بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

بافته

بافته

بافته

لاتیتیا کلمبانی و 1 نفر دیگر
4.2
16 نفر |
10 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

26

خواهم خواند

12

لائتیسیا کولومبانی(1976-)فیلمنامه نویس، کارگردان، بازیگر و نویسنده ی فرانسوی، متولد بوردو.رمان بافته اولین رمان او است که در سال 2017 به چاپ رسید. نویسنده در این کتاب به تعریف داستان سه زن با سرنوشت های مختلف می پردازد که در کانادا، سیسیل و هند زندگی می کنند.این کتاب حتی قبل از چاپ در هفده کشور پیش فروش شد.در فرانسه در عرض دو هفته،54000 نسخه از آن چاپ شد و در طی دوماه،150000 نسخه از آن به فروش رسید. در حال حاضر، این رمان به 29 زبان دنیا ترجمه شده و جوایز زیادی کسب کرده است.بافته داستان زندگی سه زن است. سه زندگی، سه قاره، همگی تشنه آزادی."اسمیتا،جرات نمی کند به او بگوید که تصمیم گرفته همسرش را ترک کند و روستا و تمام چیزهایی را که می شناخت رها کند. جولیا کمال را مخفیانه دوست دارد. عشق آن ها پنهانی است.عشق آن ها در هیچ جا ثبت نشده است. سارا در حال تبدیل به یک فرد نجس شده است. از جامعه طرد شده است."فروشگاه اینترنتی سی بوک

لیست‌های مرتبط به بافته

یادداشت‌های مرتبط به بافته

پارسا

1402/04/15

            خوب به نظر می رسد هر چه در کره ی خاکی چرخ بزنی و مرزها را پشت سر بگذاری  ، حکایت زنان و تبعیض ها و مسائل  آنان همچنان باقی ست. در شرق و غرب عالم هم فرقی ندارد. جامعه پیشرو صنعتی ، ملل عقب مانده و در حال توسعه هم بازی واژگان است با معنایی گنگ و مبهم برای هر کدام . داستان مصایب نسوان در همه ی جوامع یکسان است شاید فقط  زبان روایان متفاوت باشد. 
سه روایت از سه زن در نقاطی جدا از هم . خط سیرهایی از حوادث که در یکجا با هم تلاقی میکنند. شخصیت های داستان خواهان تغیر هستند ، تلاش می کنند از بن بست ایجاد شده توسط  باورها ، عرف اجتماعی و سنت های جامعه خارج شوند. مسیری دشوار که رنج و مرارت های بسیاری برایشان دارد. باید از تابوها و کاست های طبقاتی گذر کنند . آنان فقط امیدشان طلوع خورشید فرداست. روزی شاید بهتر از دیروزشان. تاثیر  اعمال انسانها بر سرنوشت یکدیگر  جالب است یکی برای خدای باورهایش  تنها سرمایه اش را  میدهد تا دیگری  با آن شغل و خانواده ی  خودرا حفظ کند  و یکی دیگر با آن از تنگنا می گریزد . من دو  روایت اسمیتا از  هند وجولیا از پالرمو  را بیشتر پسندیدم و فکر میکنم همین دو شخصیت و روایت آنها میتوانست کتاب را  بدون نیاز به روایت سوم سارا،  یک اثر خواندنی تر کند . خوب همین  دیگه.