یادداشت مصطفی رسته مقدم

                خاکستر و خاک، اولین رمانی بود که از عتیق رحیمی خواندم. از آنجا که از کودکی افغانستانی‌های بسیاری در شهر محل تولدم بودند، خیلی زود با حس این کتاب احساس نزدیکی و همذات پنداری کردم.
داستان، روایت مصیبت در مصیبت است. مصیبتی که افغانستانی‌ها با آن بیگانه نیستند. عنصر مهم در این روایت، انتظار است. فردی منتظر است و همین منتظر بودن تبدیل به روایت شده است.
از دیگر نکات این رمان، زبان شیرین و مخصوصاً اصطلاحات و عبارات جذابی است که از فرهنگ افغانستان در این روایت آمده است.
به نظر می‌رسد این رمان آنقدر جذابیت‌های منحصر به فرد و خاص خودش را داشته باشد که خوانندگان از خواندنش لذت ببرند.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.