یادداشت عرفان رحیم پور
کتاب بیست و ششم سال 1402 اولین کتابی که ازهاروکی موراکامی خوندم به نظرم از اون دسته کتابی بود که از اول جذاب و آدم خوب درگیر کتاب میشد و هی میخواستی ادامه بدی ببینی آخرش چی میشه به نظرم کتاب زیبا و همزادپندارانه ای بود قصه یه روند ساده و خطی داره که گره ها دونه به دونه باز میشن کتاب در مورد تنهایی ماست و اینکه شکست های عاطفی چه تاثیر بدی روی روح و روان ما میزارن دلیل اینکه یک ستاره کم دادم اینه که کلا از کتاب یا فیلم های که پایان باز دارن و ادمو میزارن تو خماری خوشم نمیاد کاش پایانش جور دیگه ای رقم میخورد و برای اولین بار توی زندگیم حس میکنم نویسنده باید کتابو ادامه میداد و حس میکنم نویسنده یه پایان بهم بدهکاره یکی از درسای خوبی که از این کتاب یاد گرفتم اینکه با اینکه خودم آدم درونگراییم و همه چیو میریزم تو خودم آدم باید گاهی سکوت نکنه و سکوتشو بشکنه تا آسیب کمتری ببینه درباره ترجمه باید بگم ترجمه روان و خوبی بود و جاهایی که سانسور داره رو آدم متوجه میشه
34
(0/1000)
نظرات
از نظر من یکی از بهترین کتاب های موراکامی هستش اما با این نظر شما که موراکامی یک پایان به آدم بدهکاره واقعا موافق هستم
1
1
البته این خودش یه سبک نویسندگی ولی من به شخصه از پایان باز خوشم نمیاد چه فیلم باشه چه کتاب به نظرم باید یه پایانی باشه حتی اگه تلخ باشه
1
آتنا ثنائی فرد
1402/09/03
1