یادداشت‌های فهیمه . مؤذن (148)

سفر به انتهای شب
          و بالاخره بعد از دو ماه و اندی تمام شد ....... 
حالا یک نفس راحت میکشم .
عجب کتابی بود ، عجب داستانی !!
واقعا برام کتاب سنگینی بود ، چون میشد جزو رمان های فلسفی در نظر گرفت ش  .
دلیل طول کشیدن خوانش اما این نبود وخودم چندین مرتبه  ریدینگ اسلامپ شدم و نتونستم ادامه بدم ش .
من فایل پی دی اف کتاب رو خواندم  که ۵۴۴ صفحه بود . همزمان هم نسخه ی صوتی رو شنیدم تا برام مرور شود اما کتاب رو خطی بیشتر  می پسندم .
از ترجمه کاملا راضی بودم ، عالی بود، چون سعی کرده بود با تغییرات جزئی از میزان سانسورها بکاهد . 
اما قلم سلین ، اولین تجربه ام بود و لذت بردم ازش علیرغم پیچیدگی ها و فلسفه ای که در متن داستان گنجانده بود ، فلسفه ی پوچ گرایی که شخصیت اصلی داستان و دوست ش روبنسن به شدت درگیرش بودند . 
تنها بدی ای که  داشت پایان بازش بود .
خیلی دوست دارم  جلد دوم یعنی مرگ قسطی رو و کتاب سوم _ جنگ_ که ادامه ی جلد دوم هست را بخوانم ، اما فکر نمی‌کنم به این زودی ها سراغشان بروم چون هضم همین اولین کتاب خیلی سخت است . و باید نفسی بگیرم برای خواندن بقیه 😊😊


        

31

ژتون قرمز من

21

آلیس در سرزمین عجایب

8

دو دستی (نوشته ها و عکس های سفر به ژاپن)
ویدئو در بهخوان
          اول از همه باید بگم از اون سفر هایی بود که همیشه آرزوی رفتن ش رو دارم ، و چقدر خواندنش لذت بخش بود و البته چقدر مقایسه ها کردم کشور و ملت خودم رو با ژاپنی که کشور نوپایی بعد از نابودی های جنگ جهانی دومه .
از نظر من حجم ش نسبت به سفرنامه هایی که قبلا ازشون خوندم بیشتر بود ، جزئیات هم همینطور ، تو این سفرنامه علاوه بر آدم ها ، روحیات و عادات زندگی شون به مکان ها ، آیین ها و تاریخ  کشورشون هم بیشتر پرداخته شده بود و چقدر عالی بود . 
هر بخش کتاب هم طولانی تر و کامل تر نوشته شده بود که لذت همسفر شدن رو دو چندان می‌کرد . 
عکس ها فوق العاده بود ولی مشکل همیشگی من با سیاه و سفید بودنشونه ، که راهکارش سر زدن به هایلایت صفحه ی اینستاگرام شون بود و دیدن همزمان فیلم ها و عکس های سفر . 
خیلی جالب بود که قسمت هایی که امکان سانسور داشت هم کامل چاپ شده بود _در مورد مسائل جنسی در ژاپن _.
نکات و ریزبینی های زیادی در این سفر وجود داشت که آقای ضابطیان خوب بهشون توجه و برامون بازگو کرده بود .
در کل یک سفرنامه ی همه چی تمام بود. 
        

53

سه خواهر
نسبت به با
          نسبت به باغ آلبالو ، این نمایشنامه رو بیشتر دوست داشتم ، شخصیت پردازی خوبی داشت و تم زمینه ا ی داستان هم کاملا مشخص و قابل فهم بود ، با ورود یک شخصیت به داستان دیدگاه فلسفی هم وارد نمایشنامه شد و زیباترش کرد .
داستان سه خواهر که با وجود تفاوت در شخصیت ها و سبک زندگی اما تقریبا زندگی ای شبیه هم داشتند و دنبال عشق بودند تا زندگی بهتری داشته باشند ، خواه عشق به مکان و کار باشد ، خواه عشق  به یک انسان 😊😊😊 
نمایشنامه روابط پیچیده ای رو در بین شخصیت ها به تصویر کشیده بود که حتی بعضا با عشق شروع شده بودند اما به خیانت خاتمه یافتند _رابطه ی برادر خانواده با دختری که دوستش داشت_ یا ازدواجی که با جنبه ی عقلی😊😊 و بدون عشق صورت گرفته بود و به روزمرگی و زندگی ای سراسر کسالت تبدیل شده بود و باز هم به عشقی پنهانی منجر شد . 
دیدگاه های فلسفی از راجع به زندگی وجود داشت که ماه هیچوقت خوشبخت نخواهیم بود و فقط به دنبال سعادت میگردیم و زنده ایم در واقع زندگی نمی‌کنیم و در جایی دیگر بیان میشد که سعادت و خوشبختی فقط برای آیندگان است اما پس از گذشت سال ها از آیت نمایشنامه انسان ها هنوز هن به دنبال خوشبختی هستند و آن را در آینده جستجو میکنند 😔😔😔
در این نمایشنامه هم  چخوف ریز اشاره ای به شکاف بین 
 نظام سرمایه داری و حذب کارگر کرده بود ، مقوله ای که انسان ها سال هاست هنوز با آن سرگرم اند و مخالفت دارند .
و نگاه دختر کوچک خانواده را داشتیم که عقیده به کار کردن و کار کردن و  رسیدن به خوشبختی داشت ، علیرغم جایگاه خانوادگی ای که داشتند اما به طرز متفاوتی تربیت و بزرگ شده بودند و این یکی دیگر از جذابیت های نمایشنامه بود .
فکر نمیکردم به قلم چخوف علاقه مند بشم اما باز هم باید بیشتر ازش بخونم در ژانرهای دیگر مثل رمان و داستان کوتاه تا بتونم بهتر درکش کنم .
        

21