یادداشت سید عرفان
1403/6/18
نامش چرخ بخت است اما انگار بخت ماست که هی می چرخد و قرار نیست نظم و قاعده ای داشته باشد گاهی پارویی میخواهد برای جمع کردن خوشبختی و ثروت و شهرت به سمت خود گاهی جارویی میخواهد که گرد و خاک نقش بسته بر سنگفرش را جارو کنی و دو دستت را بهم بزنی و به هم بکشی و بگویی پاکِ پاک عین کف دست🫲🏻 کتاب قمارباز هم همینطور غیرقابل پیشبینی است مثل بازی چرخ بخت شخصیت های داستان اصلا در رفتار قابل پیش بینی نیستند پول و پله شان هم از این قاعده مستثنی نیست یا خیلی دارند یا خیلی ندارند حتی سلام و احوال پرسی ها گرم و سرد، بسته به موقعیت و منفعت است اگر پولدار باشند پس شایسته تعظیم ، احترام و معشوق بودن هستند اگر بی پول باشند شایسته... نه ...اصلا و ابدا شایسته نیستند اولین کتابی بود که از این نویسنده نامدار خوندم و واقعا برام جذاب بود مشتاق و مفتخرم که کتاب بعدی رو به پیشنهاد دوستان عزیز و کتابخوانم انتخاب کنم
(0/1000)
نظرات
1403/6/19
سلام. لیستی از اثرات کوتاه داستایفسکی: نازنین. همزاد. شوهر باشی. یادداشت های زیرزمینی.خاطرات خانه اموات.شب های روشن. بقیه اثار: ابله. برادران کارامازوف.جنایات و مکافات. نیه توچکا.... هراثری به ذهنم رسید نوشتم.اگر کم و کسری بود ، دیگر شرمنده.
2
2
1403/6/19
با توجه به اینکه گفتید این اولین اثر بوده، برای کتاب بعدی از میان آثار کم حجم، پیشنهاد من " یک اتفاق مسخره" است. اگه سبک سورئال می پسندید "تمساح" را هم پیشنهاد میکنم. و اگر فرد شکیبایی در خواندن توصیفات هستید، "شبهای روشن" هم به نظرم عالی است... پاینده باشید در خواندن آثار ایشان...
5
2
1403/6/19
ممنون از راهنمایی تون قطعا دو پیشنهاد اولی که فرمودین رو انتخاب می کنم ...چون خیلی تجربه ی خوبی از توصیفات زیاد و بیان جزئیات بی وقفه ندارم و مجبورم نا تمام رها کنم خیلی خیلی ممنون 🪴
2
1403/6/20
وای ولی تمساح خیلی سطحش پایینتر از بقیه اثارش بود.برای یه داستایفسکی خوان نوپا،اگر تمساح خونده بشه ممکنه کلا علاقه رو خاموش کنه..😭
1
1403/6/20
با احترام، من تمساح رو یکی از بهترین آثارش میدونم 🙂 موجز و عمیق. اثر از جنبه جامعه شناسی جای تحلیل بسیار داره... @gorbeh
2
1403/6/20
من قمارباز رو زیاد دوست نداشتم، شاید البته باید اعتراف کنم معنا و مفهوم پشتشو نفهمیدم. گرچه میدونم که داستایوفسکی کتاب رو تو تقریبا سی روز و برا قرض و قوله هاش نوشته ولی کلا به دلم ننشست. عوضش سر شب های روشن ، جنایت و مکافات و برادران کارامازوف رسماً دیوانه شدم، دیوانه ی داستایوفسکی 🙂💔
3
1
1403/6/20
میدونید من از قمارباز این برداشت رو کردم که آدمی که به چیزی عادت کنه،هیچوقت نمیتونه ترکش کنه.یا به صورت ساده تر اگر آدم تو دام گناه بیفته ، راه فرار نداره. و البته اینکه آدمهای اطراف چقدر میتونن روی تصمیمات ، زندگی و عاداتمون تاثیر بزارن. چون همین کارکتر قمارباز(اسمشو فراموش کردم) به خاطر اون خانمه وارد قمار شد و دیگه هیچوقت نتونست ازش خلاص بشه...
3
1403/6/20
برای من به عنوان اولین اثر خیلی خاص بود و بعد از اتمام کتاب یه گشت و گذاری راجع بهش کردم و برداشت ها و نظرات رو خوندم و با برداشت های خودم تطبیق دادم و خیلی عمیق شد برام اگه تو یه جمله بخوایم بگیم شاید... شاید داستایوفسکی زندگی رو به قمار تشبیه کرده و رفتار آدم ها نسبت به اطرافیان رو بسته به نتیجه اون قمار در نظر گرفته.
1
سید عرفان
1403/6/19
1