یادداشت محمدامین اکبری
به نام او پس از حدود هفت سال برای بار دوم خواندمش و باز هم مثل همان دفعه اول از آن لذت بردم. گوگول یکی از نویسندگان محبوب من است. نویسندهای که یکی از بزرگان ادبیات جهان است. نیکلای گوگول یکی از وجدانهای بیدار در بین نویسندگان است که بهخوبی انسان را میشناسد آن را به تصویر میکشد و پیش روی او قرار میدهد تا لااقل او فکری برای خودش و جایگاهش در این دنیای پیچیده بکند. بهغیر از «تاراس بولبا» و مجموعه داستان «شبنشینیهای دهکده نزدیک دیکانا» تمام کارهایش را خواندهام و از تمامی آنها لذت وافر بردهام. «نفوس مرده» که شاهکار اوست، کمدی «بازرس» که طنزی گزنده و در عینحال ماندگار دارد، «پرتره» که داستانی تکاندهنده است و «یادداشتهای یک دیووانه و ...» که مشتمل بر هشت داستان ماندگار و تاثیرگذار اوست. من در بین داستانها «شنل»، «دماغ»، «بلوار نیفسکی» و «ماجرای نزاع ایوان ایوانوویچ و ایوان نیکیفوروویچ» را از همه بیشتر دوست داشتم. در مورد هرکدام از اینها و ساختار قدرتمندی که گوگول برای روایت قصههایش پی افکنده میتوان بهتفصیل سخن گفت. مثلا در «بلوار نیفسکی» میتوان به جانبخشی و شخصیتپردازی گوگول برای یک منطقه جغرافیایی اشاره کرد چیزی که در سده بعد جویس با شهر دابلین کرد و شهرت یافت و پیروان فراوانی پیدا کرد. یا «دماغ» که هفتاد سال جلوتر از «مسخ» نوشته شده و بهسبب طرح کلی شبهات زیادی بین آنها هست ولی کمتر کسی به آن اشاره میکند و بهاشتباه گوگول را در رئالیسم اجتماعی محصور میکنند در حالی که او بسیار جلوتر از دیگر نویسندگان به روایت داستانهای سوررئال پرداخت و شاهکارهایی مثل «دماغ» و «شنل» را ارائه کرد. طنز گوگول هم که دیگر حرف ندارد و همه از آن سخن گفتهاند ولی نکته دیگری که نظر مرا در این دوبارهخوانی به خود جلب کرد این است که گوگول دلبستگی فراوانی به روستا و مناسبات آن دارد و از شهر گریزان است در واقع یک سنتگرا ست و این نکته در مقدمه دو داستان «بلوار نیفسکی» و «مالکین قدیمی» بهخوبی قابل مقایسه است. القصه این مجموعه را با ترجمه خوب و قابل قبول آقای دیهیمی بخرید و بخوانید و لذت ببرید.
15
(0/1000)
نظرات
سلام برادر واقعا تعجب میکنم که از این مجموعه خوشت نیومده گمان هم نمیکنم به سن ربطی داشته باشه اتفاقا گمان میکنم کسانی که جوان یا نوجوانند بهتر ارتباط میگیرند
0
سید محمد بهروزنژاد
1401/12/04
0