یادداشت کوشاساسانیان

                ژنرال مغروری که میخواهد همه را اصلاح کند ولی هرگز به اصلاح خودش فکر نمی‌کند. ایوان ایلیچ( ژنرال )  می‌خواهد همه به او احترام بگذارند. هر کس به او بی احترامی کند ، انسان بی ادبی است  که  آداب معاشرت بلد نیست. خودش هم دوست دارد با مردم مهربان باشد و به آنها احترام بگذارد ولی بعضا غرورش این اجازه را به او نمی‌دهد. 
وی که به تازگی به درجه  ژنرالی نائل آمده؛ قصد دارد تحولات عظیمی ایجاد کند. او می‌خواهد عوام الناس را از مسائل  روز دنیا آگاه کند و آنها را قانع کند که نظراتش را بپیذیرند. اما مشکلاتی برایش به وجود می آید.مردم او را نمی‌پذیرند  چون هیچ شناختی از روحیات و مشکلات و طرز تفکراتشان  ندارد و نمی‌تواند آنها را درک کند. ولی خودش وقتی متوجه این موضوع می‌شود که دیگر کار از کار گذشته و زندگی پسِلدونیموف( کارمند ایوان ایلیچ) را خراب کرده است.
ای کاش از ابتدا به حرف نیکفوروویچ 
گوش می داد‌ . ای کاش ........
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.