یادداشت محدثه سلمانی
5 روز پیش
چلنجر دیپ رو به خاطر اسم جذابش از طاقچه بی نهایت گرفتم بدون اینکه هیچ ذهنیتی نسبت بهش داشته باشم. بعد که لود شد دیدم یا قرآن! چقدر طولانیه! داستان کتاب درباره یک پسر با تخیل فعاله که کم کم دچار پارانویا و اختلالات روانی میشه و توی یک بیمارستان روانی بستری می شه. ما اتفاقات واقعی و تمثیل هایی که ذهن فعال این پسر می سازه رو می خونیم. خیلی طول کشید تا با کتاب ارتباط بگیرم. مخصوصا فصل های اول که اصلا نمی فهمیدم چی به چیه. این هنر نویسندگی آقای شوسترمنه که اوایل کتاب که شخصیت اصلی داره شدیدا درگیر اختلال روانی می شه شدیدا درهم ریخته و آشفته ست و هرچی روند درمان پیش می ره و افکار شخصیت اول داستان شفاف تر و منطقی تر می شن، داستان هم روند منطقی تر و بهتری پیدا می کنه. موضوع حقیقتا موضوع غریب و دور از ذهنیه، بیمار روانی و اختلال روانی و بیمارستان روانی. آقای شوسترمن خواننده رو به دنیایی می بره که احتمالا برای خیلی ها ناآشنا و ترسناکه. چهره انسانی ای که شوسترمن به اون آدم ها و اون مرکز و اون بیماری می ده بی اندازه تحسین برانگیزه. دم آقای شوسترمن به خاطر نوشتن این داستان و نشون دادن آدمایی که با بیماری روانی درگیرن، همونجور که بعضی ها با بیماری جسمی درگیرن گرم! قبل از این کتاب، کتابِ این داستان یک جورهایی بامزه است رو خونده بودم. اونم درباره بیمارستان روانی بود اما شخصیت داستان مشکل متفاوت و ساده تری داشت. گویا این اختلالات روانی توی آمریکا خیلی شایعه چون هردو کتاب به این نکته اشاره کردن. غریب و خوب و ترسناک، مثل ذهن انسان.
(0/1000)
نظرات
5 روز پیش
گویا واقعا گرگ بارون خورده شدی 😁 تنوع کتاب هایی که میخونی خیلی خوبن.من این خوندن از موضوعات اتفاقی و متفاوت رودوست دارم
1
0
محدثه سلمانی
5 روز پیش
1