بریده‌ کتاب‌های آتش بدون دود کتاب اول: گالان و سولماز

دریا به مرداب نمی‌ریزد؛ و اگر ریخت، دیگر دریا نیست، مرداب است...

می‌گوید: چای و نان و عشق، داغ داغ مزه دارد ‌.. ☕️💛💚🌱🌸

درماندگان. تنها سلاحشان حرف است و نه اعتبار حرفی که میزنند،

انسان فقط وقتی انسان است که خودش را معیار همه چیز نداند و باور کند ممکن است خیلی‌ها،خیلی چیزها را بهتر از او بفهمند.

مرگ،هرگز بدرقه نمیکند، به پیشواز می آید.

من معیار آدمیت را صراحتش میدانم نه گنگ و سربسته حرف زدنش. عیب آدم هایی مثل تو که خرده سوادی دارند در همین است که از صراحت مثل وبا می ترسند.

انسان فقط وقتی انسان است که خودش را معیار همه‌چیز نداند و باور کند که ممکن است خیلی‌ها، خیلی چیزها را بهتر  از او بفهمند.

قلب، خاکِ خوبی دارد.هر دانه‌ای که در آن بکاری، از هر جنس، از همان جنس صدها دانه برمیداری .. 🌾❤️✨️☁️🌱

بزرگ کسی است که بزرگی کند نه اینکه بزرگی را مثل خورجین به خودش آویزان کند.

قلب، خاک خوبی دارد. هر دانه که در آن بکاری، از هر جنس، از همان جنس، صدها دانه برمی‌داری...

هرگز عزاداری را در ذهنت تمرین نکن! این کار ذهنت را تاریک می کند و روحت را ذلیل.

از عشق سخن باید گفت همیشه از عشق سخن باید گفت .«عشق» در لحظه پدید می آید دوست داشتن در امتداد زمان ،این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است .عشق ، معیارها را در هم می ریزد؛ دوست داشتن بر پایه ی معیارها بنا میشود عشق، ناگهان و ناخواسته شعله میکشد؛ دوست داشتن از شناختن و خواستن سرچشمه میگیرد. عشق قانون نمی شناسد؛ دوست داشتن اوج احترام به مجموعه یی از قوانین عاطفی ست عشق فوران میکند چون آتشفشان و شره میکند - چون آبشاری عظیم ؛ دوست داشتن ، جاری میشود - چون رودخانه بی بر بستری با شیب نرم ،عشق ویران کردن خویشتن است؛ دوست داشتن ساختنی عظیم. عشق دق الباب نمی کند مؤدب نیست، حرف شنو نیست ،درس خوانده نیست ،درویش نیست، حسابگر نیست، سر به زیر نیست، مطیع نیست ...

مرد، برای کارکردن ساخته شده، نه برای پر‌گفتن، مگر آنکه از مردی افتاده باشد.

مرد ، یا به اشتباه خود اقرار میکند و یا برای اثبات آنچه که گفته است جان نثار میکند.تو یا انسان- به معنای متعالی آن- نیستی، و یا همیشه مسئول سخنی هستی که باری، به دلیلی، بر زبان آورده‌یی.«گفتیم و گذشت» ، فرزند ناجوانمردی است.