نظرها

فکر میکنم یکی از دلایلش تبعیدشون به سیبری و چندین سال حبس کشیدنشونه که باعث شده نسبت به خیلی چیزا بدبین بشن. و البته که داستایفسکی شاهکار های بلدنشون رو توی سنی نوشتن که از هر نظر پخته و با تجربه بودن درحالی که داستانایی مثل شب های روشن رو توی  جوونی نوشتن پس قطعا طی این سالها روحیات ایشون تحولات زیادی داشته. اما داستانای کوتاهی هم هست که تو اوج پختگی قلمشون نوشتن مثل داستان نازنین. برای همینه که میگن بهتره واسه شروع خوندن اثار داستایفسکی اول از کتابای کوتاهشون شروع کنیم و بعد برسیم به رمان های بلند و پربارشون که پر از توضیح و توصیفه 

به نظرم اول شب های روشن رو بخون. محشره 

میتونی بعد از شب های روشن و چندتا داستان کوتاه دیگه، بیچارگان رو بخونی، اولین کتاب داستایفسکیه و خوندنش به عنوان اولین کتاب هاش حس خوبی داره 

عه یه دژم دیگه