بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

کاج زدگی

کاج زدگی

کاج زدگی

4.0
12 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

14

خواهم خواند

3

ضحی کاظمی نویسنده ی پُرکار و جوانِ روزگارِ ماست. او در سال های گذشته چند رمان منتشر کرده است. رمانِ کاج زدگی متفاوت ترین تجربه ی نویسندگی اوست. رمانی در ژانر علمی ـ تخیلی با گرایشِ آخرالزمانی، ژانری که از محبوب ترین و بدیع ترین ژانرهای ادبی تاریخِ داستان نویسی جهان است. رمان درباره ی آدم های یک شهرِ مسخ شده است که انگار سایه ای نیرومند آن ها را تحت سیطره ی خود دارد. بیماری مرموزی حول وحوش شان می چرخد و حالا کسانی پیدا شده اند که می خواهند این وضعیت را تغییر دهند... اهمیت کارِ نویسنده در این نکته نهفته که او تلاش کرده روایتی ایرانی براساس قواعدِ مرسومِ این ژانر بنویسد، اتفاقی که به ندرت در ادبیاتِ ما سابقه داشته است. برای همین شاهدِ استفاده از پاره ای عناصر و اساطیرِ ایرانی در اثر هستیم که نویسنده از آن ها برای ساختنِ روایت خود استفاده کرده است. رمان مملو از ماجرا و اتفاق است و برای همین خواننده ی خود را جذب می کند. کاج زدگی را باید یک تجربه ی جسورانه دانست در راستای ژانرنویسی. امری که باعث می شود ضحی کاظمی ما را به دنیایی عجیب و مشکوک دعوت کند. دنیایی که درش خطر در کمین است.

لیست‌های مرتبط به کاج زدگی

اعترافات یک قاتل: روایت شده در یک شبمیس لونلی هارتزبیمار خاموش

خوانده شده های 1401

65 کتاب

در این لیست کتابهایی که در سال 1401 خوانده ام را قرار می دهم. یکی از بزرگترین چالش‌های همیشگی من این است که هرسال، سرعت و دقتم را در مطالعه بالا ببرم. نوشتن لیست کتاب کمک می‌کند تا شما برای سال آینده، چشم انداز روشن‌تری را داشته باشید و چه بسا چالش های متفاوت‌تری را برای خود برنامه‌ریزی کنید. یکی از الزامات جامعه مدرن، انعطاف‌پذیری در همه‌ی امور است. تفاوتی نمی‌کند که شما در مسیر خوانش خود منعطف باشید یا در سبک زندگی و افکار خود. انعطاف‌پذیری و پذیرش افکار گوناگون، باعث می‌شود تا به جامعه و افراد، احساس همدلی بیشتری داشته باشید. از گذشته، تعصب از ویژگی‌های اخلاقی مورد نکوهش بزرگان و عالمان بوده. چه بسا این سرسختی باعث آسیب‌های فراوان نیز شود چون راه‌های مختلف را برای خود تبدیل به بن‌بست می‌کنیم. این جمله را از من به یاد داشته باشید که "هیچگاه از تغییر نترسید‌. نظم موجود در جهان بزرگ‌تر از تصور ما است."

یادداشت‌های مرتبط به کاج زدگی

            دوستان،
ریویوهای همه رو درباره ی این کتاب خوندم. 
بیاین واقع‌بین باشیم. خانم ضحی کاظمی محشر عمل کرده :)

خلاصه ی کوتاهی از کتاب:
ژانر این کتاب پادآرمانشهری‌ست. (اسم جدید قشنگی که خوشم میاد استفاده کنم: تباه‌شهری)
داستان شخصیت‌هایی داره که نویسنده به هرکدومشون فرصت صحبت کردن داده.
شروع داستان از شخصیت بیماری شروع میشه که به نظر میرسه داره از جایی فرار میکنه، داره از افرادی فرار میکنه.
چپتر بعدی رو پسری به نام بامداد شروع میکنه و توضیح میده که چه زندگی‌ای داشته و الان درچه وعضی گرفتار هستند.

سازمانی روی کار اومده که برای کنترل جمعیت تصمیم گرفته بچه‌ها از طریق رحم مصنوعی به‌دنیا بیان و هر یک بچه به 3زوج داده بشه.

بیماری؛ 
موضوع اصلی داستان. 
چیزی که واقعا عجیب بود. بیماری‌ای که توسط آدم‌هایی درست شد که ازشون انتظار نداشتیم.

من واقعا خیلی از خوندن این کتاب لذت بردم؛
اولین کتابی بود که توی این ژانر خوندم و میدونم که کتاب‌های خوبی بااین ژانر توی بازار هست ولی این کتاب به نظرم نقطه های قوت خیلی زیادی داشت.

ایده ی داستان خیلی خوب بود و البته بعضی جاها هم ترسناک:)
این که بخوای به این موضوع فکر کنی که داری چیزی رو میخونی که صدسال یا دویست سال بعد امکان اتفاق افتادنش هست آدم رو میترسونه. اینکه بخوای به این موضوع فکر کنی که وسایلی که الان داری ازشون استفاده میکنی، کتابی که الان دستت گرفتی، غذایی که امشب خوردی قراره بشن عتیقه و توی موزه برن ترسناکه.
واقعیت هم اینکه من ترسیدم. از چیزایی که قراره 200سال بعد نداشته باشنشون.

تنها نکته ی ضعیفی که خیلی ناراحتم کرد، کوتاه بودن داستان بود. کاش کتاب 800 صفحه بود، کاش به تمام شخصیت‌هایی که توی داستان بود فرصت صحبت بیشتری میداد و داستان واقعا بیشتر و عمیق‌تر میشد.

درکل خیلی لذت بردم، و خسته نباشید میگم که "ضحی کاظمی" و امیدوارم کتاب‌های بیشتری ازشون بخونم
          
            بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم  

تو دوران کودکی و نوجوانی خواننده پر و پا قرص ژول‌ورن و آسیموف بودم. تو اتاق کوچیک و دنجم می‌چسبیدم به شوفاژ (روشن یا خاموش) و غرق می‌شدم تو دنیای خیالی که با چاشنی علم و آینده تصویر کرده بودن.
🔴
سوم راهنمایی بودم که از یه نمایشگاه کتاب تو پارک لاله، سه‌گانه شهریار جان کریستوفر رو خریدم و تو ایام امتحانات خرداد تمومش کردم! اولین بار بود ادبیات گمانه‌زن می‌خوندم. برام تلخ بود و پر از سوال و نگرانی ولی چیزی از جذابیتش کم نمی‌شد. کریستوفر ساموئل یود انگلیسی در کنار ورن فرانسوی و آسیموف آمریکایی-روسی شدند خدایگان ژانر علمی-خیالی برای من!
🟡
صادقانه بگم که تا سال‌ها اهل خوندن ادبیات فارسی نبودم، چه رسد به ادبیات ژانری. اصلا نمی‌دونستم ما ژانر هم داریم یا نه. انقدر کم بود و شاید انقدر غیرقابل باور یا حتی شعارزده که نمی‌شد زیرمجموعه ژانر محسوبش کرد. در همین راستا و فقط برای تجربه و در جریان بودن، کتاب کاج‌زدگی رو اتفاقی تو طاقچه خوندم. با دیدی منفی که یه "زایو" و "ایذا" دیگه دارم می‌خونم دیگه. 
🔵
اما باید اعتراف کنم خیلی فراتر از حد انتظار ظاهر شده. یه کریستوفر ایرانی خیلی خوب. نمیگم عالی چون جای کار داشت ولی همین حالا هم تو ژانر علمی-خیالی ادبیات فارسی پیشروست. نقدهای کوچیکی بهش وارده که عمدتا به پردازش شخصیت‌هاش برمی‌گرده ولی از نظر ایده و پرورشش و تخیل قوی بود. واقعا ارزش خوندن داره. یه دنیای آخرالزمانی ایرانی که به خوبی یک‌سری محدودیت‌های فرهنگی رو کنار زده و حتی در خلال این تخیل، واقعیت‌های دردناکی رو از همین دوران فعلی یادآور شده. عشق، خانواده، زندگی، دوراهی‌های اخلاقی و عاطفی و البته بازگشت به فطرت و خویشتن از جمله موارد برجسته این کتابه.
🟣
از این دست داستان‌ها بیش باد!