پیکر زن همچون میدان جنگ نبرد در بوسنی

پیکر زن همچون میدان جنگ نبرد در بوسنی

پیکر زن همچون میدان جنگ نبرد در بوسنی

ماتئی ویشنیک و 3 نفر دیگر
3.7
16 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

25

خواهم خواند

6

ماتئی ویسنی یک، نمایشنامه نویس و شاعر، 29 ژانویه سال 1956 در رومانی به دنیا آمد. در رشته ی فلسفه و تاریخ در دانشگاه بخارست تحصیل کرد و در سن 31 سالگی از رژیم کمونیست کشورش گریخت و پناهنده ی کشور فرانسه شد. ویسنی یک تا امروز بیش از چهل نمایشنامه به زبان رومانیایی و بیست نمایشنامه به زبان فرانسوی نوشته است و مهم ترین نمایشنامه نویس رومانی به حساب می آید.«داستان خرس های پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوستی در فرانکفورت دارد»، «سه شب با مادوکس»، «پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی»، «اسب های پشت پنجره»، «تماشاچی محکوم به اعدام» و «ریچارد سوم اجرا نمی شود» آثاری است که نشر نی از او منتشر کرده است.تینوش نظم جو، کارگردان، نویسنده و بازیگر، متولد سال 1353 در تهران است. از سال 1370 تا 1379 در فرانسه نمایشنامه هایی از هارولد پینتر، ژان تاردیو، اوژن یونسکو، آنتوان چخوف و محسن یلفانی را به زبان فرانسه روی صحنه برده است. از سال 1380 فعالیت تئاتری خود را در ایران با ترجمه و اجرای آثار ماتئی ویسنی یک آغاز کرد: «داستان خرس های پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت دارد»، «سه شب با مادوکس»، «تماشاچی محکوم به اعدام» و «پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی». نمایشنامه نویسانی که او به زبان فارسی یا فرانسه ترجمه کرده است: ساموئل بکت، آگوتا کریستوف، ژان تاردیو، یون فوسه، هارولد پینتر، ژان لوک لاگارس، برنار ماری کلتس، مارگریت دوراس، اریک امانوئل اشمیت، بهرام بیضایی، محمد یعقوبی، محمد چرم شیر، نغمه ثمینی، محمد رحمانیان و امیررضا کوهستانی.

لیست‌های مرتبط به پیکر زن همچون میدان جنگ نبرد در بوسنی

یادداشت‌های مرتبط به پیکر زن همچون میدان جنگ نبرد در بوسنی

Sh M

1400/11/08

            هروقت به جنگ فکر می‌کنیم یا ازش حرف می‌زنیم تنها تصویری که توی ذهنمونه و بر اساس اون نظر می‌دیم، روایتیه که مردها از جنگ داشتن. اینکه چطور فداکاری کردن. چطور از «ناموس» (!) و اموال و کشورشون دفاع کردن و تونستن پیروز بشن. اما من توی همه این روایتا یه جای خالی بزرگ می‌بینم و اون زاویه دید زنهاست. زن‌هایی که توی دوران جنگ فقط چشم انتظار پدرا و شوهرا و برادراشون نبودن بلکه باید پا می‌شدن و به جای اونها زندگی و کارشونو می‌چرخوندن. زن‌های کشاورز توی روستاهای خالی از مرد، زن‌های پرستار، خلبان هواپیمای جنگی، سرباز خط مقدم، پارتیزان، روسپی. زنهایی که «ناموس» هموطناشون محسوب می‌شدند و دشمنها بهشون تجاوز می‌کردن تا به اموال و متعلقات کشور مقابلشون آسیبی رسونده باشن. «پیکر زن هم‌چون میدان نبرد»... اسم شاعرانه‌ای که حقیقت زشت و تلخی رو در خودش داره...


 پ.ن. خیلی دوست دارم آثاری رو که از زاویه دید زنان درباره جنگ نوشته شده بخونم هر چند به جز «جنگ چهره زنانه ندارد» کتاب دیگه‌ای در این مورد پیدا نکردم. کنجکاوم بدونم تا به حال در کتاب -یا حتی نشریه‌ای- مطلب مشابهی درباره جنگ ایران و عراق چاپ شده؟