یادداشت‌های Negar.k (13)

Negar.k

1403/7/22

سنگدل
چقدر اوایل
        چقدر اوایلش قشنگ بود...چه توصیفات دقیقی داشت نویسنده،من هنوز بین بوی کیک و شیرینی های کاترین توی اشپزخونه موندم،،هنوز وسط مغازه ی کلاه فروشی هاتا ایستادم،هنوز بالای چاه شهد دارم به نقاشی وهم انگیز خواهرا نگاه می کنم...
چرا انقدر بد تموم شد؟چرا واقعا؟:)))))
اولین کتابی که اننننننقدر بنده قلب درد گرفتم براش سنگدله،و چقدر ناراحتم الان،احساس می کنم خواهرا به جای قلب کاترین قلب منو با خودشون بردن...
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2

Negar.k

1403/6/5

کشفم کن
این کتابم
        این کتابم صفحات جالب و قشنگی داشت در مورد عشق وارنر به جولیت،اما این(ببخشید ببخشید) خر خانوم تازه وارد یه مثلث عشقی بین ارون و ادام شده!!!!اخه من چقدر حرص بخورم؟😭
تا¾کتاب خوب و پر کشش نبود و از وقتی پای وارنر و پدرش به داستان باز شد بهتر شد
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

5

Negar.k

1403/6/5

رهایم کن
این جلد از
        این جلد از زبون آدام بود؟💀
بنده هنوز  تو شوکم!انتظار داشتم از زبون وارنر باشه
اینم جلد قشنگی بود،احساسات آدام رو نسبت به جولیت و کنجی و جیمز توضیح می داد و باعث شد دیگه مثل قبل به این شخصیت نگاه نکنم
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3

Negar.k

1403/4/7

قلب جنگجوی خورشید
این مجموعه
        این مجموعه مجموعه مورد علاقم شد:)))
به شدت کتاب رو دوست داشتم و سرش استرس و هیجان کشیدم،گاهی وقت ها کتابم رو بغل می کردم و از خوشحالی جیغ می کشیدم،گاهی وقت ها هم ناراحت بودم و بخاطر مرگ شخصیت ها گریه می کردم...اما با همه این ها یکی از دوست داشتنی ترین کتابایی بود که خوندم واقعا دم نویسندش گرم😭😂✨️
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

4