یادداشت Hanā

Hanā

1402/12/07

                نه تنها بهترین رمانِ همینگوی، بلکه شخصی‌ترین اثرش نیز هست!

...با وجود این، حتی اگر این رمان را تصویر مضحکه‌آمیزی از سرنوشت خود "همینگوی" بدانیم، به اعتقاد من پرکشش‌ترین و انسانی‌ترین نوشته‌اش همین ناکام‌ترین اثر اوست.
این کتاب، همان‌طور که خود "همینگوی" نیز اذعان داشت، ابتدا در قالب یک داستان کوتاه شروع شد و بعد به بیراهه افتاد و به کلاف سردرگمی از رمان ختم شد. دشوار می توان درک کرد که این همه نقائص ساختاری و این همه خطاهای تکنیکی چطور به کار چنان استاد چیره‌دستی راه یافته است.
این کتاب نه تنها بهترین رمان "همینگوی"، بلکه شخصی ترین اثرش نیز هست، زیرا او آن را در آستانه خزانی ناشناخته نوشته بود، در حسرت سال‌های بازگشت‌ناپذیری که پشت سر نهاده بود، همراه با دلشوره اندوهناک سال‌های انگشت‌شماری که از زندگی‌اش باقی بود.
"همینگوی" در هیچ‌یک از کتاب‌هایش، تا این حد بخشی از وجود خویش را برجا نگذاشته است، همچنان که در هیچ کدام با چنین زیبایی و چنین ظرافتی راهی برای بیان سودای بنیادین زندگی و آثارش نیافته است: بیهوده بودن پیروزی.
مرگ قهرمان قصه‌اش، چنان که پیداست در کمال آرامش و به نحوی کاملا طبیعی، تجسم تغیبر چهره داده خودکشی خودش بود...

بخشی از سخنان " گابریل گارسیا مارکز"
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.