یادداشتهای زهرا دریس (5)زهرا دریس1401/12/26هر دو در نهایت می میرندآدام سیلورا4.2119 با اینکه اسم کتاب نشون می داد که متیو و روف هر دو می میرن ولی ته دلم امید داشتم قاصد مرگ اشتباه کرده باشه و زنده بمونن و سال های سال دوستای خوبی برای هم باشن، با مرگشون واقعا ناراحت شدم... با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.01زهرا دریس1401/11/01بادبادک بازخالد حسینی4.3141 کتابی که دوست نداشتم زمین بذارم... تصویر سازی ها انقدر جذاب و واقعی بود که بیشتر وقت ها خودم رو در کنار امیر و حسن می دیدم، باهاشون اشک ریختم و خندیدم، از خوشحالی شون خوشحال شدم و با غمشون،ناراحت... بعد از پایان کتاب ، فیلمش رو هم دیدم ، که البته به پای کتابش نمیرسید ولی دیدنش خالی از لطف نیست 014زهرا دریس1401/11/01چشم هایشبزرگ علوی3.5117 از این کتاب و تعاریفی که شده بود ،انتظار بیشتری داشتم!!! شاید وقتی فرنگیس وارد داستان شد ، کمی بر جذابیت داستان افزود ولی کیفیت داستان باز هم تا انتها سیر نزولی داشت متاسفانه... 04زهرا دریس1401/09/22چراغ ها را من خاموش می کنمزویا پیرزاد3.882 از اونجایی که خودم آبادانی هستم، جزئیات بیان شده در کتاب بسیار به دلم نشست... قلم روان خانم پیرزاد و جذابیت داستان باعث میشه دلتون نخواد کتاب رو زمین بذارید،به عنوان یک زن خیلی جاها با کلاریس همزاد پنداری کرده و درکش کردم... پایان داستان هم بسیار دلچسب بود 013زهرا دریس1401/09/08قهوهی سرد آقای نویسندهروزبه معین3.067 خیلی خیلی این کتاب رو دوست دارم، جمله های ماندگار و تاثیر گذاری داره که توی دفترچه یادداشت کردم و گاهی وقتا مرورشون می کنم و لذت میبرم🥰 18