یادداشت دریا

دریا

دریا

1403/10/17

        اصلا نمی‌دونم درمورد این کتاب چی بنویسم. باید بنویسم تا ذهنم باز بشه.
یادداشت‌های زیرزمینی داستان مردیه با افکار و احساسات به شدت متناقض، تا اینجاشو درک می‌کنم و همذات‌پنداری دارم. من هم احساسات و افکاری داشتم که کاملا متفاوت بودن، همچنان هم دارم، بعضی وقتا همزمان دوتا حس خیلی متفاوتو با هم دارم. اونجایی برام غیرقابل درک می‌شه که احساساتشو فوری به رفتارش انتقال می‌ده. تصمیمات بدون فکر می‌گیره و همه‌چیو زیر پا می‌ذاره. پولشو حروم می‌کنه، شخصیت خودشو خرد می‌کنه و اخلاقیاتو زیر پا می‌ذاره. از اون کتاباییه که وقتی تموم شد گفتم خب که چی؟

دوست دارم با عاشقان واقعی داستایفسکی (نه اینایی که برای کلاسش هی اسمشو میارن) حسابی درموردش حرف بزنم، با هم داستایفسکی بخونیم، چون حس می‌کنم چیزی درونش هست که من هنوز درکش نکردم. من خیلی رکم. تو این زمینه که اعتماد به نفسم بالاست، راحت نظرمو می‌گم. اگه از چیزی خوشم نیاد، برای کلاس گذاشتن یا ترس از قضاوت دیگران نمی‌گم خوب بود، جدیدا حتی پا فراتر نهادم و به جا، یه‌کم خودمو به خنگی هم می‌زنم، چون حس کردم اینجوری بیشتر می‌شه یاد گرفت. و من خیلی وقتا آدما برام برجسته می‌شن. وقتی می‌بینم یکی خیلی آدم حسابیه، وقتی حرفی می‌زنه که مخالف افکار و عقاید منه، به خودم شک می‌کنم و دلم می‌خواد بفهمم اون چی فهمیده که من نفهمیدم. برای همینه که با داستایفسکی همچنان پیش می‌رم. البته دوستش دارما ولی نه همه‌ی کتاباشو. فقط اوناییو دوست دارم که سروش حبیبی ترجمه کرده و تازه خودم هم نمی‌فهمم چرا دوستشون دارم. هیچ دلیلی نمی‌تونم براش بیارم.

این کتاب، یادداشت‌های زیرزمینی، درمورد مسائل مهمی حرف زده بود که توی گروهی که همخوانی‌ش کردیم، درباره‌شون گفت‌وگو داشتیم. مثلا اینکه اراده و اختیارمون تا کجاست؟ رنج متعالی بهتره یا خوشبختی ارزون؟ و از این قبیل سوالات. 

امیدوارم یه روزی بتونم بهتر داستایفسکیو بفهمم. فعلا این کتابشو هم چندان دوست نداشتم.

اولین ترجمه‌ای بود که از آقای آتش‌برآب می‌خوندم. خیلی زیاد تعریفشو شنیده بودم و ایرادی توی ترجمه‌شون ندیدم ولی گیرایی لازمو برام نداشت، شاید چون زیاد تعریف کرده بودن، انتظارم زیادی بالا رفته بود ولی مثلا ترجمه‌ی سروش حبیبی منو مسحور می‌کنه. مسخره‌ترین داستانو هم ترجمه کنه نوددرصد مواقع من عاشقش می‌شم، ولی این ترجمه این حسو بهم نداد. با این حال می‌ذارمش جزو مترجمای خوبم.

پ.ن: نقد و تفسیرا رو نخوندم. فقط خود کتاب.
      
705

45

(0/1000)

نظرات

این رو بهتون تبریک می‌گم: 
"من خیلی رکم. تو این زمینه که اعتماد به نفسم بالاست، راحت نظرمو می‌گم. اگه از چیزی خوشم نیاد، برای کلاس گذاشتن یا ترس از قضاوت دیگران نمی‌گم خوب بود، جدیدا حتی پا فراتر نهادم و به جا، یه‌کم خودمو به خنگی هم می‌زنم، چون حس کردم اینجوری بیشتر می‌شه یاد گرفت."
و این رو :
"وقتی می‌بینم یکی خیلی آدم حسابیه، وقتی حرفی می‌زنه که مخالف افکار و عقاید منه، به خودم شک می‌کنم و دلم می‌خواد بفهمم اون چی فهمیده که من نفهمیدم. برای همینه که با داستایفسکی همچنان پیش می‌رم."
1

5

دریا

دریا

1403/10/17

ممنونم🥲 

1

یکی از دوستاران حقیقی و پر و پا قرص داستایفسکی و کلا ادبیات روس که میشناسم، از بزرگ ترین هیتر های آقای آتش بر آب هستن و خیلیییی تاکیید دارن به همه که اصلا سمت ترجمه های ایشون و آقای پیمان خاکسار نرن ... 😅
5

3

دریا

دریا

1403/10/17

واقعا؟ چه عجیب. من خیلی تعریف ترجمه‌شو شنیده بودم. 

0

حق دارن😅 

2

ترجمه هاش چندان جالب نیست،یجاهایی از فرط مسخره بودن آدم چنان حرصش می گیره که نمی دونه بخنده یا گریه کنه🫠
@a_bibili_babili_bou 

2

من هم علاقه مندم شروع کنم آثار داستایفسکی رو بخونم ولی نمی‌دونم کدوم کتابش برای شروع بهتره...
9

2

دریا

دریا

1403/10/17

پیشنهاد من شب‌های روشن و قمابازه. امیدوارم دوستشون بدارید.
البته با ترجمه‌ی سروش حبیبی. 

1

ممنونم از راهنمایی تون🌸
@a_bibili_babili_bou 

1

روشنا

روشنا

1403/10/17

چند سالته؟
واقعا اینو میگم که زیر ۱۸-۱۹ سال نخونش...
حیف میشه داستایفسکی 

1

سلام
اولین کامنتم تو بهخوان هست اونم چون فیودور عزیز موضوع صحبت بود.
ترجمه آقای آتش برآب به متن اصلی وفادار هست و ایشون ترجیح میده پاورقی بزنه، این هم خوبه چون من متن اصلی رو بهتر می تونم حس کنم و هم بده چون سخت میشه متن رو خوند، با اینحال هر ترجمه ای رو به سروش حبیبی ترجیح میدم که اصالت خود متن رو از بین می بره.
اما در مورد خود کتاب. چکیده همه آثار بعدی داستایوفسکی هست. آدم هایی که در حرف خودشون رو مسیح و قهرمان بشری می دونن ولی در عمل از بزرگترین جنایت کارها چیزی کم ندارند. بخش دوم کتاب رو به شدت دوست دارم چون خیلی کشمکش داره ولی بخش اول یه مقدمه زیادی طولانیه به نظرم که می شد کوتاه ترش کرد.
شخصیت مرد زیرزمینی آدمیه که به وقت نیاز از ترس های دیگران به بهترین نحو استفاده می کنه و به محض بی نیازی مثل همه رفتار می کنه. آدمیه که دیگران رو به دوئل دعوت نمی کنه چون شاهد نداره، چون ترس از مردن داره ولی حاضره شاهد مرگ دیگران باشه.
این شخصیت بعدها دوباره در آثار دیگه داستایوفسکی مثل استاوروگین در تسخیرشدگان و راسکلونیکف در جنایت و مکافات هم دیده میشه.
موفق باشید

0