بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

هاگاکوره: کتاب سامورایی

هاگاکوره: کتاب سامورایی

هاگاکوره: کتاب سامورایی

4.0
6 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

12

خواهم خواند

19

کتاب هاگاکوره: کتاب سامورایی، نویسنده یاماموتو چونه تومو.

لیست‌های مرتبط به هاگاکوره: کتاب سامورایی

پیش رویجامعه های ماقبل صنعتی: کالبدشکافی جهان پیشامدرنبرج سکوت

سیاهه‌ی دوصد

100 کتاب

15 سال پیش «سیاهه‌ی صدتایی رمان» را نوشتم. در این فاصله‌ی پانزده ساله بیش از هزار کتاب جدی خوانده‌ام که 920 تا را شماره زده‌ام و یادداشتی ولو کوتاه نوشته‌ام درباره‌شان. بارها از من خواسته‌اند که افزونه‌ای بزنم بر سیاهه‌ی صدتایی و مثلاً سیاهه‌ی دوم را بنویسم و من همیشه بهانه آورده‌ام که هر که صد رمان بخواند، خود در رمان قریب‌الاجتهاد است و ادامه را به سلیقه‌ی تربیت‌یافته‌ی خودش انتخاب خواهد کرد. فرار از مصاحبه با همشهری جوان و پیگیری‌های مداوم خانم حورا نژادصداقت باعث شد تا قبول کنم سیاهه‌ی جدیدی بنویسم. اما این سیاهه، سیاهه‌ی دوم نیست. حتا سیاهه‌ی رمان هم نیست. در حقیقت انتخابی‌ست از به‌ترین کتاب‌هایی که در این پانزده سال خوانده‌ام. می‌خواستم به ترتیب اهمیت باشند که این ترتیب هم رعایت نشد. بیش از بیست ساعت کار مفید و پنجاه ساعت کار غیرمفید به انتخاب آثار گذراندم و حاصل‌ش شد همین «سیاهه‌ی دو صد». اما توضیحی مهم راجع به «سیاهه‌ی دو صد». تنها به رمان نپرداخته‌ام، اما به یقین می‌گویم که هیچ عنوانی هرگز از مفهوم ادبیات تهی نیست در این سیاهه. اگر دقیق‌تر بنگریم و رمان را ادبیات تعلیق بدانیم، می‌توان گفت که آن‌چه در این سیاهه آمده است حتا در سرزمین‌های دوردست از مرزهای کشور رمان، تنه می‌زند به رمان. یعنی کتاب تاریخی و مقاله‌ی بلند و حتا متن‌نامه‌های مذهبی در این سیاهه تعلیق دارند و از منظر ادبیات به آن نگاه شده است. اصح و ادق این که رمان‌نویس ام‌روز نیاز به متونی دارد که پیکره‌ی داستان را نشان بگیرد؛ پیکره‌ای که دیگر نه شخصیت است و نه فضا و نه حتا درام؛ پیکره‌ای که ذات مفهومی رمان است... همه‌ی عناوین انتخاب شده با این پیکره هم‌راستاست. «سیاهه‌ی دوصد» سیاهه‌ای است از جنس ادبیات برای رمان‌نویس... ثلث‌ش حتما سلیقه‌ی من نگارنده است اما یحتمل دوسوم‌ش مشترک است در بسیاری نگاه‌ها... خوش‌حالی دیگری دارم که نمی‌توانم پنهان‌ش کنم. پانزده سال پیش وقتی سیاهه‌ی صدتایی رمان را می‌نوشتم، دربه‌در می‌گشتم دنبال مولف فارسی‌زبان و رمان فارسی و داستان ایرانی... کم از ده درصد، رمان و داستان داخلی یافتم... تازه آن هم با اغماض... و حالا نویسنده‌گان نیمی از آثار «سیاهه‌ی دو صد» فارسی‌زبان‌ند... رضا امیرخانی، 15 اردیبهشت 1397

یادداشت‌های مرتبط به هاگاکوره: کتاب سامورایی

            _
اگر کسی بگوید شرط سامورایی بودن در یک کلام چیست، باید گفت اساس آن سر سپردن در راه امیر است. و اگر کسی بازپرسد پس از آن چه، باید گفت بالاتر از هر چیز آن است که سامورایی در جان خویش، خرد، انسانیت و شجاعت داشته باشد. داشتن این سه فضيلت شاید برای مردم عادی دور از دسترس به نظر آید، اما برای سامورایی سهل است. خرد چیزی نیست جز در میان گذاشتن امور با دیگران، حکمت بی پایان از همین نشئت می گیرد. انسانیت حاصل کار کردن برای دیگران و رنج بردن برای آنان و ارجح دانستن آنان است. شجاعت یعنی دندان های خویش را به هم فشردن و به پیش رفتن. با دندانهای به هم فشرده به پیش رو؛ این است شجاعت. و توجهی به شرایط نکن. نیازی به دانستن هر چیزی که فراتر از این سه باشد نیست.

به نظرم بهترین برش از کتاب که میتواند چکیده  اثر را بیان کند همین چند سطر بالا باشد
خب این کتاب که به نظرم میتوان آن را یک کتاب اخلاق دانست اصلا ساختارمند نیست. مجموعه ای از حکایات سامورایی ها است که میتوان از آنها مرواریدهای حکمت را بیرون کشید. به علاوه دریافت های خود یاماموتو چونه تومو از سلوک سامورایی که آنها هم اصلا ساختار ندارد و به بهانه هر حکایتی او گوشه ای از دریافت هایش را میگوید و بهترین چکیده اش همین چند سطر بالا است. همان طور که قبلا درمورد کتاب "هنر رزم" نوشته بودم اینجا هم احساس کردم این کتاب جاهایی دارای تناقض است که قاعدتا ناشی از همین بی ساختار بودن است. اما بی ساختار بودن خصلت این نظام فکری است. یک سامورایی است که میفهمد در چه موقفی کدام دستورالعمل را به کار بندد و از روی این کتاب نمیتوان کسی را تبدیل به سامورایی کرد. 
اگر میخواهید بازتاب این ایده آلیسم را در رمان ببینید توصیه میکنم آثار "Yukio Mishima" را بخوانید. هرچند شاید هیچ کدام از آثارش به اندازه ماجرای خودکشی دراماتیکش روی شما تاثیر نگذارد