جزئیات پست

با توصیفاتت از کتابفروشی همزادپنداری کردم (: هنوزم برام مثل روز اول جذابه ...شاید یه روزی یه کتابفروشیه خیلی بزرگ بزنم فقط واسه روحم که جلا پیداکنه (: 
با حرفت درموردچه کتابی خوندم هم موافقم

سلام و رحمت. چه گفت‌وگوی مبارکی! و چه‌قدر خوب که نوشتیدش؛ ممنون. منم موافقم که "خواننده باید از نویسنده‌ها و سبک‌های گوناگون بخونه تا بتونه سبک و سلیقه‌‌ی خودش ر پیدا کنه". اما نکته‌ی خیلی مهم(تر) اینه که باید درجه‌ی یک خوند. از هر سبکی، درجه‌ی یکش.. اگه با آثار سست و ضعیف، آغاز کنیم و مانوس بشیم، عادت کنیم به اون آثار، واقعا چیزی در حد فاجعه‌ست... این کج‌سلیقگی در هنر -و نه فقط ادبیات- که رواج یافته، بخشی‌ش معلول سهل‌گیری و کاهلی در هدایت فرآیند استفاده از آثار هنری -ازجمله کتاب‌خوانی- است.

سلام
از اون قسمت توصیف کتاب‌فروشی تجربه زیادی ندارم، چون جایی که زندگی می‌کنم خیلی کتاب‌فروشیِ درست درمون نداره و من مجبورم کتابام رو اینترنتی بخرم ولی چون به کتاب‌خونه عمومی رفت‌وآمد دارم می‌دونم لذت بودن در بین کتاب‌ها رو چشیدم.
اما در مورد بحث شما و دوستتون، منم با شما موافقم به نظرم هر کتاب‌خونی باید راهشو خودش پیدا کنه مثل همه راه‌های زندگی، البته که وجود راهنما و استفاده از تجربه‌های خوب دیگران رو نباید فراموش کرد ولی سفارشی خوندن رو قبول ندارم و ..

.. و این نهایتا ما هستیم که با تجربه کردن و خوندن آثار خوب و بد می‌تونیم به سلیقه و علاقه مشخصی تو حوزه کتاب برسیم.

سبز و پیروز باشید.