بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت نرگس موحدی

                اول اینکه از شخصیت‌های کتاب خواهش می‌کنم یه دقیقه عاشق هم نشن و از هم خواستگاری نکنن تا من یه یادداشت بنویسم:))
اما بعد
به طور کلی فاز نویسنده رو می‌فهمم. یادمه دبیرستانی بودم گروهی داشتیم روی مفهوم شفاعت کار میکردیم. کنار تحقیق و متن رسمی و... من یه حرکت زدم شروع کردم نوشتن یه داستان درباره دو تا دختر که یکیشون خیلی مذهبی و شاخ و سخنور بود و اون یکی غیرمعتقد و سرخوش و این دو تا با هم ماجراهای مختلف داشتن و مذهبیه در خلال داستان به انحاء مختلف بالا منبر می‌رفت و یه سری شبهات اعتقادی رو جواب می‌داد.
اون موقع فکر میکردم واو! چه کار خلاقانه و تمیزی کردم برای ارائه مفاهیم دینی! پاسخ به شبهات رو گذاشتم تو دهن شخصیت‌های داستان! چه هیجان‌انگیز! چه خارق‌العاده! چه غیرخسته‌کننده!
بعدتر وقتی با کتاب وزین «دختران آفتاب» رو به رو شدم فهمیدم چقدر این کار مسخره و رو اعصاب بوده! 
لبخند مسیح از همین نویسنده هم توی همین فاز، این کتاب هم توی همین فاز. 
حرف زدن و جواب دادن به یه سری مسائل اعتقادی و اجتماعی در قالب داستان. 
بی‌انصافیه اگه نگم این کتاب واقعا با دختران آفتاب قابل مقایسه نیست و در مقابل اون فاجعه خیلی خوبه...اضافه کنم که به نظرم کار نویسنده در طول زمان واقعااا بهتر شده و پیشرفت خیلی خوبی کرده
اما اصل قصه همونه:
یه شخصیت مذهبی واقعا رو مخ که از حرفا و کاراش بسیار بدم اومد و فقط کلیشه‌ای هست از پسرای مذهبی دانشجو
یه تحول شخصیتی به نظر من غیرباورپذیر
چپوندن مطالب سنگین یه کتاب عرفانی وسط سطرهای رمان و توقع از مخاطب که باور کنه شخصیت اول قصه واقعا داره این متن رو میخونه و حال می‌کنه باهاش!
انبوهی از اتفاقات خیلی شاذ و خاص در یه بستر زمانی بسیار کوتاه...
یه چیزی که به طرز وحشتناکی منو متحیر کرد برخورد نویسنده با ماجرای مریم بود! یعنی برخورد تک تک شخصیت‌ها با ماجرای مریم فوق‌العاده غیرمحتمل و عجیب بود. توضیح نمیدم که داستان فاش نشه.
آخر داستان و ماجرای قطار هم...اونم برای من خیلی غیرباورپذیر و کاملا همراه با این حس بود که نویسنده به هر بهانه‌ای می‌خواسته دو تا شخصیت اصلی رو توی یه شهر نگهداره (بازم برای فاش نشدن داستان😄)

اما به نظرم شخصیت غزاله به عنوان نماینده یه تیپ خاص (مذهبی پولدار) نکات درست و واقعی‌ای رو درباره این قشر بازنمایی می‌کرد 
از شخصیت شهاب و گفتگوهای بین شهاب و سلمان هم لذت بردم.

علیرغم مشکل شدیدم با کتاب، به کتاب سه امتیاز میدم چون نمیتونم نیت و تلاش نویسنده برای بهتر کردن رو نادیده بگیرم.
        
(0/1000)

نظرات

ممنون از نظرتون