یادداشت معصومه توکلی

                یک ستاره به خاطر اسم های فوق طولانی و سختش کم کردم. متوجه بودم و هستم که بخشی از بار طنز قصه ها را همین اسم ها به دوش می کشیدند امّا جداً تلفظ و حتی شنیدنشان فوق طاقت یک بچه شش ساله است. ایرادی که شاید به نسخه اصل وارد نباشد.
خاطره خوشم از آخرین لحظات خواندن این کتاب (چند ثانیه قبل از این که ببندمش):
- مامان به نظرت این قصه (آدم وقتی که پیر شد) چی می خواست بگه؟
- می خواست بگه کاشکی هیچ وقت مجبور نشیم بریم درمونگاه!

یعنی قند در دلم آب شد از این که دیدم از بین آن همه پیچ و خم داستان و اسم های طولانی و عجیب و غریب و تصویرهای عجیب و غریب تر، توانسته از منظور قصه سرَکی در بیاورد!
:)
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.