آخرین شاهدانآخرین شاهدانسوتلانا آلکسیویچ و 1 نفر دیگر4.28 نفر |4 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن0خواندهام10خواهم خواند14توضیحاتمشخصاتنسخههای دیگرروز به روز از شمار کسانی که میتوانند جنگ جهانی دوم را تعریف کنند کم میشود.این کتاب خاطرات آخرین های آنان است...آن ها همه کودک بودند.ادبیات اقتباسی ادبیات روسیه جایزه نوبل ادبیات جنگی دهه 1980 میلادی تاریخیلیستهای مرتبط به آخرین شاهدانʲᵃᵛᵃᵈ ᵠᵃˢᵉᵐⁱلیست کتاب های تاریخی - سیاسی - جنگی31 کتابلیستی از کتاب هایی که میخوام بخونم و بخرم324پستهای مرتبط به آخرین شاهدانبهخوان زنان برندهی جایزهی نوبل ادبیات 326یادداشتهای مرتبط به آخرین شاهداننیما اکبرخانی1401/04/28 ترسناک ترین کتابی که در عمرم خوندم و فکر میکنم دیگه مثل این نخونم. اصلا نمی دونم با خودم چه فکری کردم که اینو تا تهش خوندم ؟ دیدن صبعانه ترین جنگ تاریخ بشر از دید یه مشت بچه واقعا خیلی وحشتناکه . شما تو این کتاب با داستان هایی مواجه میشید واقعی ، که باعث شده موهای قهرمان داستان در چند ساعت سفید بشن . بچه هایی که اون دوره رو از سر گذروندن دیگه درست نشدن بچه گی نکردن و بدون گذر از نوجوانی و جوانی مستقیم رفتن سراغ پیری . میدونستم نازی ها پلید بودن ولی تا این حد و خبر نداشتم . کتاب خیلی تکان دهنده ست و مواجه شدن باهاش واقعا یه بخش یا بخش هایی از روان خواننده رو از بین میبره . صفحاتی داره که جگر آدم رو می سوزونه و طعم تلخی از بین کلمات به دهان خواننده سرازیر میشه. همون بهتر که نخونید . اما اگر سرتون برای روایت های واقعی درد میکنه و تنتون میخاره ، این آخرین نسخه ایه که میشه براتون نوشت . 03فاطمه سلیمانی ازندریانی1400/09/18 مدتها پیش یکی از دوستان کتاب #خاکستری_یک_کابوس رو خوند و گفت انقدر تلخه که من به هیچ کس پیشنهاد نمیکنم این کتاب رو بخونه. خیلی دلم می خواد این کتاب رو بخونه و بعد نظرش رو بپرسم. واژه تلخ از پس توصیف این کتاب بر نمیاد. هولناک واژه مناسب تریه. بچه های دو تو چهارده ساله ای که سالها بعد از جنگ جهانی، جنگ رو روایت میکنن. همه اهل روسیه هستن و از جنایت های آلمان ها میگن. هر کدوم داستان و روایت خودش رو داره بدون دخالت نویسنده کتاب. بعد از خوندن این کتاب به این نتیجه رسیدم که بمباران هوایی شهرها کار شرافتمندانه ایه نسبت به آتش زدن خونه ها با آدمهاش. یا خون گرفتن از بچه های زیبا. کشتن پدر و مادر جلوی چشم بچه یا برعکس. اعدامهای دسته جمعی و زنده به گور کردن. اما من بیشتر از همه دلم برای بچه هایی میسوزه که خانواده شون رو گم کردن نه اونهایی که خانواده شون رو بر اثر مرگ از دست دادن. این چیزهایی که من گفتم فقط گوشه ای از کتابه اما در عین تلخی لحظات امیدبخش هم زیاد داره. با اینکه رنج زیادی رو تحمل کردم موقع خوندنش ولی پشیمون نیستم از وقتی که گذاشتم. فقط یه سوال اساسی برام پیش اومد. بشر تا چه اندازه میتونه درنده باشه؟ این خوی وحشیگری واقعا هولناکه 13زهرا زارع پور1400/10/29 جنگ در هر اقلیم و زمانی تلخ است، ترسناک و سیاه است. جنگ ممکن است آغازی مشخص داشته باشد اما هیچ پایانی ندارد، آنجا که روح آلوده میشود جنگ ادامه دارد و ذهن و آزادی آن از تلفات جنگ میشود. کودکان روح خود را از دست میدهند و کودکی واژه ای ناآشنا برایشان میشود. این کتاب روایتگر خاطرات کودکانی است که در جنگ جهانی روح و معصومیت خود را از دست دادند و متحمل رنج های بسیاری شدند . روایت ها چنان دردناک و سیاه بود که تا مدت ها ذهنم را درگیر کرده بود 00ثنا احمدی1403/02/04 کتابی پر ازغم پر از بی عدالتی نسبت به مردمان کشورهایی که عملاً قربانی قدرتها شدند. و قربانیهای بیدفاعتری همچون بچهها هم در این جنگها دیده میشدند. بچههایی که شاید زنده بمونن، شاید بزرگ بشن و شاید حتی بتونن شغل خوبی برای خودشون دست و پا کنن اما همیشه با کابوس اون روزهای تلخ جنگ زندگی میکنند. هنوز چهرۀ مادر پدرهای رنج کشیدشون جلوی چشماشونه. هنوز مرگ خواهر و برادر هاشون یادشونه. هنوز گرسنگیهایی که میکشیدن یادشونه. هنوز هم چهرۀ سربازان دشمن یادشونه. خیلی خیلی طول میکشه تا جهان بفهمه برای رسیدن به هدفهاش، نباید خون بریزه. چون این جهان تا به امروز روی خون بنا شده. کاش یه روز یه نفر بلند بشه و داد بزنه هدف وسیله رو توجیه نمیکنه. کاش یه نفر بلند بشه و بگه که هیتلر مرده اما ترسهایی که به جون آدمها انداخته نه تنها یه نسل بلکه چندین نسل رو قربانی کرده. کاش همون یه نفر بگه که فقط هیتلر بد نبوده و همه میتونن یه هیتلر باشن برای خودشون اگر و تنها اگر همین قدر خونخوار و سنگدل باشن. که جون یک نسل رو با آتش گلوگه بگیرن و جون چند نسل رو با تصاویر و آثار به جا مونده از اون نسلی که کشته شده. 00