بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

طرح بزرگ

طرح بزرگ

طرح بزرگ

لئونارد ملودینو و 3 نفر دیگر
4.1
8 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

10

خواهم خواند

6

استیفن هاوکینگ Stephen Hawking و لیونارد ملودینا Leonard Mlodinow دو فیزیکدانان برجسته معاصر در جدیدترین کتاب خود با عنوان «طرح بزرگ» (The Grand Design) چنین استدلال می کنند که برای توضیح چگونگی پیدایش جهان (آغاز جهان،بنیان و یا سرچشمه آن) به وجود موجودی اعلاء یعنی «خدا» یا موجودی از این دست نیازی نیست و قوانین فیزیک برای چنین مقصودی کافی ست. هاوکینگ می گوید از آنجائیکه قانونی به نام قانون جاذبه وجود دارد جهان می تواند خود را از هیچ بوجود آورد. خلق خود به خود دلیل آن است که چرا موجودات هستند به جای آنکه نباشند، چرا جهان هست، و چرا ما هستیم. جهان ما یکی از بی شمار جهان های ممکن است. تنها اندکی از این جهان ها امکان حیات را فراهم می آورند و البته جهان ما یکی از همین جهان هاست. قوانین طبیعت که مسئول وجود اشکال حیات هستند در این جهان ها بر اساس شانس و تصادف صرف پدید آمده اند. هیچگاه فیزیک و فلسفه تا به این حد به یکدیگر نزدیک نشده اند. اکنون فیزیک خود را متولی پاسخ به این پرسش بنیادین فلسفه می داند که «چرا موجودات هستند به جای آنکه نباشند؟». و این که چگونه «هیچ می هیچد» و جهانی از آن متولد می گردد. و حیات بر مبنای تصادف صرف پدید می آید. و اکنون ما هستیم. با چنین پیشینه ای. ما و «سبکی تحمل ناپذیر هستی».

یادداشت‌های مرتبط به طرح بزرگ

            بزرگ‌ترین هدف علم فیزیک اینه که به پرسش‌های ما پاسخ بده و راه‌حل‌های مناسبی برای توضیح پدیده‌ها و گسترش علم پیدا کنه. 
وقتی می‌رسیم به زیرشاخه‌های کیهان‌شناسی و اخترفیزیک، پرسش‌ها بنیادی‌تر میشن. دیگه فقط نمی‌خوایم بدونیم که در واپاشی یک اتم چه اتفاقی رخ میده و چجوری میشه از انرژیش استفاده کرد. تو این شاخه‌ها قراره درباره‌ی آغاز و پایان جهان بدونیم. قراره بفهمیم کیهان چطور ساخته شده و اصلا نیازی به آفریدگار داره یا نه. هاوکینگ در آغاز کتاب میگه که پاسخ دادن به چنین پرسش‌هایی پیشتر در حیطه‌ی اختیارات فلسفه بود اما امروز، دیگه دوران داستان‌سرایی‌های فلسفه تموم شده و نوبت فیزیکه که پاسخ‌های علمی برای پرسش‌های بزرگ پیدا کنه. هاوکینگ در این کتاب طرح بزرگ خودش برای پدید اومدن جهان رو توضیح داده.
نکته‌ی مثبت کتاب‌های هاوکینگ زبانشه. او بسیار ساده می‌نویسه و تلاش می‌کنه محاسبات و فرمول‌های بسیار پیچیده‌ی نجومی رو وارد محاسباتش نکنه. برای همین کتاب‌هاش برای مطالعه‌ی عمومی خیلی خوبن؛ هرچند که اگر کمی ریاضی و فیزیک بلد باشید خیلی بهتر مطلب رو می‌گیرید و بیشتر ازش لذت می‌برید.
ترتیب فصل‌ها و چیدمان کلی کتاب بسیار خوبه و تا وقتی به فصل آخر برسید که نتیجه‌گیری کنه، کلی اطلاعات به دست آوردید. توضیح کوتاهی هم از تاریخچه‌ی نجوم تا رسیدن به نجوم مدرن آورده شده که خواندنش واقعا جذابه. 

پی‌نوشت:
گاهی دیدم که بعضی‌ها میگن هاوکینگ خداناباور بود و ته کتاب‌هاش نتیجه نمی‌گرفت که خدا هست پس نوشته‌هاش سندیت نداره و ما قبولش نداریم. کتاب‌هاش رو هم نمی‌خونیم.
بله! هاوکینگ خداناباور بود ولی این چه ربطی به علمش داره؟!
هاوکینگ قطعا یکی از بزرگ‌ترین فیزیکدان‌های تاریخه و باور داشتن یا نداشتن خدا نمی‌تونه نتایج فیزیکی رو تغییر بده.
گذشته از این، اگر کتابی رو نخونیم و نویسنده‌ای رو نشناسیم نمی‌تونیم نقدش کنیم یا براش هورا بکشیم پس بهتره که بدون پیش‌داوری بریم سراغ کتاب‌ها و اون‌ها رو بخونیم و بخونیم و بخونیم. هیچ کس مجبورمون نمی‌کنه با همه‌ی دیدگاه‌ها موافق باشیم.

پی‌تر نوشت:
تجربه‌ی شخصیم نشون داده که بیشتر کیهان‌شناس‌ها و اخترفیزیکدانان خداناباور هستند و این موضوع در جامعه‌ی فیزیکدان خیلی عادیه. باور کنید تو دانشکده‌های نجوم (در کل دنیا) اگر کسی رو ببنید که ترم چهارش تموم شده و هنوز خداباوره بیشتر از حالت عکسش تعجب می‌کنید.😂😂