بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

مریم پاداشی

@padashi

2 دنبال شده

1 دنبال کننده

                      
                    
https://t.me/maryamlivrary
mylivemybooks

یادداشت‌ها

                انتخاب هرکتاب برای خواندن قصه خاصی دارد، البته این نظر من است .
مدتها این کتاب در قفسه کتابهایم منتظر مطالعه بود تاروزی با حالی بد که ناشی از تردید وشک به همه هستی بود چشمانم  این تیتر را پسندید روی ماه خداوند را ببوس.

قهرمان داستان مانند من در نوعی شک، شک بعد ایمانی قوی دست وپا می زد.

داستان کوتاه است  گاهی جاذبه ادامه مطالعه برایم ازدست میرفت اما همان شک وحواب به آن شک ترغیبم می کرد ادامه دهم.

اولین کتابی است که ازاین نویسنده مطالعه کردم، کتاب به چندین زبان ترحمه شده است.


همه آنچه می خواستم ازاین کتاب نگرفتم حتی موصوعیت عنوان شده با شک وتردید قهرمان اصلی برایم ملموس نبود.اینکه در این موضوعات همیشه کسی هست که به درک کامل از هستی وبود ونبود رسیده ومی خواهد قانعت کند برایم جالب نبود. چون این نسل و این روزها روز قانع شدن صرف نیست . 

اما برخی جملات برایم تاثیر گذار بود

بخشی از کتاب 


هستی لایه لایه س.تودرتو وپر از راز والبته پیچیده. برای درک اون باید خوب بود.همین. 
من فکر می کنم هرکس درهر موقعیت می دونه خوبترین کاری که می تونه انجام بده چیه اما مشکل زمانی شروع میشه که آدم نخواد این خوب رو انتخاب کنه. در چنین صورتی اوراه رو کمی محو کرده .وقتی هزار تا انتخاب بد رو به هزار تا انتخاب خوب ترجیح بدیم وضع اون قدر آشفته وتاریک می شه که انسان نمی تونه حتی یک قدم به جلو برداره.
        

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

            انتخاب هرکتاب برای خواندن قصه خاصی دارد، البته این نظر من است .
مدتها این کتاب در قفسه کتابهایم منتظر مطالعه بود تاروزی با حالی بد که ناشی از تردید وشک به همه هستی بود چشمانم  این تیتر را پسندید روی ماه خداوند را ببوس.

قهرمان داستان مانند من در نوعی شک، شک بعد ایمانی قوی دست وپا می زد.

داستان کوتاه است  گاهی جاذبه ادامه مطالعه برایم ازدست میرفت اما همان شک وحواب به آن شک ترغیبم می کرد ادامه دهم.

اولین کتابی است که ازاین نویسنده مطالعه کردم، کتاب به چندین زبان ترحمه شده است.


همه آنچه می خواستم ازاین کتاب نگرفتم حتی موصوعیت عنوان شده با شک وتردید قهرمان اصلی برایم ملموس نبود.اینکه در این موضوعات همیشه کسی هست که به درک کامل از هستی وبود ونبود رسیده ومی خواهد قانعت کند برایم جالب نبود. چون این نسل و این روزها روز قانع شدن صرف نیست . 

اما برخی جملات برایم تاثیر گذار بود

بخشی از کتاب 


هستی لایه لایه س.تودرتو وپر از راز والبته پیچیده. برای درک اون باید خوب بود.همین. 
من فکر می کنم هرکس درهر موقعیت می دونه خوبترین کاری که می تونه انجام بده چیه اما مشکل زمانی شروع میشه که آدم نخواد این خوب رو انتخاب کنه. در چنین صورتی اوراه رو کمی محو کرده .وقتی هزار تا انتخاب بد رو به هزار تا انتخاب خوب ترجیح بدیم وضع اون قدر آشفته وتاریک می شه که انسان نمی تونه حتی یک قدم به جلو برداره.
          
            موراکامی در این کتاب پا به دنیای ذهن مخاطبی میگذارد که مسئله اش داستان نویسی ست، چه میخواهد آن را تاره شروع کند و چه شروع کرده و حرفه اش نویسندگی نیست و یا از قضا یک نویسنده ی شناخته شده است اما نیاز دارد که از بیرون خودش و رفتارش به عنوان یک نویسنده را بازنگری کند.
رفتار موراکامی در طول کتاب را این طور میتوان تصور کرد که انگار با مخاطبش کنار یک چشمه آب گرم نشسته باشد و پا درون آب گذاشته باشند و همزمان با نفوذ گرمای طبیعی آب به جان مخاطب، صادقانه و بدون پیچیده گویی با او از راه طی شده حرف بزند.
موراکامی مثل کسی که زل زده باشد توی چشم مخاطب اهل داستانش هرچه که به ذهن او میرسد را پیش از  پرسش او به شیوه ی خودش پاسخ میدهد بی آنکه بخواهد نصیحت کند و یا تجربه خودش را به عنوان یک نسخه قطعی تجویز کند.
زبان مشترک او با مخاطب ش همانطور که می گوید «قصه» است و سعی میکند هر چه سد راه او و ذهن اوست را برطرف کند.
مسئله کتاب بالاتر و پیش از مسائل فنی بوده و تمرکز موراکامی دقیقا روی سلوک نویسندگی است. او معتقد است نویسنده برای نوشتن به ارتقای توان روحی و جسمی همزمان محتاج است...