بریده کتابهای شرح الف خمیده فاطمه محمدی 1403/9/18 شرح الف خمیده لیلا مهدوی 3.9 21 صفحۀ 177 2 3 محدثه سادات نبی یان 7 روز پیش شرح الف خمیده لیلا مهدوی 3.9 21 صفحۀ 65 0 3 ملیحه سادات حق خواه 1402/4/9 شرح الف خمیده لیلا مهدوی 3.9 21 صفحۀ 42 به نگاه متعجب ام ایمن لبخند زدم. می دانستم که شاید او حرف های مرا درک نکرده باشد. اما خود بارها از ابوالقاسم شنیده بودم که زهرا را نور دو چشمانش می خواند و می گفت که دخترم فاطمه به درستی سیده ی زنان جهانیان از پیشینیان و آیندگان است. او پاره ی تن من و نور دیده ی من است. او حیات قلب من و روح میان دو جانب بدن من است. او حوریه ای در قالب انسانی است... خدیجه! مادری برای دختری از جنس حوری بهشتی بود. 1 8 ماه منیر 1403/9/11 شرح الف خمیده لیلا مهدوی 3.9 21 صفحۀ 12 0 1 فاطمه محمدی 1403/9/14 شرح الف خمیده لیلا مهدوی 3.9 21 صفحۀ 85 1 10 فاطمه محمدی 1403/9/18 شرح الف خمیده لیلا مهدوی 3.9 21 صفحۀ 171 0 0 ملیحه سادات حق خواه 1402/4/9 شرح الف خمیده لیلا مهدوی 3.9 21 صفحۀ 58 «عام الحزن شد. سالی پر از محنت. خانه مان را غم نرفتنی فراگرفت و مکه دیگر برای پدرم غریب آمد. مکه بدون ابوطالب و خدیجه سخت بود. دیگر کوهی چون ابوطالب نبود که در برابر قریش سینه سپر کند و دیگر همدمی چون خدیجه نبود که دل پدرم را قرار بدهد. روزها به سختی می گذشت.» 0 6 ماه منیر 1403/9/12 شرح الف خمیده لیلا مهدوی 3.9 21 صفحۀ 14 روزی که مرا سیده القریش میخواندند و بزرگان مکه به خواستگاریام میآمدند. وقتی از میان نام های مشهور عرب، نام محمد امین را برگزیدم، مواخذه و طرد شدم. چه اهمیتی داشت طرد دیگران وقتی روح و جانم شیفته محمد بود؟ 0 2 فاطمه محمدی 1403/9/13 شرح الف خمیده لیلا مهدوی 3.9 21 صفحۀ 26 درد هر لحظه بر جسمم بیشتر وارد می شد اما روحم هیچ دردی از زاییدن احساس نمی کرد. شک نداشت که زمان آبستن اتفاقی مهم است. ندایی مثل الهام می گفت که «از لحظه لحظۀ این درد لذت ببر خدیجه! کمال تو این است که این دختر را به دنیا بیاوری.» . . . 0 6
بریده کتابهای شرح الف خمیده فاطمه محمدی 1403/9/18 شرح الف خمیده لیلا مهدوی 3.9 21 صفحۀ 177 2 3 محدثه سادات نبی یان 7 روز پیش شرح الف خمیده لیلا مهدوی 3.9 21 صفحۀ 65 0 3 ملیحه سادات حق خواه 1402/4/9 شرح الف خمیده لیلا مهدوی 3.9 21 صفحۀ 42 به نگاه متعجب ام ایمن لبخند زدم. می دانستم که شاید او حرف های مرا درک نکرده باشد. اما خود بارها از ابوالقاسم شنیده بودم که زهرا را نور دو چشمانش می خواند و می گفت که دخترم فاطمه به درستی سیده ی زنان جهانیان از پیشینیان و آیندگان است. او پاره ی تن من و نور دیده ی من است. او حیات قلب من و روح میان دو جانب بدن من است. او حوریه ای در قالب انسانی است... خدیجه! مادری برای دختری از جنس حوری بهشتی بود. 1 8 ماه منیر 1403/9/11 شرح الف خمیده لیلا مهدوی 3.9 21 صفحۀ 12 0 1 فاطمه محمدی 1403/9/14 شرح الف خمیده لیلا مهدوی 3.9 21 صفحۀ 85 1 10 فاطمه محمدی 1403/9/18 شرح الف خمیده لیلا مهدوی 3.9 21 صفحۀ 171 0 0 ملیحه سادات حق خواه 1402/4/9 شرح الف خمیده لیلا مهدوی 3.9 21 صفحۀ 58 «عام الحزن شد. سالی پر از محنت. خانه مان را غم نرفتنی فراگرفت و مکه دیگر برای پدرم غریب آمد. مکه بدون ابوطالب و خدیجه سخت بود. دیگر کوهی چون ابوطالب نبود که در برابر قریش سینه سپر کند و دیگر همدمی چون خدیجه نبود که دل پدرم را قرار بدهد. روزها به سختی می گذشت.» 0 6 ماه منیر 1403/9/12 شرح الف خمیده لیلا مهدوی 3.9 21 صفحۀ 14 روزی که مرا سیده القریش میخواندند و بزرگان مکه به خواستگاریام میآمدند. وقتی از میان نام های مشهور عرب، نام محمد امین را برگزیدم، مواخذه و طرد شدم. چه اهمیتی داشت طرد دیگران وقتی روح و جانم شیفته محمد بود؟ 0 2 فاطمه محمدی 1403/9/13 شرح الف خمیده لیلا مهدوی 3.9 21 صفحۀ 26 درد هر لحظه بر جسمم بیشتر وارد می شد اما روحم هیچ دردی از زاییدن احساس نمی کرد. شک نداشت که زمان آبستن اتفاقی مهم است. ندایی مثل الهام می گفت که «از لحظه لحظۀ این درد لذت ببر خدیجه! کمال تو این است که این دختر را به دنیا بیاوری.» . . . 0 6