بریده‌ کتاب‌های محمدحسین معصومی

برشانه های اقیانوس: نهج البلاغه جوان ترجمه و شرح
بریدۀ کتاب

صفحۀ 53

کلام ١٧: به اسم «قاضی» در میان مردم نشسته و مدعی ضمانت خالص سازی مشکلات دیگران است؛ اگر موضوع مبهمی برایش رخ بدهد، بافته های بی خاصیت و پوسیده را سر هم میکند و بر اساس آن، حکم قطعی می دهد. او در فریب کاری ناشی از شبهه ها، همچون تاربافی عنکبوت است خود فریبی و دیگر فریبی کار اوست؛ نمی فهمد که منطقی برخورد کرده یا خطا کرده است. وقتی به گمان خودش درست عمل کرده، ترس دارد که خطا کرده باشد و اگر تصور کند که خطا کرده امیدوار است که شاید درست عمل کرده باشد از باور و یقین محروم است. جاهلی است که در گرداب جهالتها تعادلش از دست رفته و چشمان بی فروغ و کم بین دارد که بر ظلمت ها سوار شده است و بی اراده در دام تاختن اسب جهالت است. لقمه های علم را با دندان برنده قاطع گاز نگرفته بی تدبر و ناپخته دریافت های علمی را رد می کند. روایات رسول اعظم را چونان بادهای تندی که گیاهان خشکیده را به غارت میبرند پراکنده میکند. به خداوند سوگندانه توان تصدی مقام صدور حکم را در مسائل عرضه شده دارد و نه سزاوار ستایش ستایشگران است. هرگز گمان نمیبرد مسائلی که انکار میکند و به آن ها جاهل است در حیطه آگاهی دیگران درآید توهم میکند که آنچه را نمی فهمد دیگران هم نمی فهمند و جز آنچه به آن رسیده و دست یافته، راه ورودی برای دیگران نمی بیند توهم میکند که فقط او همه حقیقت را فهمیده است. اگر حقیقتی بر او ناپیدا باشد به دلیل جهلش پنهان کاری میکند به دلیل ناعادلانه بودن قضاوتش خونها مثل موجود زنده دادخواهی و فریاد میکند و میراث های به غارت رفته از دست بی عدالتی او فریاد میکشد. من از دست زندگی این گروه که جاهلانه زندگی میکنند و گمراهانه می میرند به خداوند شکایت میکنم اگر کتاب خدا به درستی تلاوت شود، کالایی از رونق افتاده تر از آن در میانشان نیست و اگر کتاب خدا تحریف شود در نظر آنان کالایی پررونق تر و پربهاتر از آن وجود ندارد. در نگاه آنان،منکرتر از معروف و معروف تر از منکر نیست.

0