یادداشت زهرا رستاد

پس از بیست سال
        اشْهَدُ اَنّکَ اَنْتَ اَوَّلَ مَظْلُوم ، وَ اَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ❤️‍🩹

به راستی حسین(ع) را چرا کشتند؟
سوالی است که سال‌هاست در پی جواب آن می‌گردیم..
ولی هیچ جوابی این تلاطم را آرام نمی‌کند!

"واقعه‌ی کربلا، میوه‌ی درختی است که پس از پیامبر کاشته شد، در صفین قد برافراشت، شاخه دواند و تنومند گشت..."
کتاب به روانی، سادگی و در قالب داستان، با پرداختن به شخصیت و تصمیمات سلیم بن هشام، فرزند یکی از فرماندهان با نفوذ دربار معاویه، می‌کوشد تا به ثمر نشستن این میوه را به ما نشان دهد!

سوال بعدی این است که مردم چگونه به این همه تحریف تن می‌دهند؟ 
مردمی که پیامبر را دیده اند، وصیت پیامبر را شنیده اند، طعم عدالت امیرالمؤمنین را چشیده‌اند، چگونه این همه ناعدالتی، و تحریف را می‌پذیرند؟
جواب این سوال را اباعبدالله در روز عاشورا به خوبی می‌دهند ولی کتاب به بخشی از این موضوع پرداخته است؛
برای آنکه مردم، خلفا و معاویه را به جای اهل بیت بپذیرند، باید بدلی برای اسلام به وجود آورد و آن را به جای اسلام علوی قرار داد.
 اسلام اموی جایگزین اسلام علوی!
بخش هایی از کتاب نحوه‌ی شکل گیری و به نتیجه رسیدن اسلام اموی در سرزمین شام به دست معاویه را نشان می‌دهد!

"معاویه در سرزمین شامِ تازه مسلمان، می‌توانست خودش را جانشین پیامبر جا بزند و گذشته را به نفع آینده تحریف کند، وگرنه در مکه و کوفه و مدینه همچین چیزی امکان نداشت.. "

نکته‌ی بعدی کتاب، انحراف افرادی است که زمانی در کنار پیامبر و امیرالمؤمنین حضور داشتند و در فتنه های بعدی در مقابل آنان قرار گرفتند..

"بارها دیده‌ایم که در این آوردگاه تاریخی و بی‌انتهای حق و باطل، چگونه افراد دچار انحراف شده‌اند و رنگ عوض کرده‌اند و بر اثر داشتن یک زاویۀ کوچک با حقیقتی که گاه چون خورشید روشن است و گاه پس پرده اقتضائات زمان پنهان شده، به ورطۀ گمراهی افتاده‌اند"


کتاب به مسائل مهمی از زمان خلیفه‌ی سوم، عثمان، و در سرزمین شام می‌پردازد!
از کشته شدن خلیفه سوم، برداشتن علم خون‌خواهی و درنهایت جنگ جمل تا جنگ صفین می‌پردازد و انقدر خوب همه چیز را به تصویر می‌کشد که بعید است بعد از آن اتفاقات را فراموش کنید :)
با این کتاب می‌شود، ذره ای از مظلومیت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را درک کرد❤️‍🩹


وقتی کتاب را می‌خواندم، به این فکر افتادم که انگار تمامی اتفاقات در حال تکرار است!
چه در زمان امیرالمؤمنین و اباعبدالله، چه در زمان خودمان!
جایی در کتاب نوشته بود:
"_تاریخ انگار به تکرار نشسته است.
_نه راحیل،... تاریخ تکرار نمی‌شود، بلکه این مردان تکراری‌اند که بدون عبرت، رفتار گذشتگان را در برابر آزمون های روزگار تکرار می‌کنند"

این خودمان هستیم که انتخاب می‌کنیم از تاریخ درس بگیریم یا باز تکرارش کنیم..
حال هر نوع تکراری باشد
برای همین است که بعضی از ما به تلاطم افتاده‌ایم و فریاد می‌زنیم؛ ما به عقب بر‌نمی‌گردیم ✋
      
492

70

(0/1000)

نظرات

چه یادداشتی بود💛
باید هرچه زودتر بخونمش🥹
1

0

حتمااا
در مطالعش تردید نکن 🤍 

1

چقدرر زیبا نوشتین زهرا جان
تاریخ تکرار نمی شود بلکه این مردان تکراری اند...
👌👌👌
1

2

چشمای شما زیبا میبینن عزیزم 😅🤍
👌👌 

1

 m a h s a

m a h s a

1403/4/11

برای کتابای ما هم یادداشت بنویسین🥲✨
3

0

سطح کتاب‌های شما خیلی بالاس، خودشون رو به زور میفهمم😮‍💨😅 

0

 m a h s a

m a h s a

1403/4/11

نفرمایید، کتابای ما افتخار می‌کنند شما می‌خونیدشون❤️ 🌟
@zahra_rsd 

0

قربان شما🥺🤍
@Oceanofunreads 

0

آخرش سیاسی شد 😎😄
2

0

به قول نادرخان با کمی تحریف؛
 ما یک نوع انسان بیشتر نداریم، آن هم انسان سیاسی است.
این من نیستم که یادداشت رو با سیاست مخلوط می‌کنم؛ این سیاست است که پایش را همه جا دراز می‌کند 😁 

5