یادداشت Mahsa bgbn
کتاب بیست و دوم ۲۸مرداد ۴۰۲ وای سرم درد کرد واقعا! 🤯🤯 مغزم منفجر شد! هی میگفتم این دیگه آخرشه دستت رو خوندم دیگه! وای اصلا نمیشد حدس زد چی به چیه! مغز نویسندهشو میبوسم😆😂 ورونیکا سالها پیش بهخاطر سل مرده و خواهرش سیسی دچار مشکلات روانی شده و نمیتونه مرگ خواهرش رو باور کنه. سیسی سرطان داره و در حال مرگه. پیشخدمتهای خونه یه روز دختری به اسم سوزان رو اتفاقی تو یه رستوران میبینن و بخاطر شباهت عجیبش به ورونیکا ازش میخوان تا چند دقیقه نقش خواهر مُرده سیسی رو بازی کنه و باهاش حرف بزنه تا آروم شه... و الان سوزان تو اتاق ورونیکاس و با خودش کلنجار میره که آیا این نقش رو قبول کنه یا نه؟! این تازه اول ماجراست و قراره اتفاقای دلهرهآور و غیرمنتظرهای بیفته. 👹
27
(0/1000)