یادداشت سعید بیگی
1404/1/7
نثر کتاب خوب و ویراستاری هم خوب است ومتن کتاب خستهکننده نیست. من کتاب را برداشتم تا نگاهی به مقدمهاش بیندازم و وقتی به خود آمدم؛ صفحۀ 34 را هم گذرانده بودم. ابتدا تصور میکردم، این کتاب هم، از همان کتابهای زرد انگیزشی پرفروش با تبلیغات باشد؛ اما دیدم چنین نیست. نویسنده بنا بر گفتۀ خودش، از همان آدمهایی است که چند سالی با همان کتابها و فیلمهای انگیزشی؛ به دنبال ایجاد عادات و رفتارهای مفید در خود بوده و چون راه به جایی نبرده؛ با مطالعۀ کتابی، نکتهای به ذهنش میرسد و با انجام آن راهکار و مطالعۀ بیشتر، به راهکارهای بهتر و مفیدتر دست مییابد و در ادامه میکوشد روشش را با معیارها و تحقیقات علمی بسنجد یا منطبق کند و مطمئن شود که روشی من درآوردی نباشد. وی پس از موفقیت در این کار؛ علاقهمند میشود که روش کارش را در اختیار جهانیان بگذارد و این کار را انجام میدهد و روشن است که تنها میخواسته، منظور اصلیش را انتقال بدهد که کتاب در 188 صفحه منتشر شده است (البته تعداد صفحات نسخۀ زبان اصلی را نمیدانم)؛ وگرنه چون بسیاری از نویسندگان میتوانست، آب به کتاب ببندد و آن را به بالای 400 صفحه هم برساند. (نکته: البته هر کتاب حجیم با صفحات بالای 400 صفحه هم، لزوما زرد و بیارزش نیست!) عناوین بخشهای کتاب به این شرح است: ـ مقدمۀ مترجم ـ پیش گفتار ـ مقدمۀ خرده عادتها ـ مغز شما چگونه کار میکند؟ ـ انگیزه در مقابل اراده ـ راهکار خرده عادتها ـ تفاوت خرده عادتها ـ خرده عادتها ـ 8 گام کوچک تا تغییری بزرگ ـ هشت قانون خرده عادتها ـ حرف آخر نویسندۀ کتاب بر آن است که انگیزه، چون بر احساسات متکی است؛ هر چند میتواند کمک کننده باشد، اما نمیتواند به تنهایی نیروی پیشرانِ ما در شکل گیری و ثبات عادتها باشد و در این مسیر به ما کمک زیادی نمیتواند بکند، چون با تغییر حال و احساس ما، کم شده یا از بین میرود. اما اراده میتواند به ما در شکل دادن و ثبات عادتها، نقشی مهم و اساسی داشته باشد و به ما کمک کند و با تغییر حال و احساسمان نه تغییر میکند و نه از بین میرود، یعنی به احساس وابسته نیست. و ما برای تقویت اراده کافی است؛ ابتدا عادت مورد نظر را تا حد امکان و به قول نویسنده (تا حد احمقانه و خندهداری) کوچک کنیم که هیچ مقاومتی از سوی ناخودآگاهمان، برای انجام آن رفتار و خرده عادت وجود نداشته باشد. در این صورت و با تکرار مداوم و هر روزۀ آن خرده عادت، کمکم میتوانیم آن را تثبیت کنیم و مسیرهای عصبی (شبکههای عصبی) لازم در مغزمان هم، برای این عادت ساخته شده و تقویت خواهد شد. حال میتوان با اطمینان، کمی از حد لازم بالاتر رفت و البته نباید حد لازم، یعنی کمترین اندازۀ خرده عادت را رها کرده یا تغییر دهیم. یعنی اگر مایل بودیم، بیش از آن انجام دهیم و اگر مایل نبودیم، حداقل را انجام دهیم که این هم خود یک پیروزی و پیشرفت، در تثبیت یک عادت کوچک است. و نکتۀ دیگر اینکه دانشمندان دریافتهاند؛ برای تبدیل یک رفتار به یک عادت، بین 18 تا 254 بار، باید آن رفتار تکرار شود و البته این برای اشخاص و عادات مختلف متفاوت است. بخشی از متن کتاب؛ از مقدمۀ مترجم، صفحات 10 و 11: «خرده عادت چیست؟ خرده عادت، رفتار مثبت فوقالعاده کوچکی است که هر روز خود را مُلزَم به انجامش میکنید؛ خرده عادت به قدری کوچک است که هرگز در انجامش، احساس ناتوانی نخواهید کرد و همین ویژگی، سنگینیِ بارِ یک مسئولیتِ سنگین را از دوش شما بر میدارد و این راهکار را به راهکاری قدرتمند و برتر در ساخت عادت تبدیل میکند. میزان انرژی مورد نیاز برای برداشتن اولین گام، به قدری کم است که حتی افراد افسرده و ناامید و تمام کسانی که زندگیشان، سالهاست به حالت ساکن مانده است، میتوانند به راحتی آن را انجام داده و زندگیشان را به چرخۀ فعالیت و کارآمدی بازگردانند... .» به نظرم نگاهی به این کتاب انداختن، بتواند به بسیاری از افراد کمک کند و برای آنان سودمند باشد. من این عنوان را با نام چند نویسندۀ دیگر هم دیدهام؛ اما نمیدانم، آیا همین محتوا را دارند یا موضوعاتی متفاوت را بیان نمودهاند؟
(0/1000)
نظرات
1404/1/9
درود این اشارهها تنها برای آشنایی کلی سودمند است و برای بهرهبردن از کتاب، بهتر است آن را بخوانیم. نکات مفید و لازمی هم در کتاب آمده است که خواندن و دانستن آنها خالی از لطف نیست و ضروری به نظر میرسد. مانا باشید.
0
سعید بیگی
1404/1/7
0