی می‌گرده.(یاد جلد آخر هری پاتر افتادین؟ آفرین بر شما!) اتفاقات هر جلد مجموعه‌ی «ماجراهای پریدین» هم مثل مجموعه‌ی هری پاتر توی سال‌های پیاپی و دنبال هم اتفاق میفته. برای کسانی که متعصبانه مجموعه‌ی هری پاتر و رولینگ رو می‌پرستن، ناراحت‌کننده است اما حقیقت اینه که خلاف تصور عامه، رولینگ ابدا نویسنده‌ی خلاقی نیست. اون فقط یه اسکی‌کننده‌ی ماهره که ایده‌های نویسنده‌های خلاق و با استعداد دیگه رو کنار هم گذاشته و با عوض کردن جنسیت شخصیت‌ها و دستکاری سنشون یه قصه سر هم کرده که از قضای روزگار مردم بهش اقبال نشون دادن. و البته این وسط به هیچوجه نباید کمک ویراستارهاش، قدرت تبلیغات و نقدنویسی‌های جهتدار و بعدتر اقتباس سینمایی رو در همه‌گیر شدن قصه‌ش دست‌کم گرفت. این لیست باز هم تکمیل می‌شود.

16