نبرد من = Mein Kamph: ماین کامف

نبرد من = Mein Kamph: ماین کامف

نبرد من = Mein Kamph: ماین کامف

آدولف هیتلر و 1 نفر دیگر
3.6
29 نفر |
12 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

22

خوانده‌ام

70

خواهم خواند

82

خرید از کتابفروشی‌ها

در سال 1924 که آدولف هیتلر به اتهام خیانت به کشور در قلعه (لندربرگ) زندانی بود، متن کتاب نبرد من را به منشی خود (رودلف هس) که با او هم زندان بود دیکته کرد. در این کتاب دیکتاتور آلمان، آینده و اصول اساسی کشور را از نظر سیاسی و اصطلاحات داخلی شرح می دهد.

یادداشت‌های مرتبط به نبرد من = Mein Kamph: ماین کامف

            برخی از کتاب ها جرقه ای در درون آدم ایجاد میکنن و این کتاب برای من اینگونه بوده وقتی که داشتم کتاب نبرد من هیتلر رو میخوندم کلاس دهم بودم توی اون دوران همیشه با خودم کتاب میبردم مدرسه و وقتی معلم درس میداد به جای گوش کردن به معلم کتاب میخوندم تا زمان زود تر بگذره کتاب نبرد من یکی از اون کتاب ها بود که تاثیر عمیقی بر روی من گذاشت و اون این بود که فهمیدم چقدر نمیدونم و  اینکه چقدر شرین که بفهمی که چقدر نمیدونی به خاطر همین بعد از این کتاب بیشتر مطالعه کردم و با چیز های مختلفی آشنا شدم. این کتاب به من فهموند که انسان های ضعیف محکوم به نابودی هستن این قانون طبیعته و ما باید قوی بشیم و وظیفه ما به عنوان یه انسان قوی اینکه پامون رو روی خرخره انسان های ضعیف تر بزاریم و نابوشودن کنیم و یا بهشون رحم کنیم و ازشون بردگی بکشیم اخ که چقدر حس خوبیه :)  یه جمله که خیلی خوب از این کتاب به یادم مونده اینکه میگه کبوتر با کبوتر باز با باز یعنی یک انسان قوی و باهوش باید با یه انسان قوی و باهوش دیگه ازدواج کنه تا نسل اونها قوی بمونه و این درسته به طور کلی من از گفته های هیلتر در زندگی شخصیم و نبردی که با خودم دارم استفاده میکنم  در کل توصیه میکنم انسان های ضعیف و انسان هایی که ضعیف بودن رو دوست دارن این کتاب رو نخونن چون برای کسی که پرواز رو نمیفهمه پرنده هرچقدر ارتفاع بگیره کوچیک تر دیده میشه
          

7

            همیشه خوندن کتاب‌هایی از زبان خود عاملان یک عمل برام جذاب بوده و هست.
همیشه دوست داشتم یک نفر رو از دید خودش ببینم نه دید اطرافیانش
شاید اون فرد به دنبال این باشه که اصلا خودش رو توجیح کنه اما همین حرف‌ها هستش که به نظرم جالب توجه می‌تونه باشه.
برای همین معمولا اول کتاب‌هایی که درباره شخصیت‌های مهم نوشته شده رو نمی‌خونم.
اول قضاوت خودش نسبت به خودش و کارهاش رو می‌خونم و بعد می‌رم سراغ کتاب‌هایی که درباره‌ش نوشته شده.
هر چند این کتاب‌ها همشون قطعا جهت دارن
یکی از طرف خوشش میاد و تعریفش رو می‌کنه
یکی هم بدش میاد و نفرینش می‌کنه 
اما بعد از خوندن چندتا نظر موافق و مخالف و نظر خود طرف درباره کارش خواننده تا حدود زیادی اوضاع دستش میاد
هر چند عقاید هیتلر و هیتلری رو کلا دوست ندارم اما خوندن هیلتر از زبان هیتلر برام جالب بود.
نمیدونم به متن چه تعداد ستاره بدم
اما ترجیح میدم ستاره ندم.
از طرفی میهن پرستی هیلتر برام ستایش برانگیز بودش اما از طرف دیگه نمی‌تونم این همه جنایت رو هضم کنم.
          

0