یادداشت 🎭 🎬 محمد رضا خطیب 🎭📚

مرد بالشی
        راستش دوست نداشتم برای این کتاب یادداشت بنویسم. چون در تمام مدت خوندنش و همین حالا هم حس و حال خوبی ندارم.
خیلی وقته که بهخوان دیگه اون حس خوب گذشته رو به من نمیده. شاید اگر باشگاه هایی که دارم و دوستانی که چشم انتظار همخوانی آثار بزرگ ایران و جهان هستند و رشد و ارتقای کیفیت خوندن شون آرزوی منه ، نبود ، همین روزها از بهخوان برای همیشه خداحافظی میکردم .
الطاف همین دوستان بود که باعث شد این یادداشت رو بنویسم. 
وسط خوندن این کتاب ، یکی دو تا اتفاق بد افتاد که اصلا حس و حال نوشتن یادداشت و تمرکزم روی کتاب رو گرفت اما به هر بدبختی ای بود تونستم تمومش کنم. شاید این یادداشت تبدیل به بدترین یادداشت بهخوانی من بشه.

حدود ۶ سال پیش با مک دونا آشنا شدم و همه کارهاش رو خوندم. آدمی که ذهن مریضی داره و داستان هاش اینقدر عجیب و غریب و دارک و خونبارن که آدم گاهی حس میکنه نکنه نویسنده اینا رو تجربه کرده؟ 
نکته جالب دیگه اینه که مک دونا ، نمایشنامه هاش در یک جهانی رخ میده که به هم ربط دارن و انگار موازی در جریانه...
مثلا در ملکه زیبایی لی نین از زبان یکی از کاراکتر ها داستانی رو می‌شنویم که در حال رخ دادنه و اون داستان موضوع یکی دیگه از نمایشنامه های مک دوناست...
یا موضوع زمانی جالب تر میشه که در این نمایشنامه کاراکتر میچل درباره موضوعی حرف میزنه که ۷ سال بعد مک دونا اون داستان رو در نمایشنامه " یک ماجرای خیلی خیلی خیلی ساده " مطرح میکنه . 
نمایش پر از جنون و خونه... چیزی که تقریبا تبدیل به امضای مک دونا شده ... 
نویسنده ای دستگیر شده ، نه به خاطر نوشته هاش بلکه به خاطر نتایجی که این نوشته ها توسط خود نویسنده و برادر کند ذهنش به بار آورده...
داستان از همون ثانیه اول گره رو ایجاد میکنه و لحظه به لحظه شما رو مشتاق تر میکنه که بدونید قراره چی بشه و یا اصلا جه اتفاقی در حال رخ دادنه...
قدم به قدم شنا سوپرایز میشید و در عین حال ، سوال های بیشتری براتون مطرح میشه. 
نمایشنامه فوق العاده خوب و روون و جذاب نوشته شده و نمیشه راحت اون رو کنار گذاشت. 
پیچش داستانی ، ترجمه خوب، تعلیق و شوک های به موقع ، پایان جذاب و... باعث میشه که اگر بخوایم کمتر از ۵ ستاره بهش بدیم ، دستمون کمی بلرزه. 
به هرحال به لطف باشگاه هامارتیا ، اثر دوباره خوانی شد ... اما خاطره خوبی به شخصه برای من به جا نذاشت. 

احتمالا کمی در بهخوان کمرنگ تر بشم و فعالیتم محدود به ثبت گزارش پیشرفت ها و کتاب ها و لایک فعالیت های باشگاه ها بشه. 
اما در گروه ها در خدمت دوستان هم باشگاهی تا جایی که بتونم هستم ...

ببخشید اگر حق مطلب درباره کتاب خوب ادا نشد.

ارادت مند همه شما عزیزان 🌺🌺🌺💥🔥
      
611

34

(0/1000)

نظرات

.

1403/7/19

🔥🔥🔥

1

چرا؟ :(
1

2

مفصله ... :( 

0

هم این نوشته، هم مطالب دیگه‌تون، هم کتاب‌هایی رو که ازشون نوشتید دوست داشتم و دارم. خودم هم کم می‌نویسم و نمی‌تونم توصیه به مدام نوشتن کنم اما حیف از ننوشتنتان. 
1

3

شما لطف دارید ، امیدوارم باز هم بتونم بنویسم 

4

همیشه نمیشه حضور داشت و نوشت
با شما موافقم . من‌البته دارم همچنان دو‌سه تا درمیان یادداشت می نویسم. اما یادداشت هام‌ دارن کوتاه میشن و آب میرن!
8

2

بله ، همیشه نمیشه حضور داشت و نوشت... 

2

.

1403/7/20

همیشه نمیشه خیر .
ولی به نظرم برای شما نشد و نمیتوانم معنی ندارد ، 
اصلا در باور بنده نمی‌گنجد .آقای خطیب با انرژی و با حوصله در باشگاه و گروه ها ، قطعا خستگی ناپذیرند .
کمی استراحت لازم است ، امیدوارم با قدرت برگردید ،  بهخوان بدون شما و قلم شما معنا نخواهد داشت .🌹🔥🔥
@Mrkh 

2

هرکسی یه دوران که انگار از همه چی خسته است رو تجربه میکنه ...ولی باید بدونید شما فقط متعلق به خودتون نیستین😊به همه اعضا باشگاهها فک کنید....ناملایمتی هم اگر در بهخوان دیدین به خوبی های دیگه اش ببخشینش
@Sara_ 

2

امیدبه خدا تجدید نظر خواهید کرد🔥
از دست دادن بعضی از کاربران برای بهخوان  سخت وگران خواهد بود مثل شما🌹❤️
انشالله سالیان سال برقرار وپایدار ونویسا باشین دربهخوان🌹❤️
1

5

ممنونم از لطف شما ، من که خودم رو در این حد نمیدونم اما فعلا که هستم در خدمتتون 💥🔥❤ 

1