من هیچوقت با داستان کوتاه ارتباط برقرار نمیکردم ولی این کتاب بعنوان داستان کوتاه منو شگفت زده کرد.
        

                ......
        

                کمی اسپویل دارد که به نظر خودم دونستن این موضوعات قبل خوندن کتاب ، شمارو بیشتر به داستان جذب میکنه
«وقتی زندگی های بیشماری رو از سربگذرونین ، دیدگاهتون عوض میشه»
موضوع اصلی کتاب راجب یه بیماریه به اسم فمس( بیماری خاطرات کاذب) که در سرتاسر دنیا پخش شده و بیماراش خاطرات زندگی های دیگه ای رو به یاد میارن که زندگیش نکردن«در واقع زندگی کردن اما در یه خط زمانی متفاوت
        

                "فروید: میبینین، اینجا ، تنها ما دوتا هستیم، دو انسان، با همه دردهامون.... آسمون فقط یک سقف خالی روی دردهای انسان‌هاست....

ناشناس:واقعا؟ اینجوری فکر میکنید؟

فروید: عقل روح هارو فراری داد... دیگه قدیسی وجود نداره . جاشون پزشک‌ها اومدن. تنها انسانه که میتونه با انسان هم‌دردی کنه."

پایانشو دوست نداشتم ولی بحث‌های ناشناس و فروید برام جذاب بود.
احتمالا بعدا دوباره بخونمش :)

13 شهریور 1402
        

                ایده متفاوت کتاب چیزی بود که منو ترغیب به خرید کتاب کرد یعنی اینکه بیگانه ها لزوما با سفینه و تکنولوژی های پیشرفته به سراغ ما نمیان و در این کتاب با بیگانه های تک سلولی طرفیم.
جالب ترین نکته این کتاب از نظر من، توضیحات علمی و بشدت منطقی بود که حوادث رو پوشش میداد و خبری از کلیشه های تکراری نبود اگرم بود با یه توضیح علمی و منطقی داستان رو به پیش میبرد.
شخصیت مورد علاقم راکی بود و طنزی که ناخوداگاه توی شرایط سخت می آفرید روحمو جلا میداد.
فکر نمیکردم این کتاب جزو تاپ فایوم قرار بگیره ولی اندی وییر منو شگفت زده کرد . نمیدونم چرا مردم کتابهای زرد و رمان های آبکی رو به همچین شاهکارهایی ترجیح میدن که هنوز پروژه هیل مری چاپ اوله!
البته شباهت هایی هم به اثر پرفروش اندی وییر یعنی "مریخی" داره ولی من به شخصه اینو بیشتر دوست داشتم .

در آخرم قدردان ترجمه بی نقص حسین شهرابی هستم که اثر شاهکاری مثل اینو با بهترین ترجمه روانه دست مردم کرده
        

                اولین کتابم از اثار آگاتا کریستیه و نمیدونم شاید اینکه خیلی تعریفشو شنیدم انتظارم از کتاب بیش از حد بود و قاتل قابل حدس بود .
به نظرم یه اثر معمولی با روند نسبتا جذاب و متاسفانه شخصیتهای دوست داشتنی زیادی نداشت همون پوآرو بود فقط.

 امیدوارم دیدگاهم درمورد دیگر آثار آگاتا کریستی تغییر کنه.
9 اردیبهشت 1402
        

                توضیح زیادی نیاز نیست برای این کتاب، صرفا اولین ریویو رو با این کتاب شروع میکنم.

میتونم بگم از کتابایی بود که نتونستم زمین بزارمش و نگارش کتاب به شیوه ای شیوا و تمثیلی به بهترین نحو مسائل سیاسی و معضلات اجتماعیِ جامعه ای با ذهنیتی فقیر و به اصطلاح عوام مطرح شده بود.

نحوه تشکیل اینگونه حکومت های به اصطلاح دموکراسی و لپ کلام شرح حال کامل ایران خودمونه...
        

                آینده ای که ولز به تصویر کشید بنظرم خیلی دور از انتظار بود  و من شخصا هر کتاب یا فیلم و سریالی که راجع به"سفر در زمان" باشه جذبم میکنه ولی نحوه پرداخت به موضوع کتاب زیاد قوی نبود. بیشتر آینده بسیار دور رو به شیوه‌ای بسیار خسته‌کننده شرح میداد. میدونم از تاریخ انتشار کتاب بیشتر از یک قرنه که میگذره ولی خب جذبم نکرد متاسفانه و تنها دلیل ادامه دادنم این بود که به ماشین زمان مربوط می‌شد ولا کلا دراپ میکردم.


من این کتابو یک فروردین امسال شروعش کردم و به قدری کسل کننده بود که نمیتونستم ادامه بدم ولی دیگه زمان امتحانات شد و هرکاری بهتر از درس خوندن به نظر آدم میرسه Lol.

سیزدهم خرداد 1402
        

                پلات تکراری.... و دقیقا همون چیزی که نمیخواستم بشه.
تنها دلیلی که سه ستاره هم دادم شخصیت پردازی و تم روان‌شناختیش بود.


 ❌شاید اسپویل؟!❌


میشه گفت که نسخه تریلر و روانشناختی و همچنین ضعیف‌تر قتل راجر آکروید بود.
        

                2.5⭐
        

                Heil Martin